Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
schedule
U
فهرست راهنمای قانون
scheduled
U
فهرست راهنمای قانون
schedules
U
فهرست راهنمای قانون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
file directory
U
فهرست یا راهنمای فایل
data directory
U
فهرست راهنمای داده ها
short title
U
فهرست عناوین قانون
station list
U
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
army training test
U
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
dovetail guide
U
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
staffing guide
U
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
commander's manual
U
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
vehicle summary
U
فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklisting
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordances
U
فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordance
U
فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
rotas
U
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rota
U
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
active list
U
فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
job book
U
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
waiting lists
U
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list
U
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
part list
U
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
picking list
U
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
glossary
U
فهرست معانی فهرست لغات
glossaries
U
فهرست معانی فهرست لغات
legalism
U
رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
forced sale
U
فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
code
U
قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
the law is not retroactive
U
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
coast pilot
U
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
indexes
U
فهرست فهرست اعلام
indexed
U
فهرست فهرست اعلام
index
U
فهرست فهرست اعلام
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure
U
قانون اصول محاکمات قانون شکلی
planning guidance
U
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
say's law
U
قانون سی . براساس این قانون
canon
U
قانون کلی قانون شرع
penal statute
U
قانون جزایی قانون مجازات
canons
U
قانون کلی قانون شرع
marginal productivity law
U
قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
double vee guide
U
راهنمای وی دوبل
pilot
U
راهنمای ناوبری
pilots
U
راهنمای ناوبری
dock master
U
راهنمای حوض
piloted
U
راهنمای ناوبری
ikons
U
راهنمای انتخاب
telephone books
U
راهنمای تلفن
janitor
U
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
saint bernard
U
سگ راهنمای کوهستان
run manual
U
راهنمای اجرا
training manual
U
راهنمای اموزشی
radar beacon
U
راهنمای رادار
push rod
U
راهنمای سوپاپ
card guide
U
راهنمای کارت
piston guide
U
راهنمای پیستون
column ways
U
راهنمای ستون
janitors
U
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
icons
U
راهنمای انتخاب
icon
U
راهنمای انتخاب
telephone book
U
راهنمای تلفن
wage price guideline
U
راهنمای مزد
manual
U
راهنمای کار
floor walker
U
راهنمای مغازه
buoy
U
راهنمای شناور در اب
buoyed
U
راهنمای شناور در اب
buoying
U
راهنمای شناور در اب
shopwalker
U
راهنمای مغازه
harbor master
U
راهنمای بندر
buoys
U
راهنمای شناور در اب
guide book
U
راهنمای مسافران
refernce manual
U
کتاب راهنمای مرجع
index
U
نما راهنمای موضوعات
telephone directories
U
کتابچه راهنمای تلفن
sheave
U
ریل راهنمای هواپیما
telephone directory
U
کتابچه راهنمای تلفن
leaders
U
فشنگ راهنمای پیچی
indexed
U
نما راهنمای موضوعات
leader
U
فشنگ راهنمای پیچی
phone books
U
کتاب راهنمای تلفن
soldier's manual
U
کتاب راهنمای سرباز
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
procedure manual
U
کتاب راهنمای رویهای
signal
U
علامت راهنمای خودرو
systems manual
U
کتاب راهنمای سیستم
light buoy
U
راهنمای شناور چراغدار
damage control book
U
راهنمای کنترل خسارات
signaled
U
علامت راهنمای خودرو
signalled
U
علامت راهنمای خودرو
indexes
U
نما راهنمای موضوعات
location diagram
U
راهنمای اتصال نقشه
phone book
U
کتاب راهنمای تلفن
guidebook
U
کتاب راهنمای مسافران
postal directory
U
دفتر راهنمای پست
guidebooks
U
کتاب راهنمای مسافران
finger post
U
تیرپنجه دار راهنمای جاده
mutilation table
U
جدول راهنمای بارگیری خودروها
manual
U
دستورالعمل راهنمای انجام کار
photo index map
U
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
quadrattrix
U
راهنمای تربیع منحنی هادی
working plan
U
نقشه اجرا راهنمای کار
pilot's trace
U
کالک راهنمای خلبان هواپیما
directive
U
راهنمای انجام کار دستورالعمل
pilot
U
راهنمای ناو راهنمایی کردن
concordance
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
guidance
U
راهنمای طرح ریزی راهنمایی
soldier's manual
U
ائین نامه راهنمای سربازان
concordances
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
waybill
U
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
watertight closure log
U
دفتر راهنمای اب بندی ناو
user's manual
U
کتاب راهنمای استفاده کننده
pilots
U
راهنمای ناو راهنمایی کردن
piloted
U
راهنمای ناو راهنمایی کردن
basic planning guide
U
راهنمای اولیه طرح ریزی
directives
U
راهنمای انجام کار دستورالعمل
turn off guidance
U
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
the law does not apply to him
U
او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
pathfinder
U
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
cookbook
U
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
portolano
U
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
cookbooks
U
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
scenarios
U
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
pace car
U
اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
lane marker
U
راهنمای معبر داخل میدان مین
scenario
U
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
sailing directions
U
راهنمای دریایی book pilot : syn
reference line
U
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
Do you have a hotel guide?
U
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
dsm
U
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
pathfinders
U
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
blinker
U
چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
commander's guidance
U
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
master plot
U
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
syllabary
U
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
traces
U
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace
U
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerised
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
traced
U
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
pathfinder guidance
U
هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
computerizing
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerize
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizes
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerising
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerises
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
head stock
U
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
glideslope
U
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
fingerpost
U
راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
corporate model
U
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
tables
U
فهرست
checklist
U
فهرست
tabled
U
فهرست
indexes
U
فهرست
rolled
U
فهرست
table
U
فهرست
slip
U
فهرست
slipped
U
فهرست
filed
U
فهرست
cataloguing
U
فهرست
file
U
فهرست
tabling
U
فهرست
list
U
فهرست
concordances
U
فهرست
directories
U
فهرست
directory
U
فهرست
phraseology
U
فهرست
concordance
U
فهرست
roster
U
فهرست
inventory
U
فهرست
roll
U
فهرست
rosters
U
فهرست
rolls
U
فهرست
b.d catalogue
U
فهرست بی . دی
cataloging
U
فهرست
catalogue
U
فهرست
slips
U
فهرست
repertory
U
فهرست
indexed
U
فهرست
kalendar
U
فهرست
catalogs
U
فهرست
catalog
U
فهرست
cataloged
U
فهرست
index
U
فهرست
indexless
U
بی فهرست
catalogued
U
فهرست
catalogues
U
فهرست
the long arm of the law
U
دست قانون
[دست قدرتمند قانون]
bill of quantities
U
فهرست مقادیر
indexed
U
فهرست راهنما
registries
U
دفتر فهرست
black list
U
فهرست سیاه
elench
U
ردمنطقی فهرست
vocabularies
U
فهرست لغات
index
U
فهرست شاخص
bill of quantites
U
فهرست مقادیر
vocabulary
U
فهرست لغات
file index
U
فهرست پرونده
index
U
فهرست راهنما
table
U
در فهرست نوشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com