English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
freighter U فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
freighters U فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
the ship leaks U کشتی اب تو میدهد
draught line U خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
aerographer U شخصی که وضع هوا وامواج را به کشتی گزارش میدهد
Be a good chap(fellow)and do it. U جان من اینکار راانجام بد ؟
see that he does it U مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
To do something prefunctorily. U برای رفع تکلیف ( از سر باز کردن ) کاری راانجام دادن
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
munitions U تدارکات
supplied U تدارکات
supplying U تدارکات
provisions U تدارکات
supplies U تدارکات
supply U تدارکات
To do something hurriedly. U تند تند کاری راانجام دادن
supply U تدارکات ملزومات
supplying U تدارکات ملزومات
loose issue U تدارکات روباز
marriage preparations U تدارکات عروسی
level of supply U سطح تدارکات
unit supply U تدارکات یکانی
supply officer U افسر تدارکات
unit supply U تدارکات یکان
supply party U گروه تدارکات
supply support U پشتیبانی تدارکات
supply point U نقطه تدارکات
supplied U تدارکات ملزومات
general supplies U تدارکات عمومی
warlike preparations U تدارکات جنگی
accompanying supplies U تدارکات همراه
follow up U تدارکات پشتیبان
general issue U تدارکات عمومی ارتش
replenishment U تجدید تدارکات وسوخت
supply route U خط تدارکات راه اماد
main supply route U راه اصلی تدارکات
logistic route U مسیرهای لجستیکی تدارکات
aerial supply U تدارکات از راه هوا
deteriorating supplies U تدارکات فاسد شدنی
logistics U مبحث تدارکات لشکر کشی
supply control U کنترل تدارکات اعتبار امادی
provision U اذوقه تدارکات وسایل لازم
underway replenishment U تجدید تدارکات در مسیر حرکت
loose issue U تدارکات خارج شده از بسته بندی
off the shelf U تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
underway replenishment U تجدید سوخت و تدارکات درحال حرکت
munition U تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
passing action U عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
vertical replenishment U تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
principals U قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
principal U قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
individuals U فردی
individual U فردی
subjective U فردی
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
individual responsibility U مسئوولیت فردی
individual ownership U مالکیت فردی
intrapersonal U درون فردی
individualization U فردی ساختن
intraindividual U درون فردی
individual differences U تفاوتهای فردی
patterns U خصوصیات فردی
hexastich U قطعه شش فردی
personal pace U اهنگ فردی
idiosyncrasy U خصیصه فردی
idiosyncrasies U خصیصه فردی
libertarians U طرفدارازادی فردی
Every individual in the society should . . . U هر فردی درجامعه با ید ...
pattern U خصوصیات فردی
libertarian U طرفدارازادی فردی
ontogency U تکوین فردی
ontogenesis U پدیدایی فردی
ontogeny U پدیدایی فردی
personal tempo U اهنگ فردی
personal right U حقوق فردی
single entry U حسابداری فردی
individuality U وجود فردی
interpersonal coherence U انسجام بین فردی
interpersonal U میان فردی
personalism U فلسفه فردی
interindividual U میان فردی
autecology U بوم شناسی فردی
unit U نفر عدد فردی
pinning U عدد شناسایی فردی
aptitude test U ازمون قابلیت فردی
interpersonal conflict U تعارض میان فردی
pin U عدد شناسایی فردی
units U نفر عدد فردی
personal data sheet U برگه اطلاعات فردی
pattern U الگو صفات فردی
individual demand schedule U جدول تقاضای فردی
libertarianism U طرفداری از ازادی فردی
aptitude tests U ازمون قابلیت فردی
individualism U اصول استقلال فردی
personal distribution U توزیع درامد فردی
patterns U الگو صفات فردی
pinned U عدد شناسایی فردی
routing identifier U نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
depersonalization U توجه نکردن به هویت فردی
individuals U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
streakier U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individual U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
streaky U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individualism U اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
IRA U مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
individualized U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizes U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualises U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
miscegenation U ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualizing U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
security specialist U فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
accommodation bill U براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
libertarian U طرفدارآزادی [جدا از حکم دولت] فردی [فلسفه] [سیاست]
to walk on eggshells <idiom> U در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
mauls U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
squeezer U فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
mauling U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
sysop U فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
hackers U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hacker U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
individualism U اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
gl U مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
odder U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
bills U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
provision center U مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
parol arrest U جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
prow U کشتی عرشه کشتی
prows U کشتی عرشه کشتی
resupply U تجدید اماد تجدید تدارکات
endorser U پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
dediction of way U هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
block shipment U ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
bill of rights U منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
the garden provides food U میدهد
readout U را میدهد
fibre over Etherenet U میدهد
world U میدهد
worlds U میدهد
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
creditor's bill U به ورثه میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com