Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flight leader
U
فرمانده پرواز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skippering
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skipper
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
section chief
U
فرمانده رسد فرمانده قبضه
army commander
U
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
commanders
U
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commander
U
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
inflight reliability
U
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination
U
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
blue commander
U
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
sortie
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways
U
راه پرواز باند پرواز
runway
U
راه پرواز باند پرواز
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
beacon flight
U
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
generalissimos
U
فرمانده کل
commander
U
فرمانده
chief
U
فرمانده
generalissimo
U
فرمانده کل
commander-in-chief
U
فرمانده کل
commanders
U
فرمانده
chiefs
U
فرمانده
commandant
U
فرمانده
commandants
U
فرمانده
commanders-in-chief
U
فرمانده کل
oldman
U
فرمانده کل
imperator
U
فرمانده
commander in chief
U
فرمانده کل
commander of d.
U
فرمانده
commander in chief
U
فرمانده کل
captaining
U
فرمانده ناو
captaining
U
فرمانده هواپیما
captains
U
فرمانده ناو
brigade commander
U
فرمانده تیپ
captains
U
فرمانده هواپیما
leader
U
راهنما فرمانده
drum majors
U
فرمانده طبالان
drum major
U
فرمانده طبالان
leader
U
فرمانده دسته
leaders
U
راهنما فرمانده
skippered
U
فرمانده ناو
captained
U
فرمانده هواپیما
skipper
U
فرمانده ناو
commanding officer
U
افسر فرمانده
commanding officers
U
افسر فرمانده
skippering
U
فرمانده ناو
skippers
U
فرمانده ناو
governors
U
حکمران فرمانده
leaders
U
فرمانده دسته
governor
U
حکمران فرمانده
captain
U
فرمانده ناو
captain
U
فرمانده هواپیما
captained
U
فرمانده ناو
territorial commander
U
فرمانده سرزمینی
admirals
U
امیرالبحر فرمانده
platoon leader
U
فرمانده دسته
brigadier
U
فرمانده تیپ
division commander
U
فرمانده لشگر
chevroner
U
فرمانده گروه
officer in tactical command
U
فرمانده تاکتیکی
chief of boat
U
فرمانده قایق
penteconter
U
فرمانده پنجاه تن
pendragon
U
فرمانده کل قوا
corps commander
U
فرمانده سپاه
brigadiers
U
فرمانده تیپ
commander's concept
U
تدبیر فرمانده
prefect
U
رئیس فرمانده
prefects
U
رئیس فرمانده
company commander
U
فرمانده گروهان
battalion commander
U
فرمانده گردان
battery commander
U
فرمانده اتشبار
army commander
U
فرمانده ارتش
sector commander
U
فرمانده ناحیه
hetman
U
فرمانده لهستانی
regiment commander
U
فرمانده هنگ
fleet commander
U
فرمانده ناوگان
divisional officer
U
فرمانده یگان
admiral
U
امیرالبحر فرمانده
exercise commander
U
فرمانده مانور
commandants
U
افسر فرمانده
commandant
U
افسر فرمانده
commodore
U
فرمانده پایگاه هوایی
commission pennant
U
پرچم فرمانده ناو
commodore
U
فرمانده یکان هوایی
executive order
U
فرمانده دوم ناو
commodore
U
افسر فرمانده دریایی
official visit
U
بازدید رسمی فرمانده
warlord
U
فرمانده ارتشی فرمانروا
commodores
U
افسر فرمانده دریایی
commodores
U
فرمانده یکان هوایی
sea captain
U
فرمانده نیروی دریایی
privateer
U
فرمانده کشتی بازرسی
flag captain
U
فرمانده ناو سرفرماندهی
alternate command authority
U
افسر جانشین فرمانده
phylarch
U
فرمانده سواره نظام
personal staff
U
ستاد خصوصی فرمانده
commodores
U
فرمانده پایگاه هوایی
chief of naval operations
U
فرمانده عملیات دریایی
commander in chief
U
فرمانده کل قوا سر فرماندهی
section leader
U
فرمانده رسد یا جوخه
commander's concept
U
تدبیر عملیاتی فرمانده
tactical air commander
U
فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
area air defense commander
U
فرمانده منطقه پدافند هوایی
division officer
U
فرمانده قسمت افسر رسته
sector commander
U
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
drillmaster
U
فرمانده تمرین نظامی سردسته
constable of france
U
فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
leaders
U
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
leader
U
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
commander's guidance
U
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
budget item
U
اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود
flying
U
پرواز
fly
U
پرواز
night flying
U
شب پرواز کن
night flying
U
پرواز
flight decks
U
پل پرواز
flightless
U
بی پرواز
trips
U
پرواز
flight line
U
خط پرواز
flight deck
U
پل پرواز
blast off
U
پرواز
tripped
U
پرواز
trip
U
پرواز
ceiling
U
حد پرواز
sortie
U
پرواز
ceilings
U
حد پرواز
flight
U
پرواز
sorties
U
پرواز
blast-off
U
پرواز
cruising altitude
U
ارتفاع پرواز
mission ready
U
اماده پرواز
dead reckonning
U
پرواز کور
instrument flight
U
پرواز کور
runway
U
باند پرواز
runway
U
خیابان پرواز
path of flight
U
مسیر پرواز
flying speed
U
سرعت پرواز
on the wing
U
پرواز کننده
runways
U
خیابان پرواز
flight level
U
سطح پرواز
flight manual
U
دستورالعمل پرواز
flight navigator
U
هدایتگر پرواز
flight operations
U
عملیات پرواز
flight path
U
مسیر پرواز
free flight
U
پرواز ازاد
flight platform
U
سکوی پرواز
flight ration
U
جیره پرواز
flight
U
پرواز کردن
flying shot
U
تیر سر پرواز
flightworthy
U
قابل پرواز
flighty deck
U
اطاق پرواز
flying officer
U
افسر پرواز
flying ground
U
میدان پرواز
flight
U
مسیر پرواز
high flying
U
بلند پرواز
instrument fkight
U
پرواز کور
aspirational
[British E]
<adj.>
U
بلند پرواز
winging
U
پرواز پرش
wing
U
پرواز پرش
flege
U
قابل پرواز
icarian
U
بلند پرواز
flight clearance
U
اجازه پرواز
flight computer
U
کامپیوتر پرواز
flight control
U
کنترل پرواز
flight engineer
U
مهندس پرواز
flight gear
U
لباس پرواز
flight level
U
سقف پرواز
flyable
U
قابل پرواز
runways
U
باند پرواز
fly
U
پرواز کردن
visual flight
U
پرواز بصری
volant
U
پرواز کننده
helms
U
سکان پرواز
take off
U
پرواز کردن
helm
U
سکان پرواز
air medal
U
نشان پرواز
space flight
U
پرواز فضایی
sortie reference
U
شماره پرواز
soarer
U
پرواز کننده
to take wing
U
پرواز کردن
to launch into the air
U
پرواز کردن
to take off
U
پرواز کردن
scampering
U
پرواز سریع
scampered
U
پرواز سریع
scamper
U
پرواز سریع
flying
U
پرواز کننده
scampers
U
پرواز سریع
flypasts
U
پرواز در ارتفاع کم
flypast
U
پرواز در ارتفاع کم
flyby
U
پرواز در ارتفاع کم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com