English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aluminum U فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium U فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aluminium U الومینیوم
alaminum U الومینیوم
alumina U اکسید الومینیوم
aluminiferous U الومینیوم دار
aluminous U مربوط به الومینیوم
aluminous U محتوی الومینیوم
aluminous U الومینیوم دار
aluminum oxide U اکسید الومینیوم
aluminum alloy U الیاژ الومینیوم
aluminum coat U روکش الومینیوم
aluminium foil U کاغذ الومینیوم
alumina U گل پاک یا اکسید الومینیوم
bauxite U هیدروکسید الومینیوم بوکسیت
aluminize U روکش ساختن از الومینیوم
sapphires U سیلیکات الومینیوم و منیزیم
sapphire U سیلیکات الومینیوم و منیزیم
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
anodization U پوشش الومینیوم از اکسیدالومینیوم
aluminize U روکش بااب الومینیوم دادن
turquois U فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
aluminum coating by spraying amalgamate U روکش الومینیوم کردن امیختن
kyanite U سیلیکات الومینیوم بفرمول 5SIO2AL
alum U سولفات مضاعف الومینیوم و پتاسیم
alclad U نوعی ورقه از الیاژ الومینیوم
turquoise U فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
turquoises U فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
euclase U بریلیوم و الومینیوم برنگ سبز روشن یا ابی
beryl U سیلیکات بریلیوم و الومینیوم رنگ ابی متمایل به سبز
alodine U نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
anodize U روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
alumetize U الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
aluminum pigmented dope U لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
harmotome U سیلیکات ابدار الومینیوم وباریم که بلورهای ان بصورت جفت وصلیبی برنگهای مختلف یافت میشود
icebox rivet U میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
aluminum paste U تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
nitralloy U قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
torpex U نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
summary U اختصاری
summaries U اختصاری
brevity code U کد اختصاری
brevity code U رمز اختصاری
brevity code U علامت اختصاری
summary jurisdictions U محاکمات اختصاری
summary trial U محاکمه اختصاری
summary U موجز اختصاری
summaries U موجز اختصاری
summery proceedings U دادرسی اختصاری
outline utility U برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
m U علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
namely U بنام
for the love of U بنام ,
in f.of U بنام
in the name of justice U بنام عدالت
name U بنام صداکردن
preconize U بنام فراخواندن
names U بنام صداکردن
the lot fell upon me U قرعه بنام من اصابت کرد
jutte U نوعی سلاح بنام ده دست
ghostwrite U بنام شخص دیگری نوشتن
pennyweight U سنگ گوهر فروشان که برابر است با 71555/1گرم و نشان اختصاری
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
yaws U بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
namesake U کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
namesakes U کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
misname U بنام اشتباهی صدا کردن دشنام دادن
emmer U نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
lima bean U نوعی لوبیا بنام لاتین limensis Phaseolus
asp U نوعی مار بنام لاتین haje Naja
parian U وابسته به جزیرهای دردریای اژه که مرمری ان بنام است
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
hare and hounds U بازی ای که دوتن بنام خرگوش ازپیش دویده خردههای کاغذبرزمین م
islets of langerhans U دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
Jesuit U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuits U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
morse alphabet or code U الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
parbasis U سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
limitation of actions U در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
pearl U مروارید [طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
Pashtan U قبایل پشتو [که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
scotland yard U اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
e mail U علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
Call a spade a spade. <proverb> U بیل را بیل بنام.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com