English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
right-angled U قائم الزاویه
rectangular U قائم الزاویه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hypotenuse U وتر مثلث قائم الزاویه
hypotenuses U وتر مثلث قائم الزاویه
leg U ساق مثلث قائم الزاویه
legs U ساق مثلث قائم الزاویه
mercator chart U نقشه قائم الزاویه
right angled triangle U مثلث قائم الزاویه
transverse mercator U سیستم تصویر مرکاتور سیستم قائم الزاویه مرکاتور
universal transverse mercator U سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
Other Matches
equiangular U متساوی الزاویه
right triangle مثلث قایم الزاویه [ریاضی]
perpendecular U قائم
vertical U قائم
erected U قائم
erects U قائم
orthogonal U قائم
plumb line U خط قائم
erecting U قائم
plumb lines U خط قائم
upright U قائم
normal U قائم
erect U قائم
upstanding U قائم
righting U قائم
righted U قائم
vertical tail U دم قائم
right U قائم
vertical drop U ابشار قائم
vice-chancellors U قائم مقام
propping U تقویت قائم
vertical cut U برش قائم
vertical creep U وارفتگی قائم
vertical circle U دایره قائم
abeam U قائم بر مسیرحرکت
righting U قائم نگاهداشتن
vice-chancellor U قائم مقام
vice chancellor U قائم مقام
vertical force U نیروی قائم
vertical photograph U عکس قائم
self perpetuation U قائم بذات
vertical speed U سرعت قائم
stakes U قائم کردن
staked U قائم کردن
stake U قائم کردن
apeak U عمودی قائم
envelopment U احاطه قائم
ordinate U بعد قائم
vertical axis U محور قائم
vertical envelopement U احاطه قائم
perpendecular U خط عمودی یا قائم
quadratic U منشور قائم
true vertical U قائم واقعی
subrogation U قائم مقامی
self consistent U قائم بالذات
subsitute U قائم مقام
normal vector U بردار قائم
normal plane U صفحه قائم
vertical bulking U کمانش قائم
high angle U تیر قائم
increate U قائم بالذات
locumtenens U قائم مقام
local vertical U قائم محلی
normal acceleration U شتاب قائم
normal axis U محور قائم
semierect U نیمه قائم
propped U تقویت قائم
locums U قائم مقام
substituting U قائم مقام
substitute U قائم مقام
surreptitiously U قائم مقام
locum U قائم مقام
vicar U قائم مقام
vicars U قائم مقام
substituted U قائم مقام
righted U قائم نگاهداشتن
right U قائم نگاهداشتن
surrogate U قائم مقام
surrogates U قائم مقام
envelop U احاطه قائم
enveloped U احاطه قائم
enveloping U احاطه قائم
envelops U احاطه قائم
deputies U قائم مقام
prop U تقویت قائم
deputy U قائم مقام
substantive U قائم بذات
successor U قائم مقام
wedges U اسکنه کولاس قائم
wedging U اسکنه کولاس قائم
upload U همنه قائم نیرو
prime vertical circle U دایره قائم اصلی
short scope buoy U بویه شناور قائم
sheathing U تخته بندی قائم
recoil pit U چاله تیر قائم
procousul U قائم مقام کنسول
wedged U اسکنه کولاس قائم
vertical center line illusion U خطای خط قائم مرکزی
surrogate U قائم مقام شدن
vicegerent U جانشین قائم مقام
right cone U مخروط قائم [ریاضی]
vertical probable error U اشتباه احتمالی قائم
surrogates U قائم مقام شدن
vertical photograph U عکس هوایی قائم
vertical envelopement U حرکت دورانی قائم
vertical deformation U تغییر شکل قائم
wedge U اسکنه کولاس قائم
plane of departure U سطح قائم تیر
deputies U قائم مقام جانشین
deputy U قائم مقام جانشین
deputy U نایب قائم مقام
deputies U نایب قائم مقام
commercial representative U قائم مقام تجارتی
zenith U نقطه قائم بر نافر
commercial procuration U قائم مقام تجارتی
ablique coordinates U دستگاه مختصات قائم
deputy minister U قائم مقام وزیر
consular agent U قائم مقام کنسول
plumb U سطح قائم صفحه شاغول
substitute U قائم مقام جایگزین کردن
subrogate U قائم مقام تعیین کردن
substituted U قائم مقام جایگزین کردن
vertical probable error U خطای اصابت قائم گلوله
substituting U قائم مقام جایگزین کردن
plane of departure U سطح قائم مسیر گلوله
vicarial U وابسته به خلیفه قائم مقامی
deputy primeminister U قائم مقام نخست وزیر
plane of site U سطح قائم مار بر سکوی تیر
zenith U اوج محور قائم بر افق نقاط
raking U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
rake U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
x plate U صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
rakes U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
upload U نیروئی که به صورت قائم بطرف بالا عمل میکند
z correction U تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
gust alleviation U سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
ventral U تیغه قائم یا مایل بصورت ثابت یا لولایی در زیر یا عقب هواپیما
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
ride control U سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
compounding a felony U سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
h engine U موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
y plates U صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
mush U افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
whip stall U شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
joggles U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
distortion U نسبت اشل قائم به اشل افقی در مدلها
internunico U فرستاده پاپ قائم مقام نماینده پاپ
distortions U نسبت اشل قائم به اشل افقی در مدلها
loft bombing U بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
cumulus U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
vertical sand drainage U زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com