Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
combustible
U
قابل احتراق
ignitable
U
قابل احتراق
ignitible
U
قابل احتراق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
combustible
U
جسم قابل احتراق
explosive
U
قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
explosively
U
بطور قابل احتراق
firedamp
U
گاز قابل احتراق معدن
igniter
U
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
incombustible
U
غیر قابل احتراق
Other Matches
crossfiring
U
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition
U
احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
critical grid current
U
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
oxidization
U
احتراق
burning
U
احتراق
ignition
U
احتراق
seeting on fire
U
احتراق
firing
U
احتراق
explosion
U
احتراق
lighting
U
احتراق
inflammation
U
احتراق
arson
U
احتراق
explosions
U
احتراق
deflagration
U
احتراق
combustion
U
احتراق
internal combustion
U
احتراق داخلی
ignition switch
U
کلید احتراق
duplex ignition
U
احتراق دوگانه
base ignition
U
احتراق تحتانی
misfiring
U
احتراق ناقص
ignition voltage
U
ولتاژ احتراق
inexplosive
U
غیرقابل احتراق
combustibility
U
قابلت احتراق
dual ignition
U
احتراق دو برقی
firing accessories
U
لوازم احتراق
combustible
U
احتراق پذیر
combustion
U
اشتعال احتراق
burning brand
U
نوع احتراق
ignition spark
U
جرقه احتراق
ignition pulse
U
ایمپولز احتراق
ignition pulse
U
ضربه احتراق
igniter switch
U
کلید احتراق
igniter switch
U
سوئیچ احتراق
ignitability
U
قابلیت احتراق
hot bulb ignition
U
احتراق سرسرخ
heating value
U
گرمای احتراق
heat value
U
گرمای احتراق
heat of combustion
U
گرمای احتراق
ignition current
U
جریان احتراق
flash point
U
نقطه احتراق
flame out
U
قطع احتراق
firing position
U
موقعیت احتراق
firing order
U
ترتیب احتراق
ignitibility
U
قابلیت احتراق
igniting agent
U
عامل احتراق
ignition pulse
U
پالس احتراق
ignition lag
U
تاخیر احتراق
ignition device
U
وسیله احتراق
ignition control
U
کنترل احتراق
ignition condition
U
حالت احتراق
ignition circuit
U
مدار احتراق
ignition choke
U
پیچک احتراق
ignition charge
U
خرج احتراق
ignition cable
U
کابل احتراق
ignition by incandescence
U
احتراق التهابی
ignition by contact
U
احتراق تماسی
igniting spark
U
جرقه احتراق
igniting point
U
نقطه احتراق
advanced ignition
U
اوانس احتراق
combustion chamber
U
محفظه احتراق
combustiblity
U
قابلیت احتراق
combustion area
U
محفظه احتراق
surface burning
U
احتراق سطحی
two spark ignition
U
احتراق دو جرقهای
combustion efficiency
U
راندمان احتراق
combustion efficiency
U
بازده احتراق
combustor
U
محفظه احتراق
ignition
U
اشتعال احتراق
magneto ignition
U
احتراق با مگنت
sulfur
U
اصل احتراق
sulphur
U
اصل احتراق
triple ignition
U
احتراق سه برقی
premature ignition
U
احتراق زودرس
pre ignition
U
زود احتراق
external combustion
U
احتراق خارجی
timing
U
زمان احتراق
single ignition
U
احتراق تک برقی
maximum gate trigger voltage
U
ولتاژ احتراق حداکثر
jump spark ignition
U
احتراق با جرقه جهنده
molar enthalpy of combusion
U
انتالپی مولی احتراق
ignition system
U
سیستم احتراق موتور
ignition temperature
U
درجه حرارت احتراق
maximum gate trigger current
U
جریان احتراق حداکثر
ignition voltage
U
فشار الکتریکی احتراق
incombustibility
U
عدم امکان احتراق
make and break ignition
U
احتراق با قطع و وصل
dual ignition system
U
سیستم احتراق دوتایی
molar heat of combusion
U
گرمای مولی احتراق
burning brand
U
علامت احتراق نیمسوزی
preignition
U
احتراق قبل از وقت
constant pressure combustion
U
احتراق در فشار ثابت
ignition analyzer
U
اسیلوگراف کنترل احتراق
ignition by contact breaking
U
احتراق با قطع کنتاکت
combustor
U
سیستم احتراق توربین
delay zction firing
U
عمل احتراق با تاخیر
order of fire
U
ترتیب احتراق موتور
internal combustion engines
U
موتور احتراق داخلی
internal combustion engine
U
موتور احتراق داخلی
compression ingition
U
احتراق توسط فشار
timing
U
تنظیم زمان احتراق موتور
vaporizing combustor
U
سیستم احتراق توربین گاز
afterburning
U
عملیات بعد از احتراق سوخت
can annular
U
محفظه احتراق حلقوی شکل
burner cans
U
محفظه احتراق موتورهای توربینی
cannular
U
محفظه احتراق حلقوی شکل
capacitor discharge ignition
U
سیستم احتراق با انرژی زیاد
ignition
U
احتراق اتش زدن مشتعل کردن
cans
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
precombustion chamber engine
U
موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
backfired
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfiring
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle
U
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
hot test
U
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
burner compartment
U
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
charactristic lenght
U
نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
restricted propellant
U
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
residence time
U
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
multipropellant
U
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
hung start
U
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
sensible
U
قابل درک قابل رویت
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
multi chamber
U
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
combustion starter
U
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
diesel ramjet
U
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
engine
U
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine
U
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
ignition anode
U
اند کمکی اند احتراق
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
firing order
U
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
acceptor
U
قابل
sensible
U
قابل حس
solvable
U
قابل حل
able
U
قابل
ablest
U
قابل
qualified
U
قابل
good
U
قابل
thorough paced
U
قابل
abler
U
قابل
incapable
U
نا قابل
apt
U
قابل
soluble
U
قابل حل
capable
U
قابل
dissoluble
U
قابل حل
separable
U
قابل تفکیک
namable
U
قابل ذکر
demonstrability
U
قابل شرح
multiplicable
U
قابل تکثیر
condensible
U
قابل انقباض
negotiate
U
قابل انتقال
compliable
U
قابل موافقت
nota bene
U
قابل توجه
numerable
U
قابل شمارش
omissible
U
قابل حذف
open cheque
U
چک قابل انتقال
conductible
U
قابل انتقال
conductible
U
قابل هدایت
negotiated
U
قابل انتقال
condemnable
U
قابل اعتراض
moot
U
قابل بحث
deniable
U
قابل انکار
demountable
U
قابل انتقال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com