English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
acceptability U قبول شدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gelation U بسته شدگی سفت شدگی
Lets play that again . قبول ندارم. [قبول نیست دربازی وغیره ]
imminution U کم شدگی باریک شدگی
adopted types U انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
neck U نخ شدگی
depressions U کم شدگی
necks U نخ شدگی
the mast has raked U کج شدگی
bottling U نخ شدگی
geniculation U خم شدگی
depression U کم شدگی
dostortion U کج شدگی
embeddeness U حک شدگی
erection U شق شدگی
erections U شق شدگی
hardening U سفت شدگی
acetification U ترش شدگی
bronchocele U بزرگ شدگی
desuetude U موقوف شدگی
detruncation U کوتاه شدگی
crookedness U انحناء و کج شدگی
concretion U سفت شدگی
comminution U خرد شدگی
coagulation U دلمه شدگی
homogenization U هم جنس شدگی
carburization U پودر شدگی
shortening U کوتاه شدگی
locking U قفل شدگی
puckering U جمع شدگی
puckered U جمع شدگی
pucker U جمع شدگی
hybridization U هیبرید شدگی
fading U محو شدگی
removal U جدا شدگی
choking U اب بند شدگی
dispersion U پخش شدگی
puckers U جمع شدگی
damnation U لعنت شدگی
shrinkage U چروک شدگی
petrification U سنگ شدگی
blotting U پاک شدگی
blotted U پاک شدگی
blots U پاک شدگی
blot U پاک شدگی
elongation U دراز شدگی
smelting U ذوب شدگی
scarlet U سرخ شدگی
scleriasis U سفت شدگی
recvrvature U دولا شدگی
purler U پرت شدگی از سر
pulverization U خرد شدگی
puchery U جمع شدگی
petrifaction U سنگ شدگی
paralysation U فلج شدگی
strobilation U باریک شدگی
tight coupling U جفت شدگی
translocation U جابجا شدگی
encrustations U دلمه شدگی
encrustation U دلمه شدگی
turn over U واژگون شدگی
pairing U جفت شدگی
occlusion U جفت شدگی
flagginess U ول شدگی اویختگی
fixedness U تثبیت شدگی
expurgation U پاک شدگی
expunction U پاک شدگی
eviration U هذیان زن شدگی
erasure U پاک شدگی
distotion factor U ضریب کج شدگی
dilution U رقیق شدگی
flocculence U قلنبه شدگی
gasification U تبخیر شدگی
gelidity U بسته شدگی
occlusion U بسته شدگی
nigrescence U سیاه شدگی
necking U باریک شدگی
liquescence U مایع شدگی
lateral yield U له شدگی جانبی
invagination U غلاف شدگی
intensification U افزون شدگی
incalescence U گرم شدگی
diminution U کم شدگی تحقیر
narrowing U تنگ شدگی
polarization U قطبی شدگی
sprain U رگ برگ شدگی
sprained U رگ برگ شدگی
spraining U رگ برگ شدگی
sprains U رگ برگ شدگی
depression U گود شدگی
depressions U گود شدگی
expulsion U بیرون شدگی
expulsions U بیرون شدگی
leakage U فاش شدگی
leakages U فاش شدگی
contraction U جمع شدگی
coupling U جفت شدگی
congestion U جمع شدگی
sclerosis U سخت شدگی
conglomeration U گلوه شدگی
diffusion U پخش شدگی
offset U دوخم شدگی
contractions U جمع شدگی
conglomerations U گلوه شدگی
offsetting U دوخم شدگی
accru U اجتماع فراهم شدگی
degree of shrinkage U ضریب جمع شدگی
breaking U پاره گی قطع شدگی
shrinkage U وابست جمع شدگی
shrinks U انقباض چوروک شدگی
constriction U فشار تنگ شدگی
constrictions U فشار تنگ شدگی
maladies U فاسد شدگی بیماری
malady U فاسد شدگی بیماری
sclerosis U سفت شدگی بافتها
digression U پرت شدگی ازموضوع
shrink U انقباض چوروک شدگی
shrinking U انقباض چوروک شدگی
condensation U جمع شدگی تکاثف
depressions U گود شدگی فرودافت
erethism U تحریک شدگی زیاد
shrinkage coefficient U ضریب جمع شدگی
yielding U تسلیم شدگی فلز
scleroma U سفت شدگی بافتها
gerontomorphosis U پیر شدگی نژاد
hepatization U سفت شدگی بافته
hyperostosis U کلفت شدگی استخوان
scloroderma U سفت شدگی پوست
erasure U حک جای پاک شدگی
encephalomalacia U نرم شدگی مغز
depression U گود شدگی فرودافت
varicosity U گشاد شدگی سیاهرگ
delusion of control U هذیان کنترل شدگی
supersession U جانشینی لغو شدگی
shrinkage stress U خستگی جمع شدگی
diffraction broadening U پهن شدگی پراشی
disseisin U محروم شدگی ازتصرف
edge triggered U با رها شدگی لبهای
malposition U جابجا شدگی جنین
depigmentation U بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
dipole dipole coupling U جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
shrinkage prevention U وسیله جلوگیری از جمع شدگی
enlarged tonsils U بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
strobilization U تشکیل رشته باریک شدگی
dc coupling U جفت شدگی جریان مستقیم
incarcerated hernia U جمع شدگی کیسه فتق
coupling U جفت شدگی اتصال درگیری
fixations U خیره شدگی تعلق خاطر
fixation U خیره شدگی تعلق خاطر
scoliosis U کج شدگی تیره پشت ازپهلو
scrappiness U اوراق شدگی ستیزه جویی
domesticity U زندگانی خانگی رام شدگی
hydrargyia or rism U مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
individuation U تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
acknowledgment U قبول
compliance U قبول
admissions U قبول
receptions U قبول
acceptances U قبول
adoption U قبول
imprimatur U قبول
acceptance U قبول
intromission U قبول
admission U قبول
reception U قبول
budding U تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
valid U قابل قبول
adequate <adj.> U قابل قبول
honour U قبول کردن
accept U قبول شدن
accept U قبول کردن
ratification U قبول قبولی
good [sufficient] <adj.> U قابل قبول
honoured U قبول کردن
embracement U قبول اتخاذ
acceptable <adj.> U قابل قبول
honored U قبول کردن
passed U قبول کردن
admitting U قبول کردن
pass U قبول کردن
disallowance U عدم قبول
passes U قبول کردن
honoring U قبول کردن
accepting U قبول شدن
express acceptance U قبول صریح
authorized <adj.> <past-p.> U قبول شده
honors U قبول کردن
compliant U قبول کننده
withdraw U قبول نکردن
unacceptably U غیرقابل قبول
offer and acceptance U ایجاب و قبول
conceding U قبول شکست
concedes U قبول شکست
allowed <adj.> <past-p.> U قبول شده
approved <adj.> <past-p.> U قبول شده
withdraws U قبول نکردن
accepts U قبول کردن
authorised [British] <adj.> <past-p.> U قبول شده
reply paid U جواب قبول
concede U قبول شکست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com