English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cross country mobility U قابلیت حرکت چلیپایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gammadion U چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
moveability U قابلیت حرکت
motor ability U قابلیت حرکت
movableness U قابلیت حرکت نابرجایی
mobility U قابلیت حرکت بی ثباتی موبیلیته
interoperability U قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility U قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
serviceability U قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
swimming capability U قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
flotation U قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
crossover U چلیپایی
crutched U چلیپایی
cruciferous U چلیپایی
trigonous U چلیپایی
crossed U چلیپایی
commensurability U قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession U قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
criss-cross U چلیپایی کردن
weaving U همبری چلیپایی
criss-crossed U چلیپایی کردن
cross aisal U راهروی چلیپایی
cross country mill U نورد چلیپایی
cross peaks U پیکهای چلیپایی
cross wise U چلیپایی ضربدری
t square U خطکش چلیپایی
crucifer U گیاه چلیپایی
cruciate U رنجیده چلیپایی
criss-crossing U چلیپایی کردن
criss-crosses U چلیپایی کردن
pectoral cross U چلیپایی روی سینه
criss-cross U دارای نقش چلیپایی کردن
off diagonal cross peaks U پیکهای چلیپایی خارج از قطر
ox frame U قابی که گوشههای چلیپایی دارد
criss-crossed U دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crosses U دارای نقش چلیپایی کردن
st.g's cross U چلیپایی که ازدوخطقرمزدرست شده باشد
criss-crossing U دارای نقش چلیپایی کردن
reflectance U قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility U قابلیت کشش قابلیت تورق
figure eight fake U ارایش کردن طنابهای ناو به صورت چلیپایی
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
solubility U قابلیت حل
abilities U قابلیت
susceptibility U قابلیت
eligibility U قابلیت
contemptibility U قابلیت
ability U قابلیت
solvability U قابلیت حل
habilitation U قابلیت
competence U قابلیت
adaptability U قابلیت
capacity U قابلیت
capability U قابلیت
capacities U قابلیت
skill U قابلیت
fitness U قابلیت
credential U قابلیت
qualification U قابلیت
competence U قابلیت
flexility U قابلیت تغییر
disqualifications U سلب قابلیت
disqualification U سلب قابلیت
ground visibility U قابلیت دیدزمینی
habitability U قابلیت سکنی
adjusability U قابلیت تنظیم
fermentability U قابلیت تخمیر
comparability U قابلیت قیاس
susceptibility U قابلیت حساسسیت
productivity U قابلیت تولید
fordability U قابلیت عبور
forgeability U قابلیت اهنگری
fungibility U قابلیت تعویض
fusibility U قابلیت ذوب
absorptivity U قابلیت جذب
fusibility U قابلیت گداز
flammability U قابلیت اشتعال
fissility U قابلیت انشقاق
adaptability U قابلیت انطباق
extensibility U قابلیت کشش
imitability U قابلیت تقلید
dependable U قابلیت اطمینان
magnetic susceptibility U قابلیت مغناطیسی
malleability U قابلیت انعطاف
efficiency U قابلیت کاردانی
manageability U قابلیت اداره
variability U قابلیت تنظیم
viability U قابلیت سوددهی
accessibility U قابلیت وصول
acceptability U قابلیت قبول
viability U قابلیت دوام
disability U عدم قابلیت
disabilities U عدم قابلیت
elasticity U قابلیت ارتجاع
viability U قابلیت زیستن
maneuverability U قابلیت مانور
machinability U قابلیت تراش
interpretability U قابلیت توجیه
habitableness U قابلیت سکونت
hardenability U قابلیت سختی
ignitability U قابلیت اشتعال
ignitability U قابلیت احتراق
ignitibility U قابلیت احتراق
imputability U قابلیت اسناد
inaptly U با عدم قابلیت
inflammability U قابلیت اشتعال
inheritability U قابلیت توارث
intelligibility U قابلیت فهم
interchangeability U قابلیت تبادل
interchangeability U قابلیت تعویض
capability U صلاحیت قابلیت
interpretability U قابلیت تفسیر
meltability U قابلیت گداختن
compactibility U قابلیت تراکم
conversableness U قابلیت معاشرت
convertibility U قابلیت تبدیل
corruptibility U قابلیت فساد
coagulability U قابلیت انعقاد
changeableness U قابلیت تغییریاتبدیل
pourability U قابلیت ریزش
conviviality U قابلیت امیزش
castability U قابلیت ریزش
calculability U قابلیت شمارش
brushability U قابلیت رنگرزی
audibility U قابلیت استماع
attainability U قابلیت حصول
approachability U قابلیت تقرب
combinability U قابلیت ترکیب
combustibility U قابلیت سوزش
combustibility U قابلیت اشتعال
comparableness U قابلیت مقایسه
communicability U قابلیت ارتباط
combustiblity U قابلیت تراکم
comprehensibility U قابلیت درک
combustiblity U قابلیت انفجار
compressibility U قابلیت فشردگی
computability U قابلیت محاسبه
conceivability U قابلیت تصور
conductibility U قابلیت هدایت
elasticity U قابلیت ارتجاعی
conductivity U قابلیت هدایت
combustiblity U قابلیت احتراق
controllability U قابلیت کنترل
applicability U قابلیت اجراء
culpability U قابلیت مجازات
dependability U قابلیت اعتماد
absorbability U قابلیت جذب
visibility U قابلیت دید
emissivity U قابلیت نشر
emissivity U قابلیت انتشار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com