Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
public address amplifier
U
فزون ساز بلندگوی اجتماعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
p.a.
U
بلندگوی اجتماعات
public adress system
U
بلند گوی اجتماعات
public address systems
U
دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ
to proclaim meetings
U
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
public address system
U
دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ
riot act
قانون پراکنده ساختن اجتماعات آشوب طلب
excited field loudspeaker
U
بلندگوی الکترودینامیک
magnetic armature loudspeaker
U
بلندگوی مغناطیسی
electrodynamic loudspeaker
U
بلندگوی الکترودینامیکی
high power loudspeaker
U
بلندگوی پرقدرت
induction load speaker
U
بلندگوی الکترومغناطیسی
inductor loadspeaker
U
بلندگوی القائی
magnet type loudspeaker
U
بلندگوی مغناطیسی
magnetic loadspeaker
U
بلندگوی مغناطیسی
magnetic loudspeaker
U
بلندگوی مغناطیسی
piezo electric loudspeaker
U
بلندگوی کریستالی
piezo electric loudspeaker
U
بلندگوی پیزوالکتریک
capacitor loudspeaker
U
بلندگوی خازنی
electrodynamic loudspeaker
U
بلندگوی الکترودینامیک
bull horn
U
بلندگوی دستی
earphone
U
بلندگوی گوشی
earphones
U
بلندگوی گوشی
high frequency speaker
U
بلندگوی فرکانس بالا
tweeter
U
بلندگوی دارای صدای ناهنجاروگوشخراش
permanent magnet dynamic
U
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
over graze
U
فزون چر
trans-
U
فزون
over irrigation
U
فزون ابیاری
overactive
U
فزون کار
amplification
U
فزون سازی
polyuria
U
فزون ادراری
overgrown
U
فزون رسته
amplifiers
U
فزون ساز
amplifier
U
فزون ساز
video amplifier
U
فزون ساز ویدئو
triode amplifier
U
فزون ساز سه قطبی
oversells
U
فزون فروشی کردن
overreact
U
فزون واکنش کردن
oversold
U
فزون فروشی کردن
overselling
U
فزون فروشی کردن
overvalue
U
فزون ارج کردن
oversell
U
فزون فروشی کردن
overreacts
U
فزون واکنش کردن
overvalued
U
فزون ارج کردن
overvalues
U
فزون ارج کردن
overvaluing
U
فزون ارج کردن
overreacting
U
فزون واکنش کردن
overreacted
U
فزون واکنش کردن
voltage amplification
U
فزون سازی ولت
sweep amplifier
U
فزون ساز روبنده
cascode amplifier
U
فزون ساز کاسکودی
cathode follower
U
فزون ساز کاتدی
class a amplifier
U
فزون ساز درجه ا
class ab amplifier
U
فزون ساز درجه ا ب
class b amplifier
U
فزون ساز درجه ب
class c amplifier
U
فزون ساز درجه سی
electron multiplier
U
فزون ساز الکترون
amplifier tube
U
لامپ فزون ساز
self consequence
U
خود فزون شماری
abundancy motive
U
انگیزه فزون خواهی
hypersexuality
U
فزون خواهی جنسی
microphone pre amplifier
U
پیش فزون ساز میکروفون
radio frequency amplifier
U
فزون ساز بسامد رادیویی
chrominance amplifier
U
فزون ساز رنگ تابی
voltage factor
U
ضریب فزون سازی دو الکترد
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
overly
U
به طور مفرط فزون کارانه
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
gas amplification factor
U
ضریب فزون سازی گاز
flood discharge
U
بده فزون ابی بده سیل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com