Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
meadow mushroom
U
قارچ خوراکی معمولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
champignon
U
نوعی قارچ خوراکی
morel
U
قارچ مورکلای خوراکی
morelle
U
قارچ مورکلای خوراکی
truffle
U
قارچ خوراکی دنبلان
truffles
U
قارچ خوراکی دنبلان
cantarellus
U
نوعی قارچ کوهی خوراکی
cloud chamber effect
U
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
fungus
U
قارچ
fungi
U
قارچ
fungicides
U
قارچ کس
fuzz ball
U
قارچ
fungicide
U
قارچ کش
mushroom
U
قارچ
fungicides
U
قارچ کش
mushrooms
U
قارچ
mushroomed
U
قارچ
fungicid
U
قارچ کش
fungicide
U
قارچ کس
mushrooming
U
قارچ
cates
U
خوراکی
viands
U
خوراکی
comestible
U
خوراکی
meals
U
خوراکی
edible
U
خوراکی
meal
U
خوراکی
chows
U
خوراکی
chow
U
خوراکی
eating
U
خوراکی
mycetozoan
U
قارچ لجنی
truffles
U
قارچ دنبلان
cloud
U
قارچ اتمی
clouding
U
قارچ اتمی
fungoid
U
قارچ مانند
mycology
U
قارچ شناسی
mycophagy
U
قارچ خواری
mycetophagous
U
قارچ خوار
spore
U
تخم قارچ
tuber
U
قارچ دنبلان
mucor
U
قارچ کپک
clouds
U
قارچ اتمی
fungivorous
U
قارچ خور
fairy ring
U
قارچ حلقوی
fungiform
U
قارچ مانند
fungus
U
قارچ سماروغ
toadstool
U
قارچ سمی
truffle
U
قارچ دنبلان
toadstools
U
قارچ سمی
tubers
U
قارچ دنبلان
fairy ring
U
حلقه قارچ
deadly poisonous mushroom: destroying angel
قارچ سمی
fungicidal
U
کشنده قارچ
strawberry
U
چلیک خوراکی
strawberries
U
چلیک خوراکی
trophic level
U
تراز خوراکی
oyster
U
صدف خوراکی
mussles
U
صدف خوراکی
oysters
U
صدف خوراکی
green vegetable
U
سبزی خوراکی
green meat
U
گیاه خوراکی
articles of food
U
موادغذایی یا خوراکی
marasmus
U
قارچ کوچک سفیدهاگ
fungiform
U
بشکل قارچ وسماروغ
mycetozoan
U
وابسته به قارچ لجنی
chanterelle
U
قارچ زرد خوردنی
ketchup or catchup
U
سوس قارچ یا سماروغ
mold
U
قارچ انگلی گیاهان
mycelium
U
رشته رشدکننده قارچ
mycologist
U
ویژه گر قارچ شناسی
mushrooms on toast
U
نان تست با قارچ
mushroom anchor
U
لنگر قارچ مانند
penicillium
U
قارچ کپکی سبز
larders
U
گنجه خوراک خوراکی
potherb
U
سبزیهای معطر خوراکی
salmonberry
U
تمشک سرخ خوراکی
sego
U
پیاز خوراکی زنبق
turbot
U
ماهی پهن خوراکی
larder
U
گنجه خوراک خوراکی
periwig
U
نوعی صدف خوراکی
cero
U
نوعی ماهی خوراکی
pinyon
U
تخم خوراکی کاج
pinon
U
تخم خوراکی کاج
roughage
U
مواد خوراکی زبر
cloud top height
U
ارتفاع صعود قارچ اتمی
lower fungus
U
قارچ بدون کلاهک هاگ
fungicides
U
ماده دافع یا نابودکننده قارچ
verticillium
U
قارچ ناقص افت گیاهی
base surge
U
ابر پایه قارچ اتمی
fungicide
U
ماده دافع یا نابودکننده قارچ
short order
U
خوراکی که زود مهیا میشود
winkle
U
جابجا کردن حلزون خوراکی
sockeye
U
ماهی خوراکی ریزشمال کلمبیا
shell bean
U
لوبیایی که مغز ان خوراکی است
greenling
U
نوعی ماهی خوراکی و گوشتخوار
winkles
U
جابجا کردن حلزون خوراکی
root crops
U
محصولات دارای ریشههای خوراکی
gemma
U
نرم تن یا صدف گردکوچک خوراکی
porgy
U
ماهی خوراکی دندان دار
root crop
U
محصولات دارای ریشههای خوراکی
porgee
U
ماهی خوراکی دندان دار
spat
U
: حلزون خوراکی خیلی کوچک
mildew
U
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
hymeneal
U
وابسته به سطح هاگدارومیوه اور قارچ
whiting
U
ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
terrapin
U
لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
terrapins
U
لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
burnt offerings
U
حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
To decay . To go bad .
U
فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
giblet
U
احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
burnt offering
U
حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
geoduck
U
نوعی جانور نرم تن یاصدف خوراکی
snapping turtle
U
لاک پشت بزرگ خوراکی ابزی
mycelium
U
توده بهم بافته مولد قارچ وباکتری
schizomycete
U
ارگانیسمهای ریز فاقدکلروفیل که جزء قارچ محسوبند
white crappie
U
ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
hasty pudding
U
خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
shad
U
شاه ماهی خوراکی اروپا وشمال امریکا
hymeneal
U
سطح هاگدار ومیوه اور قارچ سرود عروسی
teleutospore
U
هاگ کامل وبالغ قارچ در اخر دوره باروری
timbale
U
خوراکی مرکب از گوشت ماهی وجوجه وپنیر وغیره
green turtle
U
لاک پشت دریایی که تخمها وگوشت ان خوراکی است
littleneck clam
U
نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
teliospore
U
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
pitting corrosion
U
سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
open cheque
U
چک معمولی
usu
U
معمولی
received
U
معمولی
faceless
U
معمولی
ferial
U
معمولی
copybook
U
معمولی
light water
U
اب معمولی
wonted
U
معمولی
run-of-the-mill
<idiom>
U
معمولی
standards
U
معمولی
standard
U
معمولی
longhand
U
خط معمولی
routines
U
معمولی
routinely
U
معمولی
routine
U
معمولی
ordinary
U
معمولی
normal
U
معمولی
conventional
U
معمولی
the a merchant
U
سوداگر معمولی
standard bar
U
میله معمولی
plain concrete
U
بتن معمولی
man in the street
U
فرد معمولی
single precision
U
با دقت معمولی
street virus
U
ویروس معمولی
standards
U
طبیعی یا معمولی
workaday
U
معمولی عادی
irregular
U
غیر معمولی
standard gauge
U
اندازه معمولی
mean
U
پست معمولی
standard motor
U
موتور معمولی
standard trench
U
سنگر معمولی
rudas
U
پست معمولی
rock brake
U
بسفایج معمولی
ordinal type
U
نوع معمولی
nonstandard
U
غیر معمولی
ornary
U
عادی معمولی
normal good
U
کالای معمولی
normal interval
U
فاصله معمولی صف
ordinary share
U
سهام معمولی
normal permeability
U
نفوذپذیری معمولی
unselected clay
U
خاک رس معمولی
normal
U
عادی معمولی
standard brick
U
اجر معمولی
ornery
U
عادی معمولی
mass concrete
U
بتن معمولی
standard
U
طبیعی یا معمولی
medium lampholder
U
سرپیچ معمولی
ranko
U
سرباز معمولی
procedure message
U
پیام معمولی
ordinary clay
U
خاک رس معمولی
piper nigrum
U
فلفل معمولی
everyday
U
معمولی مبتذل
onery
U
عادی معمولی
hepatica
U
غافث معمولی
common link
U
حلقه معمولی
undressing
U
جامه معمولی
undresses
U
جامه معمولی
undress
U
جامه معمولی
complements
U
تعارفات معمولی
ethyl alcohol
U
الکل معمولی
complementing
U
تعارفات معمولی
complemented
U
تعارفات معمولی
complement
U
تعارفات معمولی
meanest
U
پست معمولی
typical
<adj.>
U
بافت معمولی
commonplace
U
معمولی مبتذل
American bond
U
آجرچینی معمولی
meaner
U
پست معمولی
common whipping
U
بست معمولی
banal
U
مبتذل معمولی
charge hand
U
کارگر معمولی
general
U
کلی معمولی
ethanol
U
الکل معمولی
general cargo
U
کالای معمولی
general
U
معمولی و نه مخصوص
generals
U
کلی معمولی
generals
U
معمولی و نه مخصوص
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com