Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
onomasticon
U
فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lowbrow
U
بی فرهنگ
dictionaries
U
فرهنگ
culture
U
فرهنگ
lexicons
U
فرهنگ
lexicon
U
فرهنگ
culturing
U
فرهنگ
cultures
U
فرهنگ
dictionary
U
فرهنگ
kultur
U
فرهنگ
dictionary
U
فرهنگ لغات
thesaurus
U
فرهنگ جامع
glossary
U
فرهنگ لغات
lexicon
[dictionary]
U
فرهنگ لغات
word book
U
فرهنگ لغات
deculturation
U
فرهنگ باختگی
wordbook
U
فرهنگ لغات
class culture
U
فرهنگ طبقهای
national culture
U
فرهنگ ملی
ministry of education
U
وزارت فرهنگ
ministry education
U
وزارت فرهنگ
thesauruses
U
فرهنگ جامع
subculture
U
خرده فرهنگ
dictionaries
U
فرهنگ لغات
subculture
U
فرهنگ فرعی
encyclopaedia
U
فرهنگ جامع
subcultures
U
خرده فرهنگ
walking dictionary
U
فرهنگ متحرک
subcultures
U
فرهنگ فرعی
data dictionary
U
فرهنگ داده ها
enculturation
U
فرهنگ اموزی
deculturation
U
فرهنگ زدایی
dictionary
U
فرهنگ لغات
gazetteer
U
فرهنگ جغرافیایی
acculturation
U
فرهنگ پذیری
lexicography
U
فرهنگ نویسی
armenian
U
فرهنگ ارمنی
educative
U
فرهنگ بخش
vocabulary
U
فرهنگ لغات
vocabularies
U
فرهنگ لغات
Arabic
U
فرهنگ عربی
an a to a dictionary
U
ضمیمه فرهنگ
folklore
U
فرهنگ قومی
abclution
U
فرهنگ ناپذیری
acculturate
U
فرهنگ پذیرفتن
iranism
U
فرهنگ ایرانی
gradus
U
فرهنگ عروضی
graecism
U
فرهنگ یونانی
etymologicon
U
فرهنگ مشتقات
rhyming dictionary
U
فرهنگ قوافی
urbiculture
U
شهر فرهنگ
an a to a dictionary
U
ذیل یاملحقات فرهنگ
culture fair tests
U
ازمونهای فرهنگ- نابسته
chung shin sooyak
U
فرهنگ اخلاقی تکواندو
culture free tests
U
ازمونهای فرهنگ- نابسته
lexical
U
وابسته به فرهنگ لغات
lexical
U
وابسته به فرهنگ نویسی
eeglish persian dictionary
U
فرهنگ انگلیسی به فارسی
dictionary program
U
برنامه فرهنگ لغات
hellenist
U
متخصص فرهنگ یونان
glossaries
U
فرهنگ لغات دشوار
glossary
U
فرهنگ لغات دشوار
culture bound tests
U
ازمونهای فرهنگ- بسته
Brahmins
U
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
americanist
U
متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
lexicography
U
فرهنگ نویسی واژه نگاری
germanist
U
دانشمند فرهنگ و زبان المانی
slavicist
U
محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
slavist
U
محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
glossaries
U
فرهنگ لغات فنی سفرنگ
occidentalism
U
پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
glossary
U
فرهنگ لغات فنی سفرنگ
it is ministerial to culture
U
وسیله ترقی فرهنگ است
vocabular
U
مربوط به فرهنگ لغات زبان
Brahmin
U
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
philistia
U
ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistine
U
ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
intercultural
U
وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
culturist
U
فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
philistines
U
ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
A dictionary tell you what words mean .
U
فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
Don't touch me!; Don't you touch me!
U
به من خیلی نزدیک نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
Indian style
U
[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
humanism
U
مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
This dictionary has many examples of how idioms are used .
U
این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
acculturate
نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
Don't touch me!; Don't you touch me!
U
وارد منطقه شخصی من نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
occidentalist
U
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
This dictionary is published(printed) in three volumes.
U
این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
gradus
U
فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
lore
U
فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
synonymize
U
الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
homestay
U
خانواده مهمان دار
[کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
letters patent
U
نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
sinologist
U
چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
external symbol dictionary
U
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
sinologue
U
چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
Japonaiserie
U
[از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
grecism
U
طرز یونانی فرهنگ یونانی
tribial rugs
U
فرش های عشایری
[فرش های ایلی]
[اینگونه فرش ها ریشه در آداب و رسوم و فرهنگ هر منطقه داشته و تابلوئی از زندگی ایشان را به نقش می کشد.]
atlases
U
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlas
U
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
floral design
U
طرح گل و بته
[قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
recredential
U
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
democracy
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracies
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
plebiscites
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscite
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
popular
U
مردم پسند و مناسب حال مردم
to never let yourself get to thinking like them
<idiom>
U
نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند
[اصطلاح روزمره]
epistolary
U
نامهای
i had a lettr from him
U
نامهای از او داشتم
the underwritten names
U
نامهای زیرین
send a letter
U
نامهای بفرستید
letter-bombs
U
بمب نامهای
letter-bomb
U
بمب نامهای
jim
U
از اسامی اقایان
nomenelature
U
صورت اسامی
nominal list
U
صورت اسامی
descriptive name
U
شرح اسامی
dictionary sort
U
ترتیب واژه نامهای
panels
U
صورت اسامی اشخاص
panel
U
صورت اسامی اشخاص
muster
U
لیست اسامی فراخواندن
musters
U
لیست اسامی فراخواندن
mustering
U
لیست اسامی فراخواندن
attributes of god
U
صفات یا اسامی خدا
mustered
U
لیست اسامی فراخواندن
nomenclator
U
فهرست لغات و اسامی
beadroll
U
فهرست اسامی تسبیح
home rule
U
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
acknowledging
U
وصول نامهای را اشعار داشتن
acknowledges
U
وصول نامهای را اشعار داشتن
to readdress a letter
U
عنوان نامهای را عوض کردن
the underwritten names
U
اسامی ای که درزیرنوشته شده است
sourcing of suppliers
U
یافتن اسامی و مشخصات فروشندگان
rota
U
فهرست اسامی شاگردان یاسربازان
rotas
U
فهرست اسامی شاگردان یاسربازان
blind letter
U
نامهای که نام ونشان روشن ندارد
to prove a will
U
درستی و اعتباروصیت نامهای را محقق نمودن
Their names are as follows .
U
اسامی آنها بقرار زیر است
stop list
U
اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده
ragman
U
سنددارای اسامی و مهر وامضاهای زیاد
toponymy
U
ذکر اسامی نواحی مکان نامی
populations
U
تعداد مردم مردم
population
U
تعداد مردم مردم
an open letter
U
نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
pasquinade
U
جرشفت هجو نامهای که درجایگاه عمومی بزنند
book message
U
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
plotter
U
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
plotters
U
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
p sanction
U
حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
officinal names of drugs
U
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rolls of honour
U
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
roll of honour
U
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
muster roll
U
دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
secret ballot
U
ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
open cover
U
بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
open policy
U
بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
round robin (letter)
<idiom>
U
نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
plotters
U
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
attestation clause
U
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
plotter
U
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
letter de chancellerie
U
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
noting
U
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
notes
U
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
note
U
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
consular convention
U
عهد نامهای که جهت مبادله کنسول بین دو کشور منعقد میشود
sanitize
U
حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
letters patent
U
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
black list
U
فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
wild card
U
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
blacklist
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
rota
U
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas
U
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
open policy
U
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
standard
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
onomastics
U
علم اللغات علم اشتقاق اسامی
returning
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
envelopes
U
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelope
U
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
peopled
U
مردم
folks
U
مردم
folk
U
مردم
peopling
U
مردم
peoples
U
مردم
people
U
مردم
population
[pop.]
U
مردم
the people
U
مردم
the deaf
U
مردم کر
public
U
مردم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com