Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
augmentable
U
قابل افزایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
increases
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
accretion
U
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
bulking
U
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
raises
U
افزایش
raise
U
افزایش
gain
U
افزایش
accesses
U
افزایش
accessing
U
افزایش
summation
U
افزایش
increased
U
افزایش
accessed
U
افزایش
aggrantizement
U
افزایش
enhancement
U
افزایش
increscent
U
افزایش
intensification
U
افزایش
access
U
افزایش
rises
U
افزایش
increases
U
افزایش
increase
U
افزایش
affixture
U
افزایش
multiplication
U
افزایش
augmentation
U
افزایش
auxesis
U
افزایش
increment
U
افزایش
accretion
U
افزایش
rise
U
افزایش
additions
U
افزایش
addition
U
افزایش
addendum
U
افزایش
addenda
U
افزایش
reduce/enlarge
U
افزایش
increments
U
افزایش
gains
U
افزایش
expansion
U
افزایش
additament
U
افزایش
adjunction
U
افزایش
gained
U
افزایش
accession
U
افزایش
accru
U
افزایش
amplification
U
افزایش
scale up
U
افزایش
monetary expansion
U
افزایش پول
thickening
U
افزایش ضخامت
increase in load
U
افزایش بار
increasable
U
افزایش پذیر
accelerative
U
مایه افزایش
accruing
U
افزایش یافتن
frequency multiplication
U
افزایش فرکانس
hypertension
U
افزایش فشارخون
free radical addition
U
افزایش رادیکالی
accrues
U
افزایش یافتن
augmented
U
افزایش دادن
accrue
U
افزایش یافتن
appreciations
U
افزایش بها
temperature rise
U
افزایش دما
put on weight
<idiom>
U
افزایش وزن
mark up
U
افزایش قیمت
camber
U
افزایش زیاد
spurts
U
افزایش ناگهانی
aggrandizement
U
افزایش بزرگی
export promotion
U
افزایش صادرات
cambers
U
افزایش زیاد
voltage increase
U
افزایش ولتاژ
voltage rise
U
افزایش ولتاژ
spurted
U
افزایش ناگهانی
multiplication
U
افزایش تکثیر
pick up speed
<idiom>
U
افزایش سرعت
elongation
U
افزایش طول
spurting
U
افزایش ناگهانی
rise in temperature
U
افزایش دما
fire-raising
U
افزایش اتش
fire raising
U
افزایش اتش
growth
U
افزایش ترقی
growths
U
افزایش ترقی
spurt
U
افزایش ناگهانی
addibility
U
قابلیت افزایش
progation
U
افزایش انتقال
increase in potential
U
افزایش پتانسیل
increase of efficiency
U
افزایش راندمان
increase of output
U
افزایش توان
increase in value
U
افزایش ارزش
acceleration
تعجیل افزایش
increase of potential
U
افزایش پتانسیل
increase of power
U
افزایش قدرت
increase of pressure
U
افزایش فشار
subjunction
U
افزایش در پایان
increase in price
U
افزایش بهاء
scale up
U
افزایش مقیاس
add time
U
زمان افزایش
increase in sensitivity
U
افزایش حساسیت
annual increase
U
افزایش سالانه
ingravescence
U
افزایش تشدید
increase of current
U
افزایش جریان
ascend
U
افزایش دادن
appreciation
U
افزایش بها
ascended
U
افزایش دادن
ascends
U
افزایش دادن
tax increase
U
افزایش مالیات
augment
U
افزایش دادن
thusŠ+=
U
نشان افزایش
augmenting
U
افزایش دادن
increase of contrast
U
افزایش کنتراست
superadd
U
باز افزایش
superaddition
U
باز افزایش
salary increase
U
افزایش حقوق
augments
U
افزایش دادن
overcompound
U
افزایش ترکیب
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
sensible
U
قابل درک قابل رویت
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
antimarkovinkoff addition
U
افزایش غیر مارکونیکوفی
to increase
[to, by]
U
افزایش یافتن
[به مقدار]
capital apprecation
U
افزایش ارزش سرمایه
capital deepening
U
افزایش عمقی سرمایه
birth rate
U
نرخ افزایش ولادت
birth rates
U
نرخ افزایش ولادت
birth rate
U
ضریب افزایش جمعیت
fibrosis
U
افزایش بافت لیفی
alkalosis
U
افزایش قلیای بدن
hyperglycemia
U
افزایش قند در خون
bring something on
<idiom>
U
دلیل افزایش سریع
artificial aging
U
افزایش استحکام الومینیوم
birth rates
U
ضریب افزایش جمعیت
accretions
U
افزایش یا نمو کوره
increase in conductivity
U
افزایش قابلیت هدایت
capital widening
U
افزایش سطحی سرمایه
increase endorsement
U
تصدیق یا تائید افزایش
scale
U
کمتریا افزایش نسبت
jumps
U
جهش افزایش ناگهانی
capital gains
U
افزایش ارزش سرمایه زش
increment
U
افزایش در حقوق توسعه
escalator clause
U
شرط افزایش بها
scale up
U
افزایش به نسبت ثابت
boost
U
افزایش دادن چیزی
increments
U
افزایش در حقوق توسعه
jump
U
جهش افزایش ناگهانی
aging
U
افزایش طول عمر
jumped
U
جهش افزایش ناگهانی
elongation
U
افزایش درازا کشامد
boosting
U
افزایش دادن چیزی
electrophilic addition
U
افزایش الکترون دوستی
strains
U
افزایش طول نسبی
boosts
U
افزایش دادن چیزی
rate of wage increase
U
نرخ افزایش دستمزد
ether catalyzed addition
U
افزایش با کاتالیزگری اتر
appreciations
U
افزایش ارزش دارائی
boosted
U
افزایش دادن چیزی
appreciation
U
افزایش ارزش دارائی
rate of productivity increase
U
نرخ افزایش بازدهی
vrc
U
بررسی افزایش عمودی
to be on the increase
U
روبه افزایش گذاشتن
raise to a higher power
U
افزایش دادن نما
strain
U
افزایش طول نسبی
to fire up something
U
با تحریک چیزی را افزایش دادن
internal temperature rise
U
افزایش درجه حرارت داخلی
increase of strain
U
افزایش تغییر طول نسبی
multiplicative
U
کمک کننده به افزایش یا ضرب
strain at failure
U
افزایش طول نسبی درگسیختگی
to rise in somebody's esteem
U
افزایش اعتبار در برابر کسی
multiplier
U
وسیله افزایش ماشین حساب
hypercapnia
U
افزایش کربن اکسید در خون
social increment
U
افزایش ناشی از کار جمعی
amplifies
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplify
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplifying
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
appreciation
U
افزایش ارزش دارایی و موجودی
appreciations
U
افزایش ارزش دارایی و موجودی
intensified
U
افزایش دادن تشدید کردن
amplified
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
intensify
U
افزایش دادن تشدید کردن
intensifying
U
افزایش دادن تشدید کردن
acroesthesia
U
افزایش حساسیت اعضای انتهایی
primary hypertension
U
افزایش اولیه فشار خون
intensifies
U
افزایش دادن تشدید کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com