English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
monolater U قائل بچند خداو پرستنده یکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
worshippers U پرستنده
adorer U پرستنده
worshipers U پرستنده
worshipper U پرستنده
trithist U پرستنده سه خدا
polyglot U متکلم بچند زبان
polyglots U متکلم بچند زبان
departmentalize U بچند قسمت کردن
polychotomous U تقسیم شده بچند قسمت
polyandrous U چند شوهره وابسته بچند شوهر
polyandric U چند شوهره وابسته بچند شوهر
allotrope U جسمی که مستعدتبدیل بچند صورت یا ماده باشد
subdividable U قابل تقسیم بچند بخش بخشیزه پذیر
ducks and drakes U پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
duck and drake U پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
tellers U قائل
teller U قائل
disallowed U قائل نشدن
euhemerism U قائل شدن
disallows U قائل نشدن
disallowing U قائل نشدن
ditheist U قائل بدوخدا
disallow U قائل نشدن
discriminator U قائل به تبعیض
discriminated U تبعیض قائل شدن
discriminates U تبعیض قائل شدن
forjudge U تبعیض قائل شدن
i maintain U قائل هستم به اینکه ...
make an exception U استثناء قائل شدن
to d. a distinction U فرقی قائل شدن
price U بها قائل شدن
prices U بها قائل شدن
valuers U ارزش قائل شونده
valuer U ارزش قائل شونده
discriminate U تبعیض قائل شدن
forejudge U تبعیض قائل شدن
deification U قائل به الوهیت شخص یاچیزی
preferentially U با قائل شدن حقوق امتیازی
overvalues U بیش از حد ارزش قائل شدن
overvalued U بیش از حد ارزش قائل شدن
overvalue U بیش از حد ارزش قائل شدن
valorize U ارزش قائل شدن برای
stand in awe of <idiom> U احترام قائل شدن برای
to make an exception U استثنا کردن یا قائل شدن
dualize U دوتاداشتن از اثنویت قائل شدن
segregate U تبعیض نژادی قائل شدن
externalize U واقعیت خارجی قائل شدن
externalising U واقعیت خارجی قائل شدن
externalizing U واقعیت خارجی قائل شدن
externalised U واقعیت خارجی قائل شدن
externalizes U واقعیت خارجی قائل شدن
externalises U واقعیت خارجی قائل شدن
externalized U واقعیت خارجی قائل شدن
segregates U تبعیض نژادی قائل شدن
demurs U استثنا قائل شدن تاخیر
demur U استثنا قائل شدن تاخیر
overvaluing U بیش از حد ارزش قائل شدن
demurred U استثنا قائل شدن تاخیر
demurring U استثنا قائل شدن تاخیر
segregating U تبعیض نژادی قائل شدن
deifying U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
deify U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
to hold somebody in esteem U برای کسی احترام قائل شدن
deifies U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
euhemerize U اساس تاریخی قائل شدن برای
deified U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
To set a limit to everything. U برای هر چیزی حدی قائل شدن
to tread on somebody's foot <idiom> U برای کسی تبعیض قائل شدن
specifying U جنبه خاصی قائل شدن برای
favoritism U استثناء قائل شدن نسبت بکسی
specifies U جنبه خاصی قائل شدن برای
specify U جنبه خاصی قائل شدن برای
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
anthropomorphize U جنبه انسانی برای خدا قائل شدن
anthropomorphism U قائل شدن جنبه انسانی برای خدا
prized U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prize U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prizes U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prizing U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
nonmonetarists U ان دسته از اقتصاددانانی هستندکه برای سیاستهای مالی کارائی بیشتری قائل هستند
ritualize U رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
universal legacy U وصیتی که دران موصی جهت تسلیم موردوصیت به ورثه شرطی قائل نشده باشد
differentiating U فرق گذاشتن فرق قائل شدن
differentiates U فرق گذاشتن فرق قائل شدن
differentiate U فرق گذاشتن فرق قائل شدن
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com