Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
invisible exports
U
فرستاده هایا صادرات نامحسوس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imperceptible
U
نامحسوس
inappreciably
U
بطور نامحسوس
inappreciable
U
نامحسوس بسیار کم
inappreciable
U
غیرقابل تقدیر نامحسوس
flaxy filaments
U
رشته هایا الیاف کتان
nodulation
U
تشکیل گره هایا غدههای ریز
wool of short staple
U
پشمی که رشته هایا موهای ان کوتاه است
page out
U
فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
coupling
U
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
out goings
U
صادرات
outgoings
U
صادرات
export
U
صادرات
exporting
U
صادرات
exported
U
صادرات
capital exports
U
صادرات سرمایه
import and export
U
واردات و صادرات
export dependence
U
وابستگی صادرات
export tax
U
مالیات بر صادرات
export surplus
U
مازاد صادرات
export quotus
U
سهمیه صادرات
export promotion
U
افزایش صادرات
export promotion
U
توسعه صادرات
export licence
U
پروانه صادرات
export incentive
U
انگیزه صادرات
net exports
U
خالص صادرات
export charge
U
حقوق صادرات
export tariff
U
حقوق صادرات
export documents
U
اسناد صادرات
export duty
U
حقوق صادرات
export tariff
U
هزینه صادرات
reexport
U
صادرات مجدد
volume of export
U
حجم صادرات
total exports
U
جمع کل صادرات
export duty
U
تعرفه صادرات
export charge
U
تعرفه صادرات
export tariff
U
تعرفه صادرات
export duty
U
هزینه صادرات
export charge
U
هزینه صادرات
export import bank
U
بانک صادرات واردات
passive trade balance
U
فزونی واردات بر صادرات
reexport
U
صادرات مجددکالای وارداتی
laissez-faire
U
ازادی صادرات وواردات
apostle
U
فرستاده
emissary
U
فرستاده
missionaries
U
فرستاده
envoi
U
فرستاده
missionary
U
فرستاده
envoy
U
فرستاده
sent
U
فرستاده
envoys
U
فرستاده
apostles
U
فرستاده
emissaries
U
فرستاده
export incentive
U
تشویق دولت در جهت صادرات
extreport trade
U
صادرات مجدد کالاهای وارداتی
export multiplier
U
ضریب بهم فزاینده صادرات
messengers
U
فرستاده رسول
messenger
U
فرستاده رسول
envoys
U
فرستاده سیاسی
delivered
<adj.>
<past-p.>
U
فرستاده شده
nunico
U
فرستاده پاپ
opostolic delegate
U
فرستاده پاپ
envoy
U
فرستاده مامور
parlementaire
U
فرستاده جنگی
envoy
U
فرستاده سیاسی
consigned
<adj.>
<past-p.>
U
فرستاده شده
envoys
U
فرستاده مامور
god's messenger
U
فرستاده خدا
legate
U
فرستاده پاپ
legates
U
فرستاده پاپ
committed
<adj.>
<past-p.>
U
فرستاده شده
forwarded
<adj.>
<past-p.>
U
فرستاده شده
trade gap
U
تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
balance of trade
U
تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
trade deficit
U
حالتیکه در ان صادرات یک کشور کمترازواردات ان باشد
advance
ازپیش فرستاده شده
envoy extraordiinary
U
فرستاده فوق العاده
sent via e-mail
U
بوسیله ایمیل فرستاده شد
advances
U
: ازپیش فرستاده شده
advancing
ازپیش فرستاده شده
remittee
U
گیرنده وجه فرستاده شده
to be moved to another school
U
به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
balance of trade
U
تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
wirephoto
U
عکسی که بوسیله بی سیم فرستاده میشود
shop drawing
U
نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
work drawing
U
نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
favourble balance of trade
U
تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
inviolability
U
مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
spot pass
U
پاسی که بجای فرستادن به بازیگر به نقطه معینی فرستاده میشود
embassies
U
سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
embassy
U
سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
answering
U
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answers
U
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answered
U
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answer
U
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
letters patent
U
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
header
U
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
headers
U
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
priority
U
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priorities
U
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
currency depreciation race
U
تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
safe conduct
U
سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe-conducts
U
سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe conducts
U
سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
mercantilism
U
روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
analogue
U
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues
U
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
good riddance to bad rubbish
<idiom>
U
وقتی تو خوشحالی از اینکه چیزی یا کسی به جای دیگری برده بشه یا فرستاده بشه
queueing
U
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queues
U
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued
U
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue
U
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
fdm
U
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
internunico
U
فرستاده پاپ قائم مقام نماینده پاپ
random access
U
قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
standards
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
demarche
U
بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
emissary
U
مامور سری فرستاده سری
emissaries
U
مامور سری فرستاده سری
delegating
U
مامور فرستاده مامور کردن
delegates
U
مامور فرستاده مامور کردن
delegated
U
مامور فرستاده مامور کردن
delegate
U
مامور فرستاده مامور کردن
reads
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
multicast packet
U
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com