English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hemiparesis U فلج خفیف یک سویه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reciprocal U دو سویه
bilateral U دو سویه
unilaterally U یک سویه
unilateral U یک سویه
tripartite U سه سویه
unidirectional U یک سویه
double bind U بن بست دو سویه
dextrad U راست سویه
hemiplegia U فلج یک سویه
hemianopia U نابینایی یک سویه
box pleats U چین دو سویه
hemian U بی حسی یک سویه
diplegia U فلج دو سویه
unilateral U یک جانبه تک سویه
unilaterally U یک جانبه تک سویه
two way road U راه دو سویه
non return valve U شیر یک سویه
bidirectional printing U چاپ دو سویه
one way road U راه یک سویه
hemiopia U نابینایی یک سویه
canonical correlation U همبستگی دو سویه چندمتغیری
bitemporal hemianopsia U نابینایی گیجگاهی دو سویه
lineages U سطر شماری سویه
lineage U سطر شماری سویه
flashcubes U لامپ فلاش چهار سویه
mildest U خفیف
milder U خفیف
mild U خفیف
faintest U خفیف
faint U خفیف
waff U خفیف
faints U خفیف
low U خفیف
febricula U تب خفیف
gauze U مه خفیف
fainter U خفیف
fainted U خفیف
hypomania U جنون خفیف
hypomania U مانی خفیف
gossamery U خفیف لطیف
popgun U تفنگ خفیف
hypomania U شیدایی خفیف
low pressure U فشار خفیف
pseudodebility U کودنی خفیف
lowering U خفیف کردن
stroking U ضربه خفیف
strokes U ضربه خفیف
stroked U ضربه خفیف
stroke U ضربه خفیف
let up U خفیف شدن
let-up U خفیف شدن
let-ups U خفیف شدن
lower U خفیف کردن
smaller U محقر خفیف
lowered U خفیف کردن
lowers U خفیف کردن
small U محقر خفیف
smallest U محقر خفیف
HD U ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
low water U جزر ومد خفیف
hypomanic U دارای جنون خفیف
subrange U میدان تیر خفیف
whee U صدای سوت خفیف
low tide U جزر ومد خفیف
pastel shades U سایه رنگهای خفیف
neap U خفیف ترین جزر و مد
half U ارسال داده در یک جهت در واحد زمان روی کانال یک سویه
paresis U فلج خفیف ضعف عضلانی
humiliating U پست سازنده خفیف کننده
pastel <adj.> U رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
low explosive U ماده منفجره کندسوختار خفیف
humiliatingly U پست سازنده خفیف کننده
microseism U زمین لرزه غیرمحسوس زلزله خفیف
FDDI U استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
degrade U کم کردن درجه خفیف کردن
degrades U کم کردن درجه خفیف کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com