Perdic | فهرست بازیگران غیرفعال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	move list U	فهرست بازیگران غیرفعال

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	standings U	فهرست نام بازیگران یا تیمها
	disabled list U	فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
	vehicle summary U	فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
	blacklisted U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklist U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklisting U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklists U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	concordance U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	concordances U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	active list U	فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
	rotas U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	rota U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	waiting lists U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	picking list U	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
	part list U	فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
	waiting list U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	inactive U	غیرفعال
	out of circulation <idiom> U	غیرفعال
	passive element U	جزء غیرفعال
	inactive window U	پنجره غیرفعال
	parasitic element U	جزء غیرفعال
	passive absorption U	جذب غیرفعال
	silent U	مشی غیرفعال
	inactive time U	زمان غیرفعال
	passive play U	بازی غیرفعال
	glossary U	فهرست معانی فهرست لغات
	glossaries U	فهرست معانی فهرست لغات
	inactive status U	وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
	nonoperating strength U	جمعی غیرفعال در یکان
	cut out switch U	مدار یا زیردستگاه ناکنش ورساز یا غیرفعال کننده
	maskable U	سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
	indexes U	فهرست فهرست اعلام
	index U	فهرست فهرست اعلام
	indexed U	فهرست فهرست اعلام
	players U	بازیگران
	registration of player U	نامنویسی بازیگران
	dramatis personoe U	بازیگران نمایش
	the profession U	جماعت بازیگران
	seeding U	رده بندی بازیگران
	pavilions U	باشگاه بازیگران در انگلستان
	pavilion U	باشگاه بازیگران در انگلستان
	personage U	شخصیت بازیگران داستان
	scorecards U	برگه نام بازیگران
	companies U	دسته هیئت بازیگران
	company U	دسته هیئت بازیگران
	solid U	تیمی با بازیگران خوب
	solids U	تیمی با بازیگران خوب
	scorecard U	برگه نام بازیگران
	personages U	شخصیت بازیگران داستان
	green room U	انتظارگاه یاخلوتگاه بازیگران
	designated tournament U	مسابقه بهترین بازیگران
	opera hat U	کلاه نرم که بازیگران برسرمیگذارند
	greenrooms U	اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
	greenroom U	اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
	bases boaded U	ضربه با حضور بازیگران درپایگاههای 1 و 2 و 3
	horses U	بازیگران قوی تیم مهاجم
	taxiing U	عضو گروه بازیگران قراردادی
	troupe U	دسته بازیگران ونمایش دهندگان
	troupes U	دسته بازیگران ونمایش دهندگان
	dugout U	پناهگاه کنار زمین بازیگران
	taxies U	عضو گروه بازیگران قراردادی
	dugouts U	پناهگاه کنار زمین بازیگران
	taxied U	عضو گروه بازیگران قراردادی
	taxi U	عضو گروه بازیگران قراردادی
	integrated circuit U	مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
	microchip U	مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
	microchips U	مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
	scenarios U	دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
	huddled U	گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
	field player U	بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
	huddle U	گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
	scenario U	دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
	taxi squad U	گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
	huddles U	گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
	pro am U	مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
	prim buffa U	سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
	huddling U	گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
	short side U	خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
	up and back U	بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
	penalty time keeper U	حساب نگهدار پنالتیهاو مدت اخراج بازیگران
	hidden momentum of population growth U	نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
	call time U	تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
	clean the bases U	ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
	golf cart U	گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
	zone ride U	کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
	rotation U	چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
	idle balance U	مانده راکد مانده غیرفعال
	wait condition U	1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
	wait state U	1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
	dress rehearsals U	اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
	dress rehearsal U	اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
	grease paint U	رنگ روعنی برای رنگ کردن صورت بازیگران
	slipped U	فهرست
	catalog U	فهرست
	cataloguing U	فهرست
	inventory U	فهرست
	catalogues U	فهرست
	catalogued U	فهرست
	rolls U	فهرست
	checklist U	فهرست
	catalogue U	فهرست
	rolled U	فهرست
	repertory U	فهرست
	tabling U	فهرست
	tables U	فهرست
	tabled U	فهرست
	table U	فهرست
	slip U	فهرست
	b.d catalogue U	فهرست بی . دی
	slips U	فهرست
	directories U	فهرست
	directory U	فهرست
	roll U	فهرست
	list U	فهرست
	indexes U	فهرست
	rosters U	فهرست
	concordance U	فهرست
	phraseology U	فهرست
	cataloged U	فهرست
	kalendar U	فهرست
	index U	فهرست
	indexless U	بی فهرست
	concordances U	فهرست
	cataloging U	فهرست
	catalogs U	فهرست
	indexed U	فهرست
	file U	فهرست
	filed U	فهرست
	roster U	فهرست
	menus U	فهرست خوراک
	timetable U	گاه فهرست
	timetables U	گاه فهرست
	timetabled U	گاه فهرست
	bill of quantites U	فهرست مقادیر
	terrier U	فهرست ما یملک
	terriers U	فهرست ما یملک
	file index U	فهرست پرونده
	menus U	فهرست انتخاب
	listing U	فهرست نویسی
	tabulate U	فهرست کردن
	tabulated U	فهرست کردن
	tabulates U	فهرست کردن
	glossaries U	فهرست معانی
	handlist U	فهرست مختصر
	listings U	فهرست نویسی
	glossary U	فهرست معانی
	handlist U	فهرست دستی
	tariff U	فهرست نرخها
	tariffs U	فهرست نرخها
	menu U	فهرست انتخاب
	cargo manifest U	فهرست بار
	load manifest U	فهرست بار
	black list U	فهرست سیاه
	timetabling U	گاه فهرست
	list U	در فهرست واردکردن
	catalog U	فهرست کردن
	catalog U	به فهرست بردن
	data dictionary U	فهرست داده ها
	nominal list U	فهرست نامها
	nomenelature U	فهرست اصطلاحات
	nomenclauture U	فهرست اصطلاحات
	list U	فهرست کردن
	cross index U	فهرست تقابلی
	messir catalogue U	فهرست مسیه
	subject index U	فهرست موضوعی
	display menu U	فهرست نمایش
	parts list U	فهرست قطعات
	menu U	فهرست خوراک
	part list U	فهرست اجزاء
	bill of goods U	فهرست تجارتی
	bill of material U	فهرست مواد
	catalog U	کتاب فهرست
	bill of materials U	فهرست مواد
	excused list U	فهرست معاف ها
	bill of quantities U	فهرست مقادیر
	elench U	ردمنطقی فهرست
	list price U	فهرست قیمتها
	list U	در فهرست نوشتن
	contents directory U	فهرست محتویات
	short-listed U	فهرست کوتاه
	cataloging U	فهرست کردن
	index U	فهرست راهنما
	catalogs U	کتاب فهرست
	catalogue U	کتاب فهرست
	catalogue U	فهرست کردن
	indexing U	فهرست سازی
	catalogued U	کتاب فهرست
	catalogued U	فهرست کردن
	catalogues U	کتاب فهرست
	catalogues U	فهرست کردن
	table of replaceable partes U	فهرست قطعات
	cataloguing U	کتاب فهرست
	cataloguing U	فهرست کردن
	registry U	دفتر فهرست
	registries U	دفتر فهرست
	subdirectory U	فهرست فرعی
	star catalogue U	فهرست ستارگان
	cataloging U	کتاب فهرست
	cataloged U	فهرست کردن
	cataloged U	کتاب فهرست