English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
top U فوقانی
upper U فوقانی
uppers U فوقانی
superjacent U فوقانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crankcase upper half U قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
upper limit U حد فوقانی
topstone U سنگ فوقانی
upper beam U تیر فوقانی
superstratum U طبقه فوقانی
the upper storey U طبقه فوقانی مخ
top die U حدیده فوقانی
upper bowl U جام فوقانی
top edge U لبه فوقانی
superstructure U ساختمان فوقانی
capital U فوقانی راسی
top layer U لایه فوقانی
top view U نمای فوقانی
superstructures U ساختمان فوقانی
furnace dome U قسمت فوقانی کوره
furnace top U قسمت فوقانی کوره
head gate U دریچه فوقانی کانال
mesocline U لایه فوقانی مزوسفر
roundhouse U عرشه فوقانی کشتی
skysail U بادبان فوقانی کشتی
top hamper U اتصالات فوقانی ناو
upside U قسمت بالایی فوقانی
freeboard U بدنه فوقانی ناو
fan light U پنجره کوچک فوقانی
superstructure U روساخت بنای فوقانی
superstructures U روساخت بنای فوقانی
pile head U قسمت فوقانی شمع
upper room U بالاخانه اطاق فوقانی
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
turf U طبقه فوقانی خاک مرغزار
upstairs U دراشکوب بالا ساختمان فوقانی
uppish U باد در خیشوم انداز فوقانی
header U قسمت فوقانی اجر کله
headers U قسمت فوقانی اجر کله
altar-slad U [سنگ رویه فوقانی محراب]
acropodium U سطح فوقانی پای پرندگان
poop deck U عرشه کوچک فوقانی کشتی
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
hurricane deck U عرشه سبک فوقانی کشتی
fastigium U راس قسمت فوقانی بطن چهارم
top of the loom U قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
head board U تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
stratosphere U طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
taffrail U قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
wax U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxed U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxes U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
biconvex U بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
jibstay U قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
upper surface blowing U دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
overpass U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpasses U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com