English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
set forward U فشار پیشروی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
advancing U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advances U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advancing U پیشروی پیشروی کردن
advances U پیشروی پیشروی کردن
advance U پیشروی پیشروی کردن
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
march U پیشروی
progressions U پیشروی
marched U پیشروی
progression U پیشروی
marches U پیشروی
marching U پیشروی
advancing پیشروی
advance پیشروی
onrush U پیشروی
precession U پیشروی
antecedence U پیشروی
head way U پیشروی
victories U پیشروی
proceedings U پیشروی ها
advances U پیشروی ها
progression U پیشروی
improvement U پیشروی
advance U پیشروی
progress U پیشروی
victory U پیشروی
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
advance force U نیروی پیشروی
law of progression U قانون پیشروی
advances U : پیشروی پیشرفت
progresses U پیشرفت پیشروی
advances U پیشرفت پیشروی
progressing U پیشرفت پیشروی
advancing U پیشرفت پیشروی
marine transgression U پیشروی دریا
progress U پیشرفت پیشروی
progressed U پیشرفت پیشروی
advance U پیشرفت پیشروی
grind out U پیشروی مختصر
birl U پیشروی باچرخیدن
axis of advance U محور پیشروی
saltation U پیشروی بتدریج
gain ground U پیشروی کردن
self advancement U پیشروی نفس
speed of advance U سرعت پیشروی
lunge U پیشروی ناگهانی خیز
heads up U وضعیت مسیر پیشروی
ground grainer U مهاجمی که پیشروی میکند
heads up U سمت مسیر پیشروی
sitzkrieg U جنگ بدون پیشروی
get by U مخفیانه پیشروی کردن
lunges U پیشروی ناگهانی خیز
advancing units U یکانهای پیشروی کننده
advance march U پیشروی حرکت به جلو
marching order [travel order] U دستور پیشروی [ارتش]
lunging U پیشروی ناگهانی خیز
lunged U پیشروی ناگهانی خیز
sternway U پیشروی ناواز سمت پاشنه
lockstep U پیشروی افراد پشت سریکدیگر
advance to contact U پیشروی برای اخذ تماس
to issue marching order U دستور پیشروی دادن [ارتش]
covered approach U پیشروی پوشیده معابر مخفی
steerage way U پیشروی در سمت حرکت یکان
blocked U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
lap course U جهت پیشروی نوار مین روبی
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
block U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
advance variation U واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
blocks U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
march U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
heads up display U وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
chain U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chains U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
accompanying fire U اتشی که پیاده نظام در زیران پیشروی میکند
marched U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
first down U اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
marching U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marches U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber U مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer U ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure U فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system U شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
realistic deterrence U میخکوب کردن حقیقی استراتژی سد کردن پیشروی کمونیسم در دنیا ممانعت حقیقی از پیشرفت کمونیسم
pressures U فشار
back pressure U پی فشار
back iron U بن فشار
pressured U فشار
bunt U فشار با سر
distraint U فشار
atmospheric pressure U فشار جو
line of thrust U خط فشار
sense of pressure U حس فشار
pressure sense U حس فشار
pressure curve U خم فشار
pressor U فشار زا
low pressure U فشار کم
pressing U فشار
thrusts U فشار
hydraulic pressure U فشار اب
thrust U فشار
isopiestic U هم فشار
barometric pressure U فشار جو
ice push U فشار یخ
pressuring U فشار
weight U فشار
isobare U هم فشار
exertions U فشار
thrusting U فشار
stroking U فشار با پا
impacts U فشار
stresses U فشار
atmosphere U فشار جو
compression U فشار
stress U فشار
total pressure U فشار کل
atmospheres U فشار جو
tension U فشار
tensions U فشار
impact U فشار
pressure vessel U فشار
strain U فشار
fantod U فشار
stroked U فشار با پا
water pressure U فشار اب
strains U فشار
strokes U فشار با پا
stressing U فشار
zipping U فشار
isobars U هم فشار
pressure U فشار
zipped U فشار
constraint U فشار
growing pains U فشار
isobar U تک فشار
violence U فشار
brunt U فشار
zips U فشار
isobar U هم فشار
stroke U فشار با پا
pushes U فشار
presses U فشار
push U فشار
isobars U تک فشار
exertion U فشار
press U فشار
zip U فشار
pushed U فشار
advance by echelon U پیشروی رده به رده
advance by bounds U پیشروی خیز به خیز
hydrostatic U مربوط به فشار اب
gossypium U داروی فشار
group pressure U فشار گروهی
high tension magneto U مگنت پر فشار
low voltage U فشار ضعیف
high tension U فشار قوی
high voltage line U خط فشار قوی
high pressure line U خط فشار قوی
high pressure area U منطقه پر فشار
high pressure U فشار زیاد
high potential U فشار قوی
high tension line U خط فشار قوی
push U فشار دادن
head loss U افت فشار
hydraulic pressure U فشار هیدرولیکی
centre of pressure U مرکز فشار
contact pressure U فشار تماسی
contact pressure U فشار تماس
cost push U فشار قیمت
cost push U فشار هزینه
critical pressure U فشار بحرانی
deflationary pressure U فشار انقباضی
deflationary pressure U فشار ضدتورمی
diastolic pressure U فشار دیاستولی
diffraction loading U منتجه فشار
constant pressure U فشار ثابت
ciderpress U سیب فشار
ciderpress U میوه فشار
cold water test pressure U ازمایش فشار اب
hydraulic pressure test U ازمایش فشار اب
pressure of time U فشار زمانی
compressive stress U فشار تراکمی
time pressure U فشار زمانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com