English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
left hand rule for electron flow U قاعده چپگرد برای جریان الکترون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
right hand rule for electron flow U قاعده راست گرد برای جریان الکترون
hall effect U شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
constants U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
corkscrew rule U قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
quantum meruit U کارفرما کاری را که برای انجام دادن به کارگر می داده و قرار می گذاشته که مزد او را برمبنای قاعده فوق بدهد
phraseologically U ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
cpu U ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است
circuit breaker U سویچی برای قطع جریان
circuit breakers U سویچی برای قطع جریان
conduction U توانایی یک ماده برای هدایت جریان
burner U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burners U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
conductive U مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
entrance head U بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
embolectomy U عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
gill U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
gill type flap U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
power U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
pillows U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
powered U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powering U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powers U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
weather helm U تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
pillow U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
deflector U صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
fan U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fanned U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fanning U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fans U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
terminator U مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
workflow U نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
mismatch U ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
electron U الکترون
negatron U الکترون
traces U رد الکترون
electrons U الکترون
electron donor U الکترون ده
traced U رد الکترون
isoelectronic U هم الکترون
coelectron U هم الکترون
trace U رد الکترون
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
summing up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
valence electron U الکترون فرفیت
concentration of electron U چگالی الکترون
charge of the electron U بار الکترون
valence electron U الکترون رسانایی
electron transition U عبور الکترون
electron affinity U الکترون خواهی
electron tube U لوله الکترون
electron acceptor U الکترون پذیر
electron acceptor U پذیرنده الکترون
electron volt U الکترون ولت
electron acceleration U شتاب الکترون
electroneutrality U الکترون خنثایی
electrophile U الکترون دوست
valence electron U الکترون والانس
electron avalanche U بهمن الکترون
primary electron U الکترون اولیه
photo electron U فوتو الکترون
mass of the electron U جرم الکترون
outer shell electron U الکترون رسانایی
outer shell electron U الکترون بیرونی
photo electron U الکترون نوری
odd electron U الکترون منفرد
nuclear electron U الکترون هسته
nonbonding electron U الکترون ناپیوندی
secondary electron U الکترون ثانوی
emissions U صدور الکترون
emission U صدور الکترون
free electron U الکترون غیرپیوندی
free electron U الکترون ازاد
high energy electron U الکترون پر انرژی
conduction electron U الکترون رسانش
conduction electron U الکترون رسانایی
density of electron U چگالی الکترون
electron donor U دهنده الکترون
electron focusing U تمرکز الکترون
electron decay U تجزیه الکترون
electron conduction U هدایت الکترون
electron injector U الکترون افکن
electronic concentration U غلظت الکترون
electron concentration U غلظت الکترون
electron jump U پرش الکترون
electron charge U بار الکترون
electron capture U الکترون گیراندازی
electron beam U باریکه الکترون
electron flow U سیلان الکترون ها
electron flow U فلوی الکترون
isoelectronic ions U یونهای هم الکترون
electron distribution U پخش الکترون
electron drift U رانش الکترون
electron diffraction U خمیدگی الکترون
electron deceleration U دیرکرد الکترون
electron decay U اضمحلال الکترون
electron emission U صدور الکترون
electron emitter U منبع الکترون
electron emmission U انتشار الکترون
electron energy U کارمایه ی الکترون
electron energy U انرژی الکترون
electron beam U اشعه الکترون
electron transition U انتقال الکترون
electron spin U اسپین الکترون
electron spin U تنیدگی الکترون
electron shell U پوسته الکترون
electron recoil U بازگشت الکترون
electron beam U شعاع الکترون
inner shell electron U الکترون درونی
lone electron U الکترون تنها
initiating electron U الکترون اغازگر
electron orbit U مسیرگردش الکترون
bound electron U الکترون بسته
electron exchange U تبادل الکترون
electron trajectory U مسیر الکترون
electron multiplier U افزاینده الکترون
electron mass U جرم الکترون
electron pair U زوج الکترون
antibonding electron U الکترون ضد پیوندی
electron beam U پرتو الکترون
norms U قاعده
norm U قاعده
principle U قاعده
regulation U قاعده
irregular U بی قاعده
loose U بی قاعده
informal U بی قاعده
looser U بی قاعده
nisi U قاعده
loosest U بی قاعده
immethodical U بی قاعده
law U قاعده
ruleless U بی قاعده
desultory U بی قاعده
formula U قاعده
canon U قاعده
canons U قاعده
frame U قاعده
regularities U قاعده
regularity U قاعده
rule U قاعده
prior possession U قاعده ید
formulas U قاعده
production rule U قاعده
regular U با قاعده
regulars U با قاعده
laws U قاعده
formulae U قاعده
electrophilic reagent U واکنشگر الکترون دوست
electroosmotic effect U اثر الکترون اسمزی
electrophilic addition U افزایش الکترون دوستی
electron attachment U پیوستگی یا وابستگی الکترون
unpaired electron U الکترون جفت نشده
bonding electron pair U زوج الکترون پیوندی
electron accelerator U شتاب دهنده الکترون
electron capture detector U اشکارساز الکترون گیراندازی
electron orbit U مدار گردش الکترون
electron charge mass ratio U چگالی بار الکترون
supressor grid U شبکه الکترون بند
rest mass of the electron U جرم ساکن الکترون
electrophilic attack U حمله الکترون دوستی
electron transit time U زمان عبور الکترون
electron transfer mechanism U مکانیسم انتقال الکترون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com