Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
distillable
U
قابل تقطیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bubble cap plate column
U
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
bubble tray column
U
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
retorting
U
تقطیر
distillation
U
تقطیر
distilling head
U
سر تقطیر
disstillation
U
تقطیر
distills
U
تقطیر شدن
vacuum distillation
U
تقطیر در خلاء
simple distillation
U
تقطیر ساده
dry distillation
U
تقطیر خشک
distilling
U
تقطیر کردن
distilling receiver
U
گیرنده تقطیر
extraction
U
تقطیر کشش
distiller
U
دستگاه تقطیر
distilling
U
تقطیر شدن
distil
U
تقطیر کردن
distils
U
تقطیر کردن
distils
U
تقطیر شدن
retorts
U
دستگاه تقطیر
retort
U
دستگاه تقطیر
distills
U
تقطیر کردن
condensate
U
تقطیر کردن
distil
U
تقطیر شدن
distillers
U
دستگاه تقطیر
distillate
U
فراورده تقطیر
distillate
U
محصول تقطیر
destructive distillation
U
تقطیر تخریبی
distilled
U
تقطیر شده
solar still
U
تقطیر کن افتابی
molecular distillation
U
تقطیر مولکولی
carbonization
U
تقطیر تخریبی
steam distillation
U
تقطیر با بخار اب
steam stripping
U
تقطیر با بخار اب
bubble tower
U
برج تقطیر
rectifier
U
اسباب تقطیر
distillation residue
U
باقیمانده تقطیر
residuum
U
پس مانده تقطیر
stillest
U
دستگاه تقطیر
still
U
دستگاه تقطیر
pitches
U
ته مانده تقطیر
stiller
U
دستگاه تقطیر
water still
U
دستگاه تقطیر اب
pitch
U
ته مانده تقطیر
stills
U
دستگاه تقطیر
residue
U
پس مانده تقطیر
residues
U
پس مانده تقطیر
pipestill
U
دستگاه تقطیر لولهای
battery still
U
دیگ تقطیر باتری
by product gas
U
گاز تقطیر شده
molecular still
U
دستگاه تقطیر مولکولی
straight run pitch
U
تفاله اولین تقطیر
total reflux head
U
سر تقطیر برگشت کامل
pot still
U
دستگاه تقطیر ویسکی
stillest
U
دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
stills
U
دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
jet b
U
نوعی سوخت تقطیر شده
distilleries
U
کارخانه یا محل تقطیر رسومات
distillery
U
کارخانه یا محل تقطیر رسومات
stiller
U
دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
overlap of distillat curves
U
رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
still
U
دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
sensible
U
قابل درک قابل رویت
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
fractional distillation
U
تقطیر جزء به جزء
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
capable
U
قابل
ablest
U
قابل
acceptor
U
قابل
good
U
قابل
able
U
قابل
thorough paced
U
قابل
abler
U
قابل
soluble
U
قابل حل
apt
U
قابل
solvable
U
قابل حل
incapable
U
نا قابل
qualified
U
قابل
sensible
U
قابل حس
dissoluble
U
قابل حل
admirable
<adj.>
U
قابل تحسین
reproducible
U
قابل تکثیر
resistible
U
قابل مقاومت
soluble oil
U
روغن قابل حل
adducible
U
قابل استدلال
sustainable
U
قابل تحمل
admirable
<adj.>
U
قابل پسند
admittable
U
قابل قبول
negligible
U
قابل فراموشی
negligible
U
قابل اغماض
representable
U
قابل عرضه
verifiable
U
قابل رسیدگی
verifiable
U
قابل بازبینی
reproachable
U
قابل توبیخ
soiothfast
U
قابل اعتماد
registered
U
قابل اهمیت
detachable
U
قابل تفکیک
combustible
U
قابل اشتعال
combustible
U
قابل احتراق
suable
U
قابل پیگرد
submergible
U
قابل فروکردن در اب
variant
U
قابل تغییر
reparable
U
قابل جبران
alienable
U
قابل انتقال
detachable
U
قابل تجزیه
analogous
U
قابل مقایسه
analogous
U
قابل قیاس
admittable
U
قابل تصدیق
practicable
U
قابل اجرا
soundable
U
قابل ایجادصوت
affimable
U
قابل تصدیق
spareable
U
قابل امساک
statutable
U
قابل تقنین
substitutable
U
قابل تعویض
replaceable
U
قابل تعویض
repeatable
U
قابل تکرار
advisable
U
قابل توصیه
reasonable
U
قابل قبول
respirable
U
قابل تنفس
revocable
U
قابل برگشت
revokable
U
قابل فسخ
pliable
U
قابل انعطاف
abatable
U
قابل تخفیف
sailable
U
قابل کشتیرانی
sailable
U
قابل هوابری
salvageable
U
قابل نجات
abrogable
U
قابل الغاء
satiable
U
قابل اشباع
scrutable
U
قابل کشف
abrogable
U
قابل نسخ
revealable
U
قابل مکاشفه
absolvable
U
قابل عفو
allowable
U
قابل قبول
reputable
U
قابل اطمینان
allowable
U
قابل استفاده
revocable
U
قابل فسخ
revocable
U
قابل رجوع
explosive
U
قابل انفجار
reputable
U
قابل شهرت
practicals
U
قابل استفاده
practical
<adj.>
U
قابل استفاده
profitable
U
قابل استفاده
absorbable
U
قابل جذب
predictable
U
قابل پیشگویی
acquirable
U
قابل حصول
inheritable
U
قابل توارث
navigable
U
قابل کشتیرانی
arable
U
قابل کشتکاری
audible
U
قابل شنوایی
audible
U
قابل شنیدن
viable
U
قابل دوام
perceptible
U
قابل درک
shippable
U
قابل ارسال
restorable
U
قابل اعاده
predictably
U
قابل پیشگویی
sellable
U
قابل فروش
seeable
U
قابل دید
acceptance limit
U
حد قابل قبول
acclamable
U
قابل تحسین
acclimatable
U
قابل اعتیاد
scrutable
U
قابل درک
accomplishable
U
قابل اجرا
returnable
U
قابل برگشت
adjustable
U
قابل تطبیق
adjustable
U
قابل تنظیم
searchable
U
قابل جستجو
identifiable
U
قابل شناسایی
aceptive
U
قابل قبول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com