Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
field storage
U
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
on board spares
U
قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
mezzanine space
U
فضای مخصوص گردش هوادر بالای سقف انبار
rigs
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
running spare
U
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
parts explosion
U
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work
U
عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
nonwarehouse
U
انبار خشک روباز
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
reassembles
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
bottom casting
U
قطعات ریخته گی بسته
investment castings
U
قطعات ریخته گی بسته
cannibalised
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
phrasing
U
ترتیب بندی قطعات موسیقی
y site
U
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
caged storage
U
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
stockpiles
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
grip length
U
طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
open storage
U
انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
fill
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
fills
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
stockpile
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump
U
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
bulk cargo
U
کالای بسته بندی نشده
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
enumerated type
U
فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
ullage
U
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
smithereens
U
قطعات
stock number
U
شماره فنی انبار شماره انبار
custodial record
U
پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
shatters
U
قطعات شکسته
web stiffeners
U
قطعات تقویتی
parts list
U
لیست قطعات
shatter
U
قطعات شکسته
shell fragments
U
قطعات گلوله
parts
U
قطعات یدکی
parts list
U
فهرست قطعات
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
trilcgy
U
یا قطعات سه گانه
spare parts
U
قطعات یدکی
repair parts
U
قطعات یدکی
parts peculiar
U
قطعات اختصاصی
analecta
U
قطعات ادبی
end product
U
مجموعه قطعات
chrestomathy
U
قطعات برگزیده
chrestomathy
U
قطعات منتخب
component drawing
U
رسم قطعات
chosen fragments
U
قطعات گزیده
main members
U
قطعات اصلی
table of replaceable partes
U
فهرست قطعات
common parts
U
قطعات عمومی
chosen fragments
U
قطعات منتخبه
common hardware
U
قطعات عمومی
bill of material
U
صورت قطعات
staff section
U
قطعات سمبه
cable accessory
U
قطعات کابل
flinders
U
قطعات شکسته
common items
U
قطعات عمومی
assembles
U
سوار کردن قطعات
fracturing
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
fractures
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
rebuild
U
نوسازی کردن قطعات
fractured
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
renovation
U
تجدید قطعات کردن
nomenclature
U
نام گذاری قطعات
rebuilds
U
نوسازی کردن قطعات
bitty
U
متشکل از قطعات ریز
fracture
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
assemble
U
سوار کردن قطعات
assembled
U
سوار کردن قطعات
object assembly test
U
ازمون الحاق قطعات
authorized parts list
U
سهمیه مجاز قطعات
authorized parts list
U
لیست قطعات مجاز
analects
U
قطعات ادبی منتخبات
common parts
U
قطعات یدکی عمومی
invar struts
U
قطعات فلزی ضد انبساط
catalogues
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogued
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloged
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloguing
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogue
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogs
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloging
U
لیست قطعات کاتالوگ
fragments
U
قطعات متلاشی خردکردن
fragment
U
قطعات متلاشی خردکردن
fragmenting
U
قطعات متلاشی خردکردن
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvage
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvaged
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
shards
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
quadrat
U
به قطعات مستطیل تقسیم کردن
component change order
U
دستور تغییر قطعات یک وسیله
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
wiggly block test
U
ازمون قطعات موج دار
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
blocky
U
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
shard
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
weldment
U
قطعات بهم جوش خورده
salvaging
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvages
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
match mark
U
جفتن و جور کردن قطعات
shed space
U
فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله
bossing
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
materiel history
U
خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
beef cuts
U
قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
clapboard
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
sketchbook
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
connection of loom pieces
U
متصل کردن قطعات دار
[قالی]
bosses
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossed
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
boss
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
clapboards
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
borescope
U
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
disassembly
U
عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
anthologist
U
متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
grout
U
بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
piece mark
U
شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
reconditioned
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
sand casting
U
ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
reconditions
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
recondition
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
backlash
U
خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
dice
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
foldboat
U
قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
dices
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dicing
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
vapor degreasing
U
غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
liquid crystal bar graph panel indicator
U
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
images
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
tessera
U
قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
cirrocumulus
U
قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
image
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
fishplate
U
قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
Theres many a good tune played on an old fiddle.
<proverb>
U
یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
alodine
U
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
track bolt
U
پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
set forward
U
جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
carburizing
U
گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
braze welding
U
جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
cyaniding
U
سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
c clamp
U
گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
anti tear strips
U
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
polar motion
U
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
depot
U
انبار
depots
U
انبار
reservoirs
U
انبار
stocked
U
انبار
rooms
U
انبار
stock
U
انبار
reservoirs
U
اب انبار
warehouse
U
انبار
storehouses
U
انبار
stockroom
U
انبار
stockrooms
U
انبار
water storage tank
U
اب انبار
water reservoir
U
اب انبار
entrepot
U
انبار
storehouse
U
انبار
reservedness
U
انبار
room
U
انبار
tower silo
U
انبار
cisterns
U
اب انبار
repositories
U
انبار
repository
U
انبار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com