Perdic | فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	tracer U	فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
	tracers U	فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	plotters U	رسام
	plotter U	رسام
	cartographers U	رسام
	tracers U	رسام
	cartographer U	رسام
	tracer U	رسام
	x y plotter U	رسام مختصاتی
	drum plotter U	رسام طبله
	color trace recorder U	رسام رنگی
	incremental plotter U	رسام نموی
	digital plotter U	رسام دیجیتالی
	data plotter U	رسام داده ها
	ink plotter U	رسام مرکبی
	electrostatic plotter U	رسام الکترواستاتیکی
	tracer shell U	گلوله رسام
	tracer U	مهمات رسام
	tracing routine U	روال رسام
	tracers U	مهمات رسام
	flatbed plotter U	رسام مسطح
	light pens U	رسام نور
	photo plotter U	رسام نوری
	light pen U	رسام نور
	pen plotter U	قلم رسام
	drum plotter U	رسام استوانهای
	vibrograph U	رسام نوسان
	plotter repeatability U	قابلیت برگشت رسام
	flat bed plotter U	رسام با بستر تخت مسطح
	pantograph U	دستگاه رسام قابل تنظیم
	inks U	رسم خط وط روی کاغذ به وسیله رسام
	ink U	رسم خط وط روی کاغذ به وسیله رسام
	desk U	میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
	desks U	میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
	hard clip area U	حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
	plotter U	رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
	plotters U	رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
	plotters U	چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
	plotter U	چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
	plotters U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	plotter U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	plotters U	نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
	plotter U	نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
	responder U	ماده اصلی خرج فشنگ
	antiset U	ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
	coolant U	ماده سرماساز ماده خنک کننده
	coolants U	ماده سرماساز ماده خنک کننده
	female connector U	دوشاخه ماده متصل کننده ماده
	ammunition chest U	شانه فشنگ قلاب نوار فشنگ
	fuel cooled oil cooler U	خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
	plasticizer U	ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
	fillers U	ماده پر کننده
	filler U	ماده پر کننده
	accelerating agent U	ماده تسریع کننده
	coolant U	ماده خنک کننده
	coolants U	ماده سرد کننده
	coolant U	ماده سرد کننده
	coolants U	ماده خنک کننده
	exclusion clause U	ماده مستثنی کننده
	diluent U	ماده رقیق کننده
	diluting media U	ماده رقیق کننده
	emulsifier U	ماده امولسیون کننده
	emulsifiers U	ماده امولسیون کننده
	accelerant U	ماده تسریع کننده
	wetting agent U	ماده خیس کننده
	sorbent U	ماده جذب کننده
	moderate U	ماده معتدل کننده
	moderated U	ماده معتدل کننده
	moderates U	ماده معتدل کننده
	insulating material U	ماده ایزوله کننده
	acidulating agent U	ماده اسیدی کننده
	acidifier U	ماده اسیدی کننده
	moderating U	ماده معتدل کننده
	mordant U	ماده ثابت کننده
	disinfector U	ماده ضدعفونی کننده
	illuminant U	ماده روشن کننده
	clarificant U	ماده تصفیه کننده
	insulated layer U	ماده ایزوله کننده
	insulant U	ماده مقاومت کننده مقاوم
	cleansers U	وسیله یا ماده تمیز کننده
	cleanser U	وسیله یا ماده تمیز کننده
	siccative U	ماده خشک کننده رنگ
	fumigant U	ماده ضد عفونی کننده تدخینی
	novocain U	ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
	naphthenate drier U	ماده خشک کننده نفت
	abstergent U	شستشو دهنده ماده پاک کننده
	cladding U	ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
	remanence U	چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
	benzocaine U	ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
	deodorant U	برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
	deodorants U	برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
	anti blush tinner U	ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
	thermite U	ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
	photoresist U	ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
	materialism U	فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
	gunk U	ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
	dope U	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
	dopes U	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
	fuel U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fuelling U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	pigment U	ماده رنگی ماده ملونه
	fuelled U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fuels U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	pigments U	ماده رنگی ماده ملونه
	fueled U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	closed cycle reactor system U	در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
	extractors U	فشنگ کش
	bullets U	فشنگ
	load U	فشنگ
	loads U	فشنگ
	shelling U	فشنگ
	roundest U	فشنگ
	round U	فشنگ
	extractor U	فشنگ کش
	shells U	فشنگ
	ejector U	فشنگ کش
	cartridges U	فشنگ
	cartouch U	فشنگ
	cartouche U	فشنگ
	bullet	فشنگ
	shell U	فشنگ
	cartridge U	فشنگ
	clipped U	شانه فشنگ
	clippings U	شانه فشنگ
	dummy cartridge U	فشنگ اموزشی
	clips U	شانه فشنگ
	fire extinguisher U	فشنگ ضداتش
	fire extinguishers U	فشنگ ضداتش
	magazines U	خزانه فشنگ
	complete sound U	فشنگ کامل
	dummy cartridge U	فشنگ مشقی
	load U	فشنگ گذاری
	clip U	شانه فشنگ
	loads U	فشنگ گذاری
	ejector U	فشنگ پران
	wadcutter U	فشنگ سرپهن
	Load the gun. U	تفنگ را پر از فشنگ کن
	bullet	گلوله فشنگ
	cook off U	گل کردن فشنگ
	bullets U	گلوله فشنگ
	fuse cartridge U	فشنگ فیوز
	chambers U	فشنگ خوریاخزانه
	cartridge case U	پوکه فشنگ
	cartridge box U	جعبه فشنگ
	cartridge box U	خشاب فشنگ
	shells U	پوکه فشنگ
	neck U	خزانه فشنگ
	cartridge belt U	نوار فشنگ
	necks U	خزانه فشنگ
	shelling U	پوکه فشنگ
	shot maker U	فشنگ ساز
	ball ammunition U	فشنگ مانوری
	bandoleer U	جای فشنگ
	bandolier U	جای فشنگ
	shell U	پوکه فشنگ
	case shot U	جای فشنگ
	lived U	فشنگ جنگی
	magazine U	خزانه فشنگ
	fixed round U	فشنگ ثابت
	extractor U	فشنگ پران
	fixed round U	فشنگ کامل
	link belt U	نوار فشنگ
	extractors U	فشنگ پران
	blank cartridge U	فشنگ بی گلوله
	fuse link U	فشنگ فیوز
	live U	فشنگ جنگی
	ammunition belt U	نوار فشنگ
	chamber U	فشنگ خوریاخزانه
	triggers U	پرتاب کردن فشنگ
	magazines U	مخزن فشنگ خشاب
	dud U	فشنگ اتش نشو
	triggered U	پرتاب کردن فشنگ
	photoflash U	فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
	e.c. bland fire U	تیر یا فشنگ مانوری
	magazine U	مخزن فشنگ خشاب
	chamber U	خزانه فشنگ در اسلحه
	trigger U	پرتاب کردن فشنگ
	chambers U	خزانه فشنگ در اسلحه
	cartridge shell U	بدنه پوکه فشنگ
	leaders U	فشنگ راهنمای پیچی
	leader U	فشنگ راهنمای پیچی
	mandrel U	قالب پوکه فشنگ
	clips U	شانه فشنگ گیره کاغذ
	feed belt U	نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
	clippings U	شانه فشنگ گیره کاغذ
	clipped U	شانه فشنگ گیره کاغذ
	clip U	شانه فشنگ گیره کاغذ
	distance wadding U	بوش داخل پوکه فشنگ
	wildcats U	فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
	thirty thirty U	تفنگ با فشنگ کالیبر 03 باباروت 03
	link belt U	نوار حلقهای جداشونده فشنگ
	link U	حلقه زنجیر نوار فشنگ
	wildcat U	فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
	chassepot U	نوعی تفنگ که فشنگ اتش زادارد
	self loading U	فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
	to zip U	مانند فشنگ رفتن [اصطلاح روزمره]
	cylinder U	فشنگ خور استوانهای هفت تیر
	cylinders U	فشنگ خور استوانهای هفت تیر
	gynandromorph U	جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
	anti- U	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
	corrector U	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
	center fire U	اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ