Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
acceptor
U
قبولی نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
accepting bank
U
بانک قبولی نویس
Other Matches
addersser or or
U
نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming
U
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
acceeptance
U
قبولی
acceptance
U
قبولی
adoption
U
قبولی
acceptances
U
قبولی
approbation
U
قبولی
bank acceptance
U
قبولی بانکی
perfecting bail
U
قبولی کفالت
ratification
U
قبول قبولی
nonacceptance
U
عدم قبولی
acceptance of offer
U
قبولی پیشنهاد
acceptances
U
قبولی حواله
acceptance date
U
تاریخ قبولی
implausibility
U
غیرقابل قبولی
acceptance
U
قبولی حواله
trade acceptance
U
برات قبولی
acceeptance
U
قبولی نویسی
by acceptance
U
از طریق قبولی نویسی
acceptance duty
U
الزام به قبولی نویسی
O levels
U
نمرهی قبولی در این امتحانات
O level
U
نمرهی قبولی در این امتحانات
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
documents aganist acceptance
U
تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
goods on approval
U
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
acceptance credit
U
اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
d/a
U
acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
special acceptance of a bill of
U
قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
presentment
U
ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
acceptance sampling
U
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
per procurationem
U
به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
chirographer
U
خط نویس
proser
U
نثر نویس
proverbialist
U
مثل نویس
programmers
U
برنامه نویس
rewriter
U
دوباره نویس
scholiast
U
حاشیه نویس
geneologist
U
شجره نویس
gazetteer
U
روزنامه نویس
prosateur
U
نثر نویس
prosaist
U
نثر نویس
gazetteer
U
مجله نویس
proforma
U
پیش نویس
foul copy
U
چرک نویس
fictionist
U
داستان نویس
fictionist
U
افسانه نویس
programmer
U
برنامه نویس
pamphleteer
U
رساله نویس
inker
U
مرکب نویس
songwriter
U
سرود نویس
pamphleteers
U
رساله نویس
sign writer
U
لوحه نویس
sign writer
U
تابلو نویس
head liner
U
سرصفحه نویس
lapicide
U
سنگ نویس
letter writer
U
نامه نویس
gnomical
U
کوتاه لب نویس
historian
U
تاریخ نویس
historians
U
تاریخ نویس
grandiloquent
U
قلنبه نویس
scrabbler
U
مسوده نویس
fabulist
U
افسانه نویس
rough or foul copy
U
چرک نویس
fabler
U
افسانه نویس
letter writer
U
کاغذ نویس
epistoler
U
نامه نویس
odist
U
قصیده نویس
elegiast
U
مرثیه نویس
paragrapher
U
عبارت نویس
editorialist
U
سرمقاله نویس
paper stainer
U
کتاب نویس
dramaturge
U
درام نویس
orthographer
U
درست نویس
calligrapher
U
خوش نویس
calligraphist
U
خوش نویس
chronicler
U
وقایع نویس
magazinist
U
مقاله نویس
natural historian
U
تاریخ نویس
conveyancer
U
قباله نویس
magniloquent
U
قلنبه نویس
cryptographer
U
رمز نویس
dialogist
U
مکالمه نویس
mythographer
U
اسطوره نویس
elegiast
U
قصیده نویس
aphorist
U
پند نویس
elegist
U
مرثیه نویس
epistler
U
رساله نویس
endorser
U
پشت نویس
endorser
U
فهر نویس
copyreader
U
سرمقاله نویس
magazin
U
مجله نویس
affiant
U
گواهی نویس
allegorist
U
تمثیل نویس
anecdotist
U
حکایت نویس
annalist
U
تاریخچه نویس
annotator
U
حاشیه نویس
annotator
U
تفسیر نویس
phonographer
U
صدا نویس
endorseer
U
فهر نویس
magazinist
U
مجله نویس
emblematist
U
مثل نویس
aphorist
U
موجز نویس
deponent
U
گواهی نویس
stenograph
U
تند نویس
lexicographers
U
لغت نویس
drafts
U
چرک نویس
drafts
U
پیش نویس
ballpoints
U
روان نویس ها
ballpoint pens
U
روان نویس ها
drafted
U
چرک نویس
drafted
U
پیش نویس
ball pens
U
روان نویس ها
lexicographer
U
لغت نویس
typewritter
U
ماشین نویس
bookmakers
U
کتاب نویس
bookmaker
U
کتاب نویس
idyllist
U
قصیده نویس
ballpens
U
روان نویس ها
songwriter
U
ترانه نویس
evangelists
U
انجیل نویس
evangelist
U
انجیل نویس
draft
U
چرک نویس
draft
U
پیش نویس
playwrights
U
پیس نویس
draftsmen
U
طرح نویس
scriptwriter
U
نمایشنامه نویس
tractarian
U
مقاله نویس
playwright
U
نمایشنامه نویس
playwright
U
پیس نویس
scriptwriters
U
نمایشنامه نویس
dramatists
U
نمایشنامه نویس
dramatist
U
نمایشنامه نویس
essayists
U
مقاله نویس
essayist
U
مقاله نویس
columnists
U
مقاله نویس
playwrights
U
نمایشنامه نویس
the psalmist
U
زبور نویس
tabulator
U
جدول نویس
story teller
U
افسانه نویس
tabulating machine
U
جدول نویس
minute
U
پیش نویس
captions
U
زیر نویس
caption
U
زیر نویس
polygraphs
U
بسیار نویس
polygraph
U
بسیار نویس
biographers
U
تذکره نویس
biographer
U
تذکره نویس
columnist
U
مقاله نویس
typists
U
ماشین نویس
write once read many
U
یکبار نویس
satirist
U
هجو نویس
satirists
U
هجو نویس
novelist
U
رمان نویس
novelists
U
رمان نویس
draughtsman
U
طرح نویس
draughtsmen
U
طرح نویس
romancer
U
رمان نویس
typist
U
ماشین نویس
subscriber of shares
U
پذیره نویس سهام
roughs
U
طرح پیش نویس
penny a line
U
ارزان نویس بی مایه
systems programer
U
برنامه نویس سیستم
serialist
U
داستان نویس سریال
systems progarmmer
U
برنامه نویس سیستم ها
ink writer
U
در تلگراف مرکب نویس
system programmer
U
برنامه نویس سیستم
subscript
U
زیر نویس امضاء
write white engine
U
موتور سفید نویس
systems programmer
U
برنامه نویس سیستم
mythopoet
U
شاعر افسانه نویس
maintenance programmer
U
برنامه نویس پشتیبان
maintenance programmer
U
برنامه نویس نگهداشت
proforma
U
پیام پیش نویس
write black engine
U
موتور سیاه نویس
programmer analyst
U
برنامه نویس / تحلیل گر
story teller
U
افسانه گو حکایت نویس
parts programmer
U
برنامه نویس اجزاء
relative coding
U
برنامه نویس نسبی
to make a minute of
U
پیش نویس کردن
mythologist or ger
U
اساطیر نویس اساطیردان
sketch
U
پیش نویس ازمایشی
protocols
U
پیش نویس معاهده
abstracter
U
خلاصه نویس دزد
endorses
U
پشت نویس کردن
drafted
U
پیش نویس کردن
application programmer
U
برنامه نویس کاربردی
applications programmer
U
برنامه نویس کاربردی
drafted
U
پیش نویس طرح
protocols
U
پیش نویس سند
drafts
U
پیش نویس چرکنویس
sketches
U
پیش نویس ازمایشی
fountain pen
U
قلم خود نویس
drafts
U
پیش نویس کردن
holograph
U
سند دست نویس
holographs
U
سند دست نویس
drafts
U
پیش نویس قرارداد
protocol
U
پیش نویس سند
sketched
U
پیش نویس ازمایشی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com