Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
motor ability
U
قابلیت حرکت
moveability
U
قابلیت حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mobility
U
قابلیت حرکت بی ثباتی موبیلیته
cross country mobility
U
قابلیت حرکت چلیپایی
movableness
U
قابلیت حرکت نابرجایی
Other Matches
interoperability
U
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution
U
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility
U
قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity
U
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
swimming capability
U
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
flotation
U
قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability
U
قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability
U
قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
accession
U
قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability
U
قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
reflectance
U
قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility
U
قابلیت کشش قابلیت تورق
strain hardenability
U
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
adaptability
U
قابلیت
solubility
U
قابلیت حل
abilities
U
قابلیت
skill
U
قابلیت
ability
U
قابلیت
susceptibility
U
قابلیت
solvability
U
قابلیت حل
competence
U
قابلیت
competence
U
قابلیت
credential
U
قابلیت
qualification
U
قابلیت
contemptibility
U
قابلیت
capability
U
قابلیت
eligibility
U
قابلیت
capacities
U
قابلیت
capacity
U
قابلیت
fitness
U
قابلیت
habilitation
U
قابلیت
repeatability
U
قابلیت تکرار
swivelling feature
U
قابلیت نوسان
variability
U
قابلیت تنظیم
reproducibility
U
قابلیت تکثیر
tactility
U
قابلیت لمس
reliableness
U
قابلیت اعتماد
resectability
U
قابلیت برش
susceptibility
U
قابلیت حساسسیت
viability
U
قابلیت دوام
viability
U
قابلیت زیستن
renewability
U
قابلیت تجدید
stretchability
U
قابلیت بسط
suability
U
قابلیت تعقیب
conversableness
U
قابلیت معاشرت
conviviality
U
قابلیت امیزش
survivability
U
قابلیت باززیستی
stickability
U
قابلیت مقاومت
stickability
U
قابلیت محافظت
combinability
U
قابلیت ترکیب
retractility
U
قابلیت انقباض
viability
U
قابلیت سوددهی
combustiblity
U
قابلیت تراکم
salability
U
قابلیت فروش
communicability
U
قابلیت ارتباط
vendibility
U
قابلیت فروش
serializability
U
قابلیت تسلسل
serviceability
U
قابلیت استفاده
conceivability
U
قابلیت تصور
compressibility
U
قابلیت فشردگی
serviceability
U
قابلیت تعمیر
compactibility
U
قابلیت تراکم
comparableness
U
قابلیت مقایسه
severability
U
قابلیت تقسیم
severability
U
قابلیت سواشدن
combustiblity
U
قابلیت انفجار
combustiblity
U
قابلیت احتراق
conductibility
U
قابلیت هدایت
controllability
U
قابلیت کنترل
absorbency
U
قابلیت جذب
combustibility
U
قابلیت سوزش
disqualifications
U
سلب قابلیت
disqualification
U
سلب قابلیت
computability
U
قابلیت محاسبه
conductivity
U
قابلیت هدایت
solubility
U
قابلیت انحلال
acceptability
U
قابلیت قبول
accessibility
U
قابلیت وصول
combustibility
U
قابلیت اشتعال
comprehensibility
U
قابلیت درک
excitability
U
قابلیت تحریک
fissility
U
قابلیت انشقاق
flexility
U
قابلیت تغییر
fordability
U
قابلیت عبور
interpretability
U
قابلیت توجیه
interpretability
U
قابلیت تفسیر
interchangeability
U
قابلیت تعویض
interchangeability
U
قابلیت تبادل
forgeability
U
قابلیت اهنگری
fermentability
U
قابلیت تخمیر
extensibility
U
قابلیت کشش
extensibility
U
قابلیت تمدید
expandability
U
قابلیت انبساط
expandability
U
قابلیت توسعه
expansibility
U
قابلیت انبساط
explosiveness
U
قابلیت انفجار
manageability
U
قابلیت اداره
malleability
U
قابلیت انعطاف
magnetic susceptibility
U
قابلیت مغناطیسی
machinability
U
قابلیت تراش
intelligibility
U
قابلیت فهم
inheritability
U
قابلیت توارث
disabilities
U
عدم قابلیت
fusibility
U
قابلیت گداز
hardenability
U
قابلیت سختی
habitableness
U
قابلیت سکونت
habitability
U
قابلیت سکنی
ground visibility
U
قابلیت دیدزمینی
elasticity
U
قابلیت ارتجاعی
disability
U
عدم قابلیت
fusibility
U
قابلیت ذوب
efficiency
U
قابلیت کاردانی
inflammability
U
قابلیت اشتعال
inaptly
U
با عدم قابلیت
imputability
U
قابلیت اسناد
fungibility
U
قابلیت تعویض
imitability
U
قابلیت تقلید
ignitibility
U
قابلیت احتراق
ignitability
U
قابلیت احتراق
ignitability
U
قابلیت اشتعال
elasticity
U
قابلیت ارتجاع
exchangeability
U
قابلیت معاوضه
convertibility
U
قابلیت تبدیل
culpability
U
قابلیت مجازات
confidentiality
U
قابلیت اعتماد
dependability
U
قابلیت اعتماد
practicableness
U
قابلیت عبور
potability
U
قابلیت حمل
potability
U
قابلیت شرب
portability
U
قابلیت انتقال
predicability
U
قابلیت اسناد
pregnability
U
قابلیت تسخیر
presentability
U
قابلیت ارائه
opposability
U
قابلیت تقابل
reflectance
U
قابلیت انعکاس
readability
U
قابلیت خواندن
corruptibility
U
قابلیت فساد
quench aging property
U
قابلیت بهسازی
punishability
U
قابلیت مجازات
preventability
U
قابلیت جلوگیری
portability
U
قابلیت حمل
portability
U
قابلیت ترابری
navigability
U
قابلیت کشتیرانی
flammability
U
قابلیت اشتعال
edibility
U
قابلیت خوردن
meltability
U
قابلیت گداختن
maneuverability
U
قابلیت مانور
emissivity
U
قابلیت نشر
emissivity
U
قابلیت انتشار
erectility
U
قابلیت نعوظ
divisibility
U
قابلیت تقسیم
distensibility
U
قابلیت انبساط
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com