English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the law provides that U قانون مقر رمیداردکه درقانون پیش بینی شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nomothetes U کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
the requirements of the law U انچه درقانون قید شده
preventive detention U تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
legalism U رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
forced sale U فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
the law is not retroactive U قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
code U قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
declaratory statute U قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure U قانون اصول محاکمات قانون شکلی
septum U حفرههای بینی پره بینی
canons U قانون کلی قانون شرع
canon U قانون کلی قانون شرع
penal statute U قانون جزایی قانون مجازات
say's law U قانون سی . براساس این قانون
marginal productivity law U قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses U تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
the law does not apply to him U او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
the long arm of the law U دست قانون [دست قدرتمند قانون]
nose U بینی
nasally U از بینی
neb U بینی
sniveling U اب بینی
nozzle U بینی
nozzles U بینی
snivelled U اب بینی
snivelling U اب بینی
night bilndness U شب بینی
snivels U اب بینی
cross eye U دو بینی
cross eye U کج بینی
noses U بینی
chiromancy U کف بینی
hand reading U کف بینی
mucus of the nose U اب بینی
pecker U بینی
palmistry U کف بینی
snivel U اب بینی
snoot U بینی
rhinologist U بینی
the handle of the face U بینی
rheum U اب بینی
graphology U خط بینی
snot U اب بینی
double vision U دو بینی
sniveled U اب بینی
cautions U پیش بینی
nasitis U اماس بینی
ornithoscopy U مرغ بینی
nassal U وابسته به بینی
cautioned U پیش بینی
cautioning U پیش بینی
nasute U گنده بینی
nasoscope U بینی بین
night bilndness U روز بینی
nasology U مبحث بینی
nearsightedness U نزدیک بینی
caution U پیش بینی
nasolabial U وابسته به لب و بینی
otoscopy U گوش بینی
outsight U برون بینی
priggery U خود بینی
forecast U پیش بینی
priggism U اندک بینی
prospectiveness U پیش بینی
quillet U باریک بینی
retinoscopy U شبکیه بینی
rhinal U وابسته به بینی
rhinology U بینی شناسی
rhinoscope U بینی نگر
sniffs U بینی گرفتن
sniffed U بینی گرفتن
sniff U بینی گرفتن
forecasted U پیش بینی
outsight U فاهر بینی
ozena U قرحه بینی
perdict U پیش بینی
perspicuity U روشن بینی
perspicuity U تیز بینی
platyrrhine U پهن بینی
polyopia U چند بینی
pregiurement U پیش بینی
sniffing U بینی گرفتن
prevision U پیش بینی
forecasts U پیش بینی
rhiopharyngeal U بینی حلقی
biopsy U زنده بینی
genethlilogy U طالع بینی
predictions U پیش بینی
genethlilogy U زایچه بینی
prediction U پیش بینی
forecasting U پیش بینی
haemoscopy U خون بینی
foresight U پیش بینی
optimism U خوش بینی
optimism U نیک بینی
megalomania U خودبزرگ بینی
myopia U نزدیک بینی
clear sightedness U روشن بینی
conchoscope U بینی بین
crystal gazing U بلور بینی
erythropsia U سرخ بینی
abdominos'copy U شکم بینی
false pride U خود بینی
fastidiousness U باریک بینی
flat nosed U پهن بینی
forcasting U پیش بینی
strictures U باریک بینی
stricture U باریک بینی
augury U پیش بینی
auguries U پیش بینی
fortune telling U طالع بینی
nasal U مربوط به بینی
nasal U وابسته به بینی
pessimistically U ازروی بد بینی
hawk nose U بینی قوشی
megalopsia U درشت بینی
megalopsis U درشت بینی
noses U بینی اسب
finesse U نکته بینی
microscopy U ذره بینی
microscopy U ریز بینی
moon blindness U روز بینی
mucus of the nose U مخاط بینی
myopy U نزدیک بینی
near sight U نزدیک بینی
near sightedness U نزدیک بینی
paranasal U نزدیک بینی
nares U مجراهای بینی
introspection U باطن بینی
nasality U وابستگی به بینی
nasiform U بینی شکل
macropsia U درشت بینی
lookahead U پیش بینی
clairvoyance U غیب بینی
clairvoyance U روشن بینی
astronomy U طالع بینی
expectations U پیش بینی
expectation U پیش بینی
nose U بینی اسب
isomorphism U هم ریخت بینی
hook-nosed U دارای بینی کج
hook nosed U دارای بینی کج
keenness of sight U تیز بینی
laryngoscopy U حنجره بینی
microscopic U ذره بینی
lenticular U ذره بینی
localism U کوته بینی
long siht U دور بینی
nasion U بیخ بینی
spectroscopy U طیف بینی
objectivity U واقع بینی
precautions U پیش بینی
precaution U پیش بینی
revision U باز بینی
realism U واقع بینی
preparation U پیش بینی
worldview U جهان بینی
weltanschauung U جهان بینی
vibrissa U موی بینی
My nose is running. U از بینی ام آب می آید
bridge U برامدگی بینی
to read people's hands U کف بینی کردن
revisions U باز بینی
world view U جهان بینی
xanthopsia U زرد بینی
subtlety U باریک بینی
subtleties U باریک بینی
insolence U خود بینی
inferiority complexes U خود کم بینی
soothsaying U فال بینی
inferiority complex U خود کم بینی
nose leather U چرم بینی
soothsayer U فال بینی
projection U پیش بینی
preparations U پیش بینی
spectroscope U طیف بینی
projections U پیش بینی
snuffer U سوراخ بینی
to blow nose U گرفتن بینی
bridged U برامدگی بینی
self imprtance U خود بینی
telegnosis U غیب بینی
scintillating scotoma U اخگر بینی
astrology U اختر بینی
nostrils U سوراخ بینی
anticipation U پیش بینی
nostril U سوراخ بینی
the two nostrils U دو سوراخ بینی
the tip of the nose U نوک بینی
astrology U طالع بینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com