English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ferryboat U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboats U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ferry U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferries U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferrying U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferried U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
lubber's hole U سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
afflux U خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
cess U سرازیری کنار رودخانه وغیره
fuller's earth U خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
over U بسوی دیگر
over- U بسوی دیگر
from stem to stern U ازیک سربسر دیگر
itineration U ازیک جابجایی دیگر
aliunde U ازیک جای دیگر
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
manrope U طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
terrigenous U تشکیل شده بوسیله عمل سایش رودخانه وجریان اب خاکزاد
metastasize U گسترش یافتن مرض ازیک نقطهء بدن به نقطه دیگر
leaching U دباغی بوسیله اب نمک وپوست درخت وغیره تصفیه خاک
towline U طناب یا ریسمانی که بوسیله ان چیزی را می کشند
head phone U گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره بر روی گوش ثابت میشود
head set U یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relay U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relayed U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relays U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
cross modulation U مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
slewing U سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
by no one else U از [بوسیله] هیچ کسی دیگر
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
take sides <idiom> U حفافت ازیک طرف به طرف دیگر
fender U بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
dowse U پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
bouse U بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
from pillar to post U ازیک وسیله به وسیله دیگر
sifting U روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
up the river U سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
liman U خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
tree U سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
pontoon U پل قایقی
pontoons U پل قایقی
pontoon bridge U پل شناور قایقی
houseboat U خانه قایقی
houseboats U خانه قایقی
boat form U قایقی شکل
boat form U شکل قایقی
skew boat form U شکل قایقی تابدار
hooker U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
hookers U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
cascara U قایقی که از پوست درخت درست شده
pay out the rope U طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
lanyards U طناب کوتاه طناب کمر
lanyard U طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling U طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
how long is the rope U درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
to U بسوی
against U بسوی
toward U بسوی
off U بسوی
towards U بسوی
at U بسوی
into U بسوی
from pillar to post U ازیک دربدردیگر
ex parte U ازیک طرف
osmosis U ازیک پرده
on one hand U ازیک طرف
uniparental U ازیک ولی
of the same leaven U ازیک جنس
south wards U بسوی جنوب
aport U بسوی بندر
soiuth ward U بسوی جنوب
inpouring U بسوی درون
onward U بسوی جلو
earthward U بسوی زمین
selenotropic U بسوی ماه
easterly U بسوی شرق
spaceward U بسوی فضا
to put a bout U بسوی دیگرگرداندن
eastbound U بسوی شرق
east U بسوی خاوررفتن
landward U بسوی زمین
seaward U بسوی دریا
landward U بسوی خشکی
skyward U بسوی اسمان
off U عازم بسوی
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
dual U استفاده ازیک جفت
extravaganzas U ازیک شخصیت خیالی
extravaganza U ازیک شخصیت خیالی
to solicit an office U درخواست ازیک شرکت
Ask each and every one of them . U ازیک یک آنها بپرسید
to lose an eye U ازیک چشم نابیناشدن
consubstantiate U ازیک جنس شدن
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
southwestward U بسوی جنوب غربی
introrsal U رو کننده بسوی درون
introrse U رو کننده بسوی درون
introversion U برگشت بسوی درون
earthbound U متوجه بسوی زمین
sentimentality U گرایش بسوی احساسات
sentimentalism U گرایش بسوی احساسات
propulsion U فشار بسوی جلو
base running U دویدن بسوی پایگاه
aslant U بسوی سراشیب اریبی
make for U پیش رفتن بسوی
infalling U ریزش بسوی درون
drive to maturity U حرکت بسوی بلوغ
southwestwards U بسوی جنوب غربی
northwards U بسوی شمال شمالا
wester U بسوی باختر رفتن
shootings U شوت بسوی دروازه
orientating U توجه بسوی خاور
introverts U بسوی درون کشیدن
uptrend U تمایل بسوی بالا
orientates U توجه بسوی خاور
northward U بسوی شمال شمالا
orientate U توجه بسوی خاور
introvert U بسوی درون کشیدن
goal kick U شوت بسوی دروازه
shooting U شوت بسوی دروازه
non rotating wire rope U طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
lobectomy U برداشتن قسمتی ازیک عضو
personal computing U استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
indraft U ریزش چیزی بسوی درون
westwards U بسوی باختر بطرف مغرب
adductive U استشهادی بسوی محور کشنده
south U بسوی جنوب نیم روز
westward U بسوی باختر بطرف مغرب
She is the center of attraction . U آن زن همه را بسوی خودش می کشد
continuation U حرکت مداوم بسوی سبد
indraght U ریزش چیزی بسوی درون
upsurge U بسوی بالا موج زدن
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
out fall U محلی که اب ازیک مجرابه مجرای بزرگترمیریزد
it is useful in a way U ازیک جهت سودمنداست تاندازهای مفیداست
gybe U ازیک سوبسوی دیگرجنبیدن تغییرجهت دادن
postward U بسوی محل شروع اسب دوانی
We made a long step toward success. U قدم بزرگه بسوی موفقیت برداشتیم
the odds are in our favour U احتمالات بسوی ما متمایل است یا می چربد
replays U خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replaying U خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
nutcracker U تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
nutcrackers U تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
replayed U خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replay U خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
sniping U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
send down U پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
snipes U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniped U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
transhumant U حرکت کننده بسوی کوهستان برای چرا
snipe U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
To go cap in hand to someone. U دست گدایی بسوی کسی دراز کردن
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
polyoestrous U دارای بیش ازیک وهله جفت گیری در سال
eponymy U اشتقاق اسم قبیله یا شخص یاعشیره ازیک کلمه
reconstitution site U قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
entrance head U بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
tomorow morning . I wI'll leavew for london. U فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
delayed steal U دزدانه گریختن بسوی پایگاه هنگام پرتاب توپگیر
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
relocating U انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
roll forward U تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
outdegree U تعداد رئوس جهت داری که ازیک گره خارج می شوند
reproduces U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
scrimmage U بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
reproduce U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduced U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
scrimmages U بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
relocates U انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
Sept U دسته یا اجتماعی که افرادش معتقداند ازیک جد یا نیا بوجودامده اند
reproducing U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
relocated U انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
round robin (meeting or discussion) <idiom> U جلسهای که درآن شخص ازیک گروه شرکت کرده باشد
paragram U جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
relocate U انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
drive to maturity U جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
distortions U اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
distortion U اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
systematic theology U بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
rever U رودخانه
river clay U گل رودخانه
glacier U رودخانه یخ
river line U خط رودخانه
river U رودخانه
rivers U رودخانه
river gravel U شن رودخانه
glaciers U رودخانه یخ
the train runs without a stop U میرود
i had no idea he was going U که او میرود
he is going U میرود
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com