English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
impluse voltage U فشار ضربهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
impluse breakdown voltage U فشار شکست ضربهای
impluse circuit U مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
impluse high tension generator U مولد فشار قوی ضربهای
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impluse protective level U سطح فشار ضربهای
impluse response U رفتار در مقابل فشار ضربهای
impluse test U ازمایش فشار ضربهای
impluse voltage test U ازمایش فشار ضربهای
impluse turbine U توربین فشار ضربهای
impluse voltage cascade U ابشار فشار ضربهای
impluse voltage generation U تولید فشار ضربهای
impluse voltage generator U مولد فشار ضربهای
impluse voltage stress U تنش فشار ضربهای
impluse voltage test technipue U روش ازمایش فشار ضربهای
impluse voltage testing plant U ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
impluse withstand voltage U فشار ضربهای ایستا
Other Matches
impact ionization U ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
tricrotism U نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
posttraumatic U پس ضربهای
dicrotism U دو ضربهای
traumatic U ضربهای
impluse breakdown U شکست ضربهای
impluse inertia U لختی ضربهای
impluse detector U اشکارسازجریان ضربهای
australian crawl U کرال دو ضربهای
impluse contact U کنتاکت ضربهای
tricrotic U نبض سه ضربهای
transient voltage U ولتاژ ضربهای
impluse generator U مولد ضربهای
impluse function U تابع ضربهای
impluse current U جریان ضربهای
impluse distortion U اعوجاج ضربهای
impluse sender U مولد ضربهای
impluse switch U کلید ضربهای
strode analysis U تحلیل ضربهای
percussion press U پرس ضربهای
partial products U حاصل ضربهای جز
whipping U حرکت ضربهای
mach wave U موج ضربهای
detonation U انفجار ضربهای
detonations U انفجار ضربهای
shock wave U موج ضربهای
shock waves U موج ضربهای
pulsating load U بار ضربهای
implusing signal U سیگنال ضربهای
sambon kumite U مبارزه سه ضربهای
impluse wave U موج ضربهای
ippon kumite U مبارزه تک ضربهای
shock concrete U بتن ضربهای
impluse tachometer U تاکومتر ضربهای
impluse switch U تکمه ضربهای
percussion welding U جوشکاری ضربهای
shock excitation U تحریک ضربهای
impact printer U چاپگر ضربهای
impact exitation U تحریک ضربهای
batch mixer U مخلوط کن ضربهای
implusive excitation U تحریک ضربهای
impact load U بار ضربهای
impluse exitation U تحریک ضربهای
impact force U نیروی ضربهای
impact strength U استحکام ضربهای
drop test U ازمایش ضربهای
impulsive force U نیروی ضربهای
impulse turbine U توربین ضربهای
impulse discharge U تخلیه ضربهای
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
tensile impact test U ازمایش کشش ضربهای
jar ramming method U روش ضربهای قالبریزی
joint U مفصل اتصال ضربهای
impact crusher U سنگ شکن ضربهای
pulsed resistance welding U جوشکاری مقاومتی ضربهای
jia ippon kumite U مبارزه ازاد تک ضربهای
percussion riveter U پرچ کننده ضربهای
pusher type furnace U کوره نوع ضربهای
impluse sound level U سطح صوت ضربهای
impluse circuit U مدار جریان ضربهای
daisy wheel printer U چاپگر اصلی ضربهای
detached shock wave U موج ضربهای منفصل
impact transducer U مبدل فرایندهای ضربهای
impluse current generator U مولد جریان ضربهای
wavelet U موج ضربهای کوچک
mach line U موج ضربهای ضعیف
normal shock wave U موج ضربهای عمود
oblique shock wave U موج ضربهای مایل
tricrotic U ضربان نبض بطورسه ضربهای
count U تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counted U تعداد جریانهای ضربهای شمردن
instantaneous short circuit current U جریان اتصال کوتاه ضربهای
bank shot U ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
counting U تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counts U تعداد جریانهای ضربهای شمردن
hig low jack U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
lenght U ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
let U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
bedpost U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
big ball U ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
initial alternating short circuit curren U جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
light hit U ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
big four U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
half worcester U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
do split U ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
forcing shot U ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
lets U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
letting U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
lily U ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
double pinochle U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
lilies U ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
sour apple U ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
loft U ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
single U ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
keilo U ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
give a catch U زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
late cut U ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
leg glance U ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
bank shot U ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
lofts U ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
lip U ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد
energy absorber U مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer U ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
forces U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
jar U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jarred U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
deflections U ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
deflection U ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
force U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
sidehiller U ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود
maximum asymmetric three phase U current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
blocking U گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
pitot pressure U فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
drags U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
dragged U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
draws U ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
draw U ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
low voltage distribution system U شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
diamonds U شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
bow wave U موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
oddest U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
jack hammer U مته ضربهای مته چکشی
pressure curve U خم فشار
weight U فشار
pressor U فشار زا
back iron U بن فشار
back pressure U پی فشار
distraint U فشار
ice push U فشار یخ
atmospheric pressure U فشار جو
line of thrust U خط فشار
bunt U فشار با سر
low pressure U فشار کم
thrusting U فشار
thrust U فشار
thrusts U فشار
hydraulic pressure U فشار اب
isopiestic U هم فشار
fantod U فشار
pressing U فشار
barometric pressure U فشار جو
isobare U هم فشار
tensions U فشار
exertion U فشار
brunt U فشار
growing pains U فشار
presses U فشار
water pressure U فشار اب
pushes U فشار
pushed U فشار
push U فشار
exertions U فشار
isobar U هم فشار
pressure U فشار
pressure sense U حس فشار
isobars U تک فشار
sense of pressure U حس فشار
isobars U هم فشار
isobar U تک فشار
total pressure U فشار کل
stress U فشار
constraint U فشار
violence U فشار
zips U فشار
zipping U فشار
zipped U فشار
zip U فشار
atmosphere U فشار جو
atmospheres U فشار جو
stresses U فشار
tension U فشار
compression U فشار
impacts U فشار
impact U فشار
strain U فشار
stroking U فشار با پا
strokes U فشار با پا
stroked U فشار با پا
stroke U فشار با پا
strains U فشار
stressing U فشار
pressure vessel U فشار
pressuring U فشار
pressures U فشار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com