Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
planetesimal hypothesis
U
فرضیه ذرات سیارهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
planetesimal
U
ذرات سیارهای
kinetic theory
U
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary
U
بین ذرات در داخل ذرات
planetoid
U
سیارهای
planetary nebula
U
ابری سیارهای
planetary nebula
U
سحابی سیارهای
planetoidal
U
خرده سیارهای
planetary gear
U
چرخ دنده سیارهای
planetoid
U
اجرام ستاره مانند سیارهای شکل
interior planet
U
سیارهای که مدارش دردرون مدار زمین است
bell gear
U
چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
satelloid
U
ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
inferior planet
U
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
theories
U
فرضیه
hypothesis
U
فرضیه
theory
U
فرضیه
hypotheses
U
فرضیه
postulation
U
فرضیه
accidentalism
U
فرضیه
Q.E.D
U
فرضیه
drainage hypothesis
U
فرضیه زهکشی
theory
U
نگره فرضیه
alternative hypothesis
U
فرضیه مقابل
contraction hypothesis
U
فرضیه انقباض
approximate assumption
U
فرضیه تقریب
voluntarism
U
فرضیه ارادی
hypothesis testing
U
فرضیه ازمایی
design assumption
U
فرضیه حساب
null hypothesis
U
فرضیه صفر
relativity
U
فرضیه نسبی
assumed
<adj.>
<past-p.>
U
فرضیه مقدم
validation of a hypothesis
U
اعتبار یک فرضیه
premised
<adj.>
<past-p.>
U
فرضیه مقدم
preconditioned
<adj.>
<past-p.>
U
فرضیه مقدم
presumed
<adj.>
<past-p.>
U
فرضیه مقدم
presupposed
<adj.>
<past-p.>
U
فرضیه مقدم
theories
U
نگره فرضیه
evolution
U
فرضیه سیرتکامل
whorf's hypothesis
U
فرضیه وورف
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
continuum hypothesis
[CH]
U
فرضیه پیوستار
[ریاضی]
prerecognition hypothesis
U
فرضیه پیش شناخت
sciametry
U
فرضیه کسوف وخسوف
theories
U
فرضیه علمی تعلیم
natural rate hypothesis
U
فرضیه نرخ طبیعی
theory
U
فرضیه علمی تعلیم
absolute income hypothesis
فرضیه درآمد مطلق
validation of a hypothesis
U
تحقق پذیری یک فرضیه
polygenism
U
فرضیه تحد دمبدا بشر
to collapse
U
بهم خوردن
[مذاکره یا فرضیه]
to collapse
U
موفق نشدن
[مذاکره یا فرضیه]
to collapse
U
درهم شکستن
[مذاکره یا فرضیه]
evolutionist
U
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
premised
U
فرض قبلی فرضیه مقدم
premise
U
فرض قبلی فرضیه مقدم
legal fiction
U
فرض قانونی فرضیه حقوقی
premisses
U
فرض قبلی فرضیه مقدم
ingredients
U
ذرات
ingredient
U
ذرات
null hypothesis
U
فرضیه اولیهای که مورد ازمون قرارمیگیرد
coherence
U
فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
permanent income hypothesis
U
فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
intermolecular
U
در داخل ذرات
molecular attracticm
U
جاده ذرات
elementary particles
U
ذرات بنیادی
fundamental particles
U
ذرات بنیادی
intermolecular
U
بین ذرات
weight of solids
U
وزن ذرات
particle physics
U
فیزیک ذرات
roily
U
پر از ذرات رسوبی
radioactive rays
U
ذرات رادیواکتیو
allergen
U
ذرات الرژی زا
metal foulings
U
ذرات فلز
barrier penetration by particles
U
نفوذ ذرات در سد
blood corpuscles
U
ذرات خون
sand blasting
U
ذرات سنگ
denseness
U
تراکم ذرات
cosmic particles
U
ذرات کیهانی
theorised
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorises
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorize
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizing
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizes
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorized
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorising
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
thershold temperature
U
استانه دمای ذرات
emulsioned
U
ذرات چربی دراب
emulsioning
U
ذرات چربی دراب
emulsions
U
ذرات چربی دراب
nebulize
U
تبدیل به ذرات کردن
effective size of grain
U
قطر موثر ذرات
segregation
U
تفکیک ذرات بتن
cascade impactor
U
دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
pollinium
U
توده ذرات گرده گل
particulate
U
دارای ذرات ریز
scattering of alpha particles
U
پراکندگی ذرات الفا
absorption of charged particles
U
جذب ذرات باردار
emulsion
U
ذرات چربی دراب
particle physics
U
فیزیک ذرات اتمی
thermostatics
U
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
polymerization
U
ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
fall out
U
ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
emulsifies
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifying
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
cohesion
U
التصاق یا قوه جاذبه ذرات
granulate
U
دارای ذرات ریز کردن
emulsify
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsified
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
isometric
U
دارای ذرات ریز متساوی
isometrics
U
دارای ذرات ریز متساوی
leucocytosis
U
افزودگی ذرات سفید خون
dispersion
U
متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
cohesion
U
نیروی جاذبه بین ذرات همگن
suspensoid
U
محلول سریشمی دارای ذرات معلق
achondrite
U
سنگ الماس بدون ذرات گرد
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
nucleon
U
ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
micronize
U
بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
protoxide
U
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
lenticulate
U
ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
grain size classification
U
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
grain orientation
U
طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
schiller
U
تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
dispersoid
U
پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
what is
U
فرضیه منطقی که اکثر برنامههای صفحه گشترده الکترونیکی براساس ان عمل می کنند
amylose
U
مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
emulsioned
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
texture
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
emulsion
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
atomizing
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizes
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
textures
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
synchrotron
U
دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
atomized
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomize
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
kinetic theory of heat
U
عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
atomises
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsioning
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
atomised
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
electrophoresis
U
حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
charge neutrality
U
تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
diatomite
U
ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
haze
U
غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
mists
U
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
mist
U
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
emulsions
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
aerosols
U
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
atomisers
U
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
aerosol
U
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
atomizer
U
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
binders
U
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
binder
U
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
atomizers
U
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
physical analysis
U
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
iceneedle
U
یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
dispersion hardening
U
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
stagnation thesis
U
فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
soft fails
U
فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
air brush
U
برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
permanent income hypothesis
U
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
atomic theory
U
فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
wet filter
U
فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
emission theory
U
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
ether
U
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
polymeric
U
دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
zero air voids unit weight
U
وزن ذرات موجود در خاک درواحد حجم خاک اشباع شده
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
cyclotron
U
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
malthusian theory of population
U
فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
filigree
U
تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
avalanches
U
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
avalanche
U
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
gig
U
ماشین خارزنی
[این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com