English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
conveyancer U قباله نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
title deeds U قباله
deeds U قباله
deed U قباله
certificate of land U قباله زمین
title deed U قباله مالکیت
purchase by a deed U قباله کردن
marriage bed U قباله ازدواج
title-holder U دارندهی قباله
conveyancing U قباله نویسی
title-holders U دارندهی قباله
abstract a deed U قباله ایی را خلاصه کردن
addersser or or U نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
chirographer U خط نویس
programmers U برنامه نویس
proforma U پیش نویس
sign writer U لوحه نویس
natural historian U تاریخ نویس
phonographer U صدا نویس
orthographer U درست نویس
paper stainer U کتاب نویس
paragrapher U عبارت نویس
pamphleteer U رساله نویس
scholiast U حاشیه نویس
scrabbler U مسوده نویس
sign writer U تابلو نویس
songwriter U سرود نویس
stenograph U تند نویس
story teller U افسانه نویس
minute U پیش نویس
captions U زیر نویس
caption U زیر نویس
pamphleteers U رساله نویس
rough or foul copy U چرک نویس
prosaist U نثر نویس
programmer U برنامه نویس
prosateur U نثر نویس
proser U نثر نویس
proverbialist U مثل نویس
grandiloquent U قلنبه نویس
historians U تاریخ نویس
historian U تاریخ نویس
rewriter U دوباره نویس
polygraphs U بسیار نویس
gazetteer U روزنامه نویس
endorseer U فهر نویس
emblematist U مثل نویس
elegist U مرثیه نویس
elegiast U قصیده نویس
elegiast U مرثیه نویس
editorialist U سرمقاله نویس
dramaturge U درام نویس
head liner U سرصفحه نویس
idyllist U قصیده نویس
dialogist U مکالمه نویس
gnomical U کوتاه لب نویس
endorser U فهر نویس
gazetteer U مجله نویس
foul copy U چرک نویس
fictionist U داستان نویس
fictionist U افسانه نویس
fabulist U افسانه نویس
fabler U افسانه نویس
geneologist U شجره نویس
epistoler U نامه نویس
epistler U رساله نویس
endorser U پشت نویس
odist U قصیده نویس
deponent U گواهی نویس
mythographer U اسطوره نویس
aphorist U پند نویس
aphorist U موجز نویس
annotator U تفسیر نویس
annotator U حاشیه نویس
annalist U تاریخچه نویس
anecdotist U حکایت نویس
allegorist U تمثیل نویس
affiant U گواهی نویس
magniloquent U قلنبه نویس
magazinist U مقاله نویس
calligrapher U خوش نویس
inker U مرکب نویس
lapicide U سنگ نویس
cryptographer U رمز نویس
copyreader U سرمقاله نویس
letter writer U نامه نویس
letter writer U کاغذ نویس
magazin U مجله نویس
chronicler U وقایع نویس
magazinist U مجله نویس
calligraphist U خوش نویس
acceptor U قبولی نویس
ball pens U روان نویس ها
ballpoints U روان نویس ها
ballpoint pens U روان نویس ها
drafted U چرک نویس
drafted U پیش نویس
ballpens U روان نویس ها
drafts U پیش نویس
bookmakers U کتاب نویس
bookmaker U کتاب نویس
typewritter U ماشین نویس
drafts U چرک نویس
essayists U مقاله نویس
songwriter U ترانه نویس
evangelists U انجیل نویس
draft U چرک نویس
draft U پیش نویس
evangelist U انجیل نویس
dramatist U نمایشنامه نویس
draftsmen U طرح نویس
draughtsman U طرح نویس
draughtsmen U طرح نویس
the psalmist U زبور نویس
satirist U هجو نویس
satirists U هجو نویس
novelist U رمان نویس
novelists U رمان نویس
romancer U رمان نویس
playwright U پیس نویس
typists U ماشین نویس
columnist U مقاله نویس
columnists U مقاله نویس
essayist U مقاله نویس
tabulator U جدول نویس
scriptwriter U نمایشنامه نویس
dramatists U نمایشنامه نویس
playwright U نمایشنامه نویس
write once read many U یکبار نویس
typist U ماشین نویس
tractarian U مقاله نویس
scriptwriters U نمایشنامه نویس
biographers U تذکره نویس
tabulating machine U جدول نویس
polygraph U بسیار نویس
playwrights U نمایشنامه نویس
playwrights U پیس نویس
lexicographer U لغت نویس
lexicographers U لغت نویس
biographer U تذکره نویس
roughs U طرح پیش نویس
system programmer U برنامه نویس سیستم
ink writer U در تلگراف مرکب نویس
subscript U زیر نویس امضاء
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
story teller U افسانه گو حکایت نویس
systems progarmmer U برنامه نویس سیستم ها
gossiper U دری وری نویس
serialist U داستان نویس سریال
systems programer U برنامه نویس سیستم
to make a minute of U پیش نویس کردن
write black engine U موتور سیاه نویس
penny a line U ارزان نویس بی مایه
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
mythopoet U شاعر افسانه نویس
mythologist or ger U اساطیر نویس اساطیردان
systems programmer U برنامه نویس سیستم
relative coding U برنامه نویس نسبی
programmer analyst U برنامه نویس / تحلیل گر
maintenance programmer U برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer U برنامه نویس پشتیبان
proforma U پیام پیش نویس
write white engine U موتور سفید نویس
endorse U پشت نویس کردن
holograph U سند دست نویس
holographs U سند دست نویس
verbose U دراز نویس درازگو
protocol U پیش نویس سند
drafts U پیش نویس کردن
protocols U پیش نویس سند
protocols U پیش نویس معاهده
abstracter U خلاصه نویس دزد
drafts U پیش نویس طرح
accepting bank U بانک قبولی نویس
drafts U پیش نویس قرارداد
fountain pen U قلم خود نویس
fountain pens U قلم خود نویس
endorsed U پشت نویس کردن
endorses U پشت نویس کردن
endorsing U پشت نویس کردن
minute U پیش نویس کردن
biographers U شرح حال نویس
biographer U شرح حال نویس
sketch U پیش نویس ازمایشی
sketched U پیش نویس ازمایشی
pressmen U مخبرروزنامه مقاله نویس
sketches U پیش نویس ازمایشی
pressman U مخبرروزنامه مقاله نویس
application programmer U برنامه نویس کاربردی
protocol U پیش نویس معاهده
computer programmer U برنامه نویس کامپیوتر
drafted U پیش نویس طرح
drafted U پیش نویس قرارداد
drafted U پیش نویس چرکنویس
draft U پیش نویس کردن
draft of a treaty U پیش نویس معاهده
draft U پیش نویس طرح
draft plan U پیش نویس برنامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com