Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dynamic pressure
U
فشار پویا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dynamic storage allocation
U
تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
dynamic ram
U
حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
mousing
U
پویا
evolutionary
U
پویا
dynamically
U
پویا
dynamic
U
پویا
seeker
U
پویا
dymanic balance
U
تعادل پویا
dynamic equilibrium
U
تعادل پویا
dynamic allocation
U
تخصیص پویا
dynamic relocation
U
جابجایی پویا
dynamic link
U
پیوند پویا
dynamic relocation
U
جابجاسازی پویا
dynamic check
U
مقابله پویا
dynamic model
U
الگوی پویا
dynamic memory
U
حافظه پویا
dynamic load
U
بار پویا
dynamic error
U
خطای پویا
dynamic economy
U
اقتصاد پویا
dynamic dump
U
روبرداری پویا
dynamic dump
U
رو گرفت پویا
static
U
که پویا نیست
dynamic analysis
U
تحلیل پویا
dynamic stability
U
تعادل پویا
dynamic model
U
مدل پویا
dynamic stop
U
ایست پویا
dynamic system
U
سازگان پویا
dynamic storage
U
انباره پویا
dynamic system
U
سیستم پویا
dynamic test
U
ازمون پویا
dynamic storage
U
حافظه پویا
dynamic system
U
نظام پویا
dynomic contraction
U
انقباض پویا
dynamic subroutine
U
زیرروال پویا
dynamic structure
U
ساخت پویا
dynamic dump
U
نسخه برداری پویا
dynamic programming
U
برنامه سازی پویا
micro dynamic model
U
الگوی خرد پویا
dynamic scheduling
U
زمان بندی پویا
dynamic address translate
U
مترجم نشانی پویا
dynamic address translate
U
مترجم ادرس پویا
dynamic programming
U
برنامه نویسی پویا
macro dynamic model
U
الگوی کلان پویا
dynamic subroutine
U
زیر روال پویا
dynamic programming
U
برنامه ریزی پویا
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
dynamic shift register
U
ثبات تغییر مکان پویا
dynamic ram
U
حافظه دستیابی تصادفی پویا
dynamic random access memory
U
حافظه دستیابی مستقیم پویا
dram
U
حافظه دستیابی مستقیم پویا
dynamic simulation language
U
زبان شبیه سازی پویا
drams
U
حافظه دستیابی مستقیم پویا
refresh
U
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshed
U
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshes
U
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
refreshed
U
مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refreshes
U
مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refresh
U
مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
hidden momentum of population growth
U
نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
pseudo random
U
قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
refresh
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refresh
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
pressor
U
فشار زا
atmospheric pressure
U
فشار جو
pressure sense
U
حس فشار
back iron
U
بن فشار
back pressure
U
پی فشار
pressures
U
فشار
sense of pressure
U
حس فشار
barometric pressure
U
فشار جو
thrusts
U
فشار
distraint
U
فشار
thrusting
U
فشار
thrust
U
فشار
pressing
U
فشار
weight
U
فشار
pressuring
U
فشار
bunt
U
فشار با سر
pressure curve
U
خم فشار
total pressure
U
فشار کل
zip
U
فشار
stroke
U
فشار با پا
stroked
U
فشار با پا
strokes
U
فشار با پا
stroking
U
فشار با پا
line of thrust
U
خط فشار
strains
U
فشار
impact
U
فشار
impacts
U
فشار
compression
U
فشار
tension
U
فشار
press
U
فشار
fantod
U
فشار
strain
U
فشار
stressing
U
فشار
atmosphere
U
فشار جو
zipped
U
فشار
zipping
U
فشار
zips
U
فشار
violence
U
فشار
constraint
U
فشار
presses
U
فشار
isobare
U
هم فشار
isopiestic
U
هم فشار
stress
U
فشار
stresses
U
فشار
ice push
U
فشار یخ
tensions
U
فشار
pressured
U
فشار
isobars
U
هم فشار
water pressure
U
فشار اب
isobar
U
هم فشار
isobar
U
تک فشار
exertions
U
فشار
exertion
U
فشار
isobars
U
تک فشار
pressure
U
فشار
brunt
U
فشار
low pressure
U
فشار کم
pushes
U
فشار
hydraulic pressure
U
فشار اب
pressure vessel
U
فشار
atmospheres
U
فشار جو
pushed
U
فشار
growing pains
U
فشار
push
U
فشار
incompressible
U
فشار ناپذیر
inclined compression
U
فشار مایل
central head
U
فشار مرکزی
impluse voltage
U
فشار ضربهای
molding pressure
U
فشار قالب
centre of pressure
U
مرکز فشار
molding pressure
U
فشار پرس
high tension line
U
خط فشار قوی
center of pressure
U
مرکز فشار
high tension
U
فشار قوی
ciderpress
U
میوه فشار
cold water test pressure
U
ازمایش فشار اب
hydraulic pressure test
U
ازمایش فشار اب
ciderpress
U
سیب فشار
high voltage line
U
خط فشار قوی
excess pressure
U
فشار اضافی
osmotic pressure
U
فشار اسمزی
hydrostatic pressure
U
فشار عمق
pore pressure
U
فشار درونی
hydrostatic pressure
U
فشار عمق اب
bearing pressure
U
فشار یاطاقان
pressure above the atmosphere
U
فشار بالای جو
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
bearing pressure
U
فشار بردگاهی
pressure adjustment
U
تنظیم فشار
baroreceptor
U
گیرنده فشار
high tension magneto
U
مگنت پر فشار
pressure curve
U
منحنی فشار
hydraulic pressure
U
فشار هیدرولیکی
barometric pressure
U
فشار بارومتری
platten
U
اهن فشار
platen
U
اهن فشار
carebaria
U
احساس فشار در سر
overpressure
U
فشار بیش از حد
overvoltage
U
فشار زیاد
overvoltage
U
ازدیاد فشار
impaction
U
فشار سخت
partial pressure
U
فشار جزئی
hydrostatic pressure
U
فشار ایستائی
impact pressure
U
فشار اصابت
brush pressure
U
فشار زغال
partial pressure
U
فشار جزیی
piezometry
U
فشار سنجی
piston pressure
U
فشار پیستون
hydrostatic pressure
U
فشار ایستابی
cost push
U
فشار هزینه
high pressure line
U
خط فشار قوی
earth pressure
U
فشار خاک
low air pressure
U
فشار هوای کم
loss of pressure
U
افت فشار
gage pressure
U
فشار گیج
gage pressure
U
فشار مانومتری
longitudinal compression
U
فشار طولی
lateral pressure
U
فشار جانبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com