Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
polychromy
U
فن تهیه نقوش الوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
variegated
U
الوان
colored wool
U
پشم الوان
bas relif
U
نقوش برجسته
high relief
U
نقوش برجسته
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
jacquard
U
نقوش و تصاویر بر روی پارچه
zoomorphic
U
[استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
lambrequin
U
نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
Boldaji rug
U
قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
ambiance
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambience
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
cane pattern
U
طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
totem pole
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
chess board rug
U
قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
caucasus
U
منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
relief
U
نقش یا گل برجسته
[این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
embossment
U
نقوش برجسته برجسته کاری
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
Mamluk Carpets
U
فرش مملوک
[ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
purveyed
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
lappets
U
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Lambalo
U
لامبالو
[این نوع فرش که بصورت طولی و کناره بافته می شود که مربوط به قزاقستان بوده و تقلیدی از فرش تالش است و در آن از زمینه کف ساده به همراه نقوش ابتداپی و حواشی دو یا سه ردیفه استفاده می شود.]
Nomatic rugs
U
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
table carpet
U
فرش رومیزی
[اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
preparations
U
تهیه
purveyed
U
تهیه
purvey
U
تهیه
counter preparation
U
ضد تهیه
off hand
U
بی تهیه
housing
U
تهیه جا
procurement
U
تهیه
seating
U
تهیه جا
provision
U
تهیه
purveying
U
تهیه
purveys
U
تهیه
ministration
U
تهیه
supplied
U
تهیه
supply
U
تهیه
preparation
U
تهیه
supplying
U
تهیه
provide
U
تهیه دیدن
provide
U
تهیه کردن
affording
U
تهیه کردن
afforded
U
تهیه کردن
afford
U
تهیه کردن
administer
U
تهیه کردن
provides
U
تهیه کردن
provides
U
تهیه دیدن
procuring
U
تهیه کردن
procures
U
تهیه کردن
procured
U
تهیه کردن
procure
U
تهیه کردن
preparing
U
تهیه کردن
prepares
U
تهیه کردن
provided
[that]
<conj.>
U
تهیه شده
affords
U
تهیه کردن
appropriated
<adj.>
<past-p.>
U
تهیه شده
provided
<adj.>
<past-p.>
U
تهیه شده
laid on
<past-p.>
U
تهیه شده
prepare
U
تهیه کردن
administered
U
تهیه کردن
purveyance
U
تهیه خواربار
triplication
U
تهیه در سه نسخه
preparation fire
U
اتش تهیه
preparation fire
U
تیر تهیه
triplicity
U
تهیه در سه نسخه
photo imagery
U
تهیه عکس
victual
U
تهیه اذوقه
on the stocks
U
د رشرف تهیه
victualage
U
تهیه اذوقه
to make provision
U
تهیه دیدن
preparation of food
U
تهیه خوراک
preparation time
U
زمان تهیه
provisionment
U
تهیه خواربار
the preparation day
U
روز تهیه
prepare mortar
U
تهیه ملات
the water supply of tehran
U
تهیه اب تهران
preparatorily
U
بعنوان تهیه
to bargain for
U
تهیه دیدن
to find in
U
تهیه کردن
preparator
U
تهیه کننده
vacuum-packed
تهیه شده
supplier
U
تهیه کننده
processes
U
تهیه کردن
process
U
تهیه کردن
placements
U
تهیه شغل
placements
U
تهیه کار
placement
U
تهیه شغل
placement
U
تهیه کار
administers
U
تهیه کردن
parasceve
U
روز تهیه
lighting feeder
U
تهیه روشنایی
fabricator
U
تهیه کننده
counter preparation
U
تیر ضد تهیه
base development
U
تهیه پایگاه
pitched
U
تهیه دیده
suppliers
U
تهیه کننده
administering
U
تهیه کردن
supply
U
تهیه کردن
furtherance
U
تهیه وسایل
provision
U
تهیه کردن
data processing
U
تهیه اطلاعات
data processing
U
تهیه و تولیداطلاعات
preparation
U
تهیه مقدمات
blend
U
تهیه کردن
blends
U
تهیه کردن
supplying
U
تهیه کردن
weaponry
U
تهیه سلاح
preparation
U
اتش تهیه
preparation
U
تهیه و ارایش
caters
U
تهیه کردن
preparations
U
تهیه و ارایش
preparations
U
تهیه مقدمات
supplied
U
تهیه کردن
preparations
U
اتش تهیه
catering
U
تهیه کردن
catered
U
تهیه کردن
cater
U
تهیه کردن
program section
U
بخش تهیه برنامه ها
processes
U
تهیه و تولید کردن
procurement
U
تهیه و تحویل اماد
precontract preparations
U
تهیه اسناد قرارداد
area projection
U
تهیه نقشه از منطقه
prearranged
U
از پیش تهیه شده
aggregate flow diagram
U
نمودار تهیه مصالح
acetylene generator
U
دستگاه تهیه استیلن
preparations
U
تهیه کردن اتش
preparatory students
U
شاگردان تهیه یا مقدماتی
process
U
تهیه و تولید کردن
budget directive
U
دستورالعمل تهیه بودجه
programme
U
برنامه تهیه کردن
programmes
U
برنامه تهیه کردن
programmer
U
تهیه کننده برنامه
programmers
U
تهیه کننده برنامه
duplicator
U
ماشین تهیه رونوشت
duplicators
U
ماشین تهیه رونوشت
polychrome
U
تهیه عکسهای رنگی
prearrange
U
قبلا تهیه کردن
advance
U
قبلا تهیه شده
harnessing
U
اشیاء تهیه کردن
harnessed
U
اشیاء تهیه کردن
harness
U
اشیاء تهیه کردن
topography
U
تهیه نقشه از عوارض
area projection
U
تهیه تصویر منطقه
artillery preparation
U
تیر تهیه توپخانه
quadruplicate
U
در چهارنسخه تهیه کردن
furred
U
تهیه شده باخز
he is an adequate provider
U
برای تهیه خواربار
stenciller
U
تهیه کننده استنسیل
hydrography
U
تهیه نقشه دریایی
stenciler
U
تهیه کننده استنسیل
information providers
U
تهیه کنندگان اطلاعات
it is in preparation
U
در دست تهیه است
quadruplication
U
تهیه چیزی درچهارنسخه
scripting
U
تهیه فایل اغازگر
lyonnaise
U
باپیاز تهیه شده
rotogravure
U
تهیه گراور غلتکی
melinite
U
مخصوص تهیه چاشنی
preparation
U
تهیه کردن اتش
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
advancing
U
قبلا تهیه شده
artillery preparation
U
اتش تهیه توپخانه
affordable
قابل تهیه و خریداری
barrier tactics
U
تاکتیک تهیه موانع
get
U
تهیه کردن فهمیدن
beach unit
U
یکان تهیه بارانداز
budgeteer
U
تهیه کننده بودجه
budgeter
U
تهیه کننده بودجه
cold turkey
U
بدون تهیه وتدارک
whomp up
U
بسرعت تهیه کردن
gets
U
تهیه کردن فهمیدن
getting
U
تهیه کردن فهمیدن
project section
U
بخش تهیه طرحها
advances
U
قبلا تهیه شده
project section
U
بخش تهیه پروژه ها
hosts
U
تهیه تسهیلات ورزشی
hosting
U
تهیه تسهیلات ورزشی
enabling
U
تهیه کردن برای
program
U
برنامه تهیه کردن
extemporizing
U
فورا تهیه کردن
extemporizes
U
فورا تهیه کردن
extemporized
U
فورا تهیه کردن
programs
U
برنامه تهیه کردن
extemporize
U
فورا تهیه کردن
preparatory
U
مربوط به تهیه یامقدمات
extemporising
U
فورا تهیه کردن
extemporises
U
فورا تهیه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com