English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
restrictive indorsement U فهر نویسی مشروط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pascal U زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography U مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula U زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth U نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c U رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
conditional U مشروط
contingent U مشروط
contingents U مشروط
qualified U مشروط
eventual U مشروط
pending U مشروط
conditioned U مشروط
subject U مشروط
provided U مشروط
person in whose favor a condition is mad U مشروط له
subjects U مشروط
limited U مشروط
subjecting U مشروط
provisional U مشروط
subjected U مشروط
conditionally U بطور مشروط
probationers U عفو مشروط
paroling U ازادی مشروط
probationer U عفو مشروط
conditional contract U عقد مشروط
paroles U ازادی مشروط
unconditional U غیر مشروط
conditional probability U احتمال مشروط
contingents U تصادفی مشروط
probation U ازادی مشروط
contingent U تصادفی مشروط
provisional U شرطی مشروط
conditional order U سفارش مشروط
providing U مشروط بر اینکه
parole U ازادی مشروط
conditional confession U اقرار مشروط
estate at will U اجاره مشروط
qualified endorsement U فهرنویسی مشروط
foul bill of lading U بارنامه مشروط
absolute <adj.> U غیر مشروط
inalienable <adj.> U غیر مشروط
indispensable <adj.> U غیر مشروط
claused bill og exchange U بارنامه مشروط
condition U مشروط کردن
inevitable <adj.> U غیر مشروط
unalienable <adj.> U غیر مشروط
provided U مشروط به انکه
subject to being unsold U مشروط براینکه
conditional discharge U ازادی مشروط
dirty bill od lading U بارنامه مشروط
paroled U ازادی مشروط
absolutes U غیر مشروط
absolute U غیر مشروط
unalterable <adj.> U غیر مشروط
plea U وعده مشروط
pleas U وعده مشروط
on probation U در آزادی مشروط
extra good time U معافی مشروط از زندان
on approval U مشروط به رضایت خریدار
sub modo U مشروط یا مضیق یا مقید
probative U دال بر اثبات مشروط
probatory U دال بر اثبات مشروط
probationary period U دوره ازادی مشروط
concurring opinion U رای موافق مشروط
conditional race U مسابقه مشروط با ارابه
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
deferred dividened U سودی که پرداخت ان مشروط به شرطی باشد
Payment on delivery of goods. U پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
goods on approval U تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
precarious U عاریهای بسته بمیل دیگری مشروط بشرایط معینی مشکوک
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
union shop U مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
deposition U درCL مشروط بر ان است که اولا" به قید التزام به راستگویی و ثانیا" در حضورمامور رسمی تنظیم شود
depositions U درCL مشروط بر ان است که اولا" به قید التزام به راستگویی و ثانیا" در حضورمامور رسمی تنظیم شود
ticket of leave U سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
automatic coding U برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
covenant real U شرطی در یک سند که وراث مشروط علیه را در مقابل مشروطه یا خریدار متعهدمیکند شرط قابل تسری به وراث
reversion U هبه کردن مال غیر منقول بخ کسی به شرط حدوث امری در خارج یا گذشتن مدت معین هبه مشروط
conditionality U شرطی بودن مشروط بودن
chirography U خط نویسی
subscription U پذیره نویسی
lexicography U فرهنگ نویسی
countersigns U فهر نویسی
countersigning U فهر نویسی
typing U ماشین نویسی
coding U برنامه نویسی
lexicography U لغت نویسی
subscriptions U پذیره نویسی
letter paper U کاغذ نویسی
leetter writing U کاغذ نویسی
endorsements U پشت نویسی
endorsements U فهر نویسی
laconism U کوته نویسی
laconicism U کوته نویسی
endorsement U فهر نویسی
calligraphy U خوش نویسی
countersigned U فهر نویسی
prosaism U نثر نویسی
grandiloquence U قلنبه نویسی
graphorrhea U بی ربط نویسی
codification U قانون نویسی
report writer U گزارش نویسی
annotation U حاشیه نویسی
annotation U فهر نویسی
annotations U حاشیه نویسی
synonymy U مترادف نویسی
enrollment U اسم نویسی
brachygraphy U تند نویسی
indorsement U فهر نویسی
enlistment U نام نویسی
countersign U فهر نویسی
enlistments U نام نویسی
shorthand U مختصر نویسی
annotations U فهر نویسی
shorthand U تند نویسی
brachygraphy U مختصر نویسی
rewrite U دوباره نویسی
rewrites U دوباره نویسی
rewriting U دوباره نویسی
rewritten U دوباره نویسی
rewrote U دوباره نویسی
endorsement U پشت نویسی
callings U خوش نویسی
stenography U تند نویسی
duplication U دونسخه نویسی
palingraphia U وارونه نویسی
mirror writing U وارونه نویسی
microprogramming U ریزبرنامه نویسی
listings U فهرست نویسی
listings U اسم نویسی
automatic writing U ناهشیار نویسی
acceeptance U قبولی نویسی
registration U نام نویسی
programming U برنامه نویسی
orthography U درست نویسی
pindaric U مغلق نویسی
precipitousness work U خلاصه نویسی
note paper U کاغذ نویسی
mythography U افسانه نویسی
tachygraphy U تند نویسی
listing U فهرست نویسی
macrography U درشت نویسی
commentation U تقریظ نویسی
prescriptions U نسخه نویسی
prescription U نسخه نویسی
conveyancing U قباله نویسی
allegorization U تمثیل نویسی
cryptography U رمز نویسی
prolixity U دراز نویسی
prosaism U مبتذل نویسی
dramaturgy U فن درام نویسی
enters U نام نویسی
dactyliography U نگین نویسی
entered U نام نویسی
microcoding U ریزبرنامه نویسی
listing U اسم نویسی
enter U نام نویسی
automatic coing U برنامه نویسی خودکار
essays U تالیف مقاله نویسی
chief programmer U سازمان برنامه نویسی
essay U تالیف مقاله نویسی
functional programming U برنامه نویسی تابعی
annotation symbol U علامت حاشیه نویسی
application programming U برنامه نویسی کاربردی
coding form U ورقه برنامه نویسی
type write U ماشین نویسی کردن
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
script assistant معاون برنامه نویسی
acceptance duty U الزام به قبولی نویسی
by acceptance U از طریق قبولی نویسی
coding form U فرم برنامه نویسی
verbosity U دراز نویسی پرگویی
endorsement U فهر نویسی جیرو
lexical U وابسته به فرهنگ نویسی
concurrent programming U برنامه نویسی همزمان
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
endorsements U فهر نویسی جیرو
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
applicant U داوطلب نام نویسی
systems programming U برنامه نویسی سیستم
longhand U دستینه تمام نویسی
absolute coding U برنامه نویسی مطلق
enroll U اسم نویسی کردن
endorsement in full U فهر نویسی کامل
absolute code U برنامه نویسی مطلق
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
automatic programming U برنامه نویسی اتوماتیک
digraphic substitution U رمز نویسی عددی
applicants U داوطلب نام نویسی
enlists U نام نویسی کردن
macroprogramming U درشت برنامه نویسی
numeric coding U برنامه نویسی عددی
programming U برنامه نویسی کامپیوتر
tachygraphic U وابسته به تند نویسی
stenogrsphic U وابسته به تند نویسی
one for one U زبان برنامه نویسی
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com