Perdic | فرمول پیشگویی اسپیرمن-براون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 137 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	spearman brown prophecy formula U	فرمول پیشگویی اسپیرمن-براون

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	brown minor U	براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
	formulism U	رعایت کامل فرمول یا قاعده فرمول دوستی
	spearman rank correlation coefficient U	ضریب همبستگی رتبهای اسپیرمن
	quantize U	با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
	formulization U	فرمول بندی فرمول سازی
	formulas U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formula U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formulae U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	brown major U	براون بزرگتر
	braun tube U	لامپ براون
	brown sequard syndrome U	نشانگاه براون- سکار
	brown & sharpe wire gauge U	اندازه براون- شارپ سیم
	b & s gauge U	اندازه براون- شارپ سیم
	brown major U	براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
	bodement U	پیشگویی
	prognostications U	پیشگویی
	prognostication U	پیشگویی
	augury U	پیشگویی
	prophecies U	پیشگویی
	auguries U	پیشگویی
	omen U	پیشگویی
	omens U	پیشگویی
	predictions U	پیشگویی
	prophecy U	پیشگویی
	prediction U	پیشگویی
	predictably U	قابل پیشگویی
	predictable U	قابل پیشگویی
	unpredictable U	غیرقابل پیشگویی
	oracles U	وحی پیشگویی
	oracle U	وحی پیشگویی
	presaging U	پیشگویی کردن
	presages U	پیشگویی کردن
	presaged U	پیشگویی کردن
	presage U	پیشگویی کردن
	prophetic U	مبنی بر پیشگویی
	prophecies U	پیغمبری پیشگویی
	vatical U	از روی پیشگویی
	vatic U	از روی پیشگویی
	prophetical U	متضمن پیشگویی
	prophesier U	پیشگویی کننده
	presignify U	پیشگویی کردن
	predictor U	پیشگویی کننده
	mantic U	وابسته به پیشگویی
	foretoken U	پیشگویی کردن
	forespeak U	پیشگویی کردن
	fatidic U	متضمن پیشگویی
	sooth U	تفال پیشگویی
	prophecy U	پیغمبری پیشگویی
	foreshown U	پیشگویی کردن
	vaticinate U	پیشگویی کردن
	predict U	پیشگویی کردن
	foretold U	پیشگویی کرد
	abode U	پیشگویی کردن
	foretelling U	پیشگویی کردن
	foretell U	پیشگویی کردن
	portends U	پیشگویی کردن
	portending U	پیشگویی کردن
	portended U	پیشگویی کردن
	abodes U	پیشگویی کردن
	bode U	پیشگویی کردن
	foretells U	پیشگویی کردن
	portend U	پیشگویی کردن
	self fulfilling prophecy U	پیشگویی کامبخش
	predicts U	پیشگویی کردن
	predicting U	پیشگویی کردن
	formula U	فرمول
	isomer U	هم فرمول
	formulas U	فرمول
	isomerous U	هم فرمول
	formulae U	فرمول
	frame U	فرمول
	equation U	فرمول
	equations U	فرمول
	prophesying U	غیبگویی یا پیشگویی کردن
	forebedement U	اخبار قبلی پیشگویی
	prophesy U	غیبگویی یا پیشگویی کردن
	prophesies U	غیبگویی یا پیشگویی کردن
	anticipative U	دارای قدرت پیشگویی
	prophesied U	غیبگویی یا پیشگویی کردن
	auspicate U	گشودن پیشگویی کردن
	budget forecasting model U	مدل پیشگویی بودجهای
	wedge formula U	فرمول گوهای
	string formula U	فرمول رشتهای
	structural formula U	فرمول گسترده
	formulism U	قاعده فرمول)
	taylor formula U	فرمول تیلور
	projection formula U	فرمول تصویری
	mil formula U	فرمول میلیم
	molecular formula U	فرمول مولکولی
	perspective formula U	فرمول تجسمی
	formularization U	فرمول سازی
	dispersion formula U	فرمول پاشندگی
	constitutional formula U	فرمول ساختاری
	electronic formula U	فرمول الکترونی
	empirical formula U	فرمول خام
	empirical formula U	فرمول ساده
	emprical formula U	فرمول تجربی
	structural formula U	فرمول ساختاری
	soothsay U	طالع دیدن پیشگویی کردن
	oneiromancy U	تفال و پیشگویی از روی خواب
	formulating U	فرمول بندی کردن
	refomulate U	از نو فرمول بندی کردن
	reformulation U	فرمول بندی تازه
	formulaic U	مثل یا وابسته به فرمول
	expression U	فرمول یا رابط ه ریاضی
	formulates U	فرمول بندی کردن
	formulate U	فرمول بندی کردن
	formulated U	فرمول بندی کردن
	condensed structural formula U	فرمول ساختاری فشرده
	formularize U	بصورت فرمول دراوردن
	expressions U	فرمول یا رابط ه ریاضی
	formulize U	بصورت فرمول دراوردن
	DDT U	حشرهکش نیرومندی به فرمول 3CHCCl
	prognosticative or ticatory U	خبر دهنده متضمن نشانه برای پیشگویی
	augural U	تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
	necromantic U	وابسته به پیشگویی یا جادوگری بوسیله مردگان سحری
	cyphers U	فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
	ciphers U	فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
	cipher U	فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
	formulation U	تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
	compacts U	فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
	compacting U	فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
	compacted U	فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
	compact U	فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
	scaling law U	فرمول محاسله بازده بمب اتمی در هر فاصله
	hidden U	فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
	function U	فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
	functioned U	فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
	functions U	فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
	Gothick U	[استفاده مجدد از فرمول های گوتیک در قرن هجدهم] [معماری]
	curve fitting U	روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
	income elasticity of demand U	تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
	riboflavin U	ریبو فلاوین ویتامین B به فرمول 6O4N2H71C که در شیر و تخم مرغ و جگر و غیره یافت میشود
	cross elasticity of demand U	درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
	arc elasticity of demand U	عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
	zinc oxid U	اکسید روی به فرمول ZnO اکسید دو زنگ