English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
predefined process U فرایند از پیش تعریف شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
predefined process symbol U نماد فرایند از پیش تعریف شده
predefined process symbol U علامت فرایند از پیش تعریف شده
Other Matches
default U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulting U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
lins donawitz process U فرایند ال دی
processes U فرایند
process U فرایند
production process U فرایند تولید
roll piercing process U فرایند نوردمایل
salpeter process U فرایند سالپیتر
mental process U فرایند ذهنی
stochastic process U فرایند اتفاقی
markov process U فرایند مارکف
acid process U فرایند اسیدی
solidifying process U فرایند انجماد
process conversion U تبدیل فرایند
process control U کنترل فرایند
steelmaking process U فرایند فولادسازی
mond process U فرایند موند
nuclear reaction U فرایند هستهای
sequential process U فرایند ترتیبی
output process U فرایند خروجی
oxidizing process U فرایند اکسیداسیون
selective process U فرایند گزینشی
refining process U فرایند پالایش
adiabatic process U فرایند بی دررو
cladding process U فرایند پوشش
cyclic process U فرایند چرخهای
gosseneck process U فرایند دوخمی
ziegler process U فرایند زیگلر
iterative process U فرایند تکراری
decision process U فرایند تصمیم
isentropic process U فرایند هم انتروپی
interative process U فرایند تکراری
direct process U فرایند مستقیم
process control U بررسی فرایند
dissipative process U فرایند اتلافی
duplexing process U فرایند دوپلکس
historical process U فرایند تاریخی
discriminal process U فرایند افتراقی
unionmelt process U فرایند الیرا
converting process U فرایند بیرنه
fusion process U فرایند ذوب
manufacturing process U فرایند ساخت
annealing process U فرایند تابکاری
associative process U فرایند تجمعی
batch process U فرایند پیمانهای
bench scale process U فرایند کارگاهی
bessemer process U فرایند بسمر
fixation process U فرایند تثبیت
budget process U فرایند بودجه
continuous process U فرایند پیوسته
cleaning process U فرایند شستشو
hot dipping process U فرایند اندودکاری
manufacture process U فرایند ساخت
extrusion process U فرایند چکش کاری
process of industrialization U فرایند صنعتی شدن
electrolytic oxidation process U فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
pultrusion process U فرایند کشش رانی
fortran translation process U فرایند ترجمه فرترن
process control computer U کامپیوتر کنترل فرایند
refinery process U فرایند کوره پالایش
electro spark process U فرایند قوس الکتریکی
electro erosion process U فرایند فرسایش الکتریکی
primary process thinking U اندیشیدن در فرایند نخستین
ecological process U فرایند بوم شناختی
metal spraying process U فرایند پاشش فلز
air refining process U فرایند تصفیه با هوا
master file maintenance U فرایند بروز دراوردن
lost wax process U فرایند مدلهای مومی
lead chamber process U فرایند اتاق سربی
deceleration U فرایند برگشت پذیر
investment castings process U فرایند ریخته گی بسته
direct absorption process U فرایند جذب مستقیم
procedure U رویه طریقه فرایند
oxygen steelmaking process U فرایند فولادسازی اکسیژنی
irreversible process U فرایند برگشت ناپذیر
basic bessemer process U فرایند مقدماتی بسمر
scrubbing process U فرایند شستشو و تصفیه
starting procese U فرایند راه اندازی
tunneling process U فرایند تونل زنی
remelting process U فرایند ذوب مجدد
spark cutting process U فرایند برشکاری شعلهای
reciprocating rolling process U فرایند نوردکاری رفت و امدی
hot mold centrifugal casting process U فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
pig iron ore process U فرایند سنگ اهن خام
press cast process U فرایند ریخته گری فشاری
edges U فرایند یا مداری که با تغییر سطح
addressing U فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
pig iron scrap process U فرایند قراضه اهن خام
low voltage operation U فرایند کار فشار ضعیف
shell molding process U فرایند قالب گیری پوستهای
croning molding process U فرایند قالب گیری کرونینگ
edge U فرایند یا مداری که با تغییر سطح
die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای
acetate rayon process U فرایند تهیه الیاف استاتی
portrayals U تعریف
portrayal U تعریف
definiens U تعریف
explanation U تعریف
explanations U تعریف
qualities U تعریف
quality U تعریف
comkplimentarily U با تعریف
definitions U تعریف
definition U تعریف
complimented U تعریف
extolment U تعریف
complimenting U تعریف
cell definition U تعریف سل
descriptions U تعریف
description U تعریف
compliments U تعریف
circumscription U تعریف
compliment U تعریف
backspace tape U فرایند برگرداندن نوارمغناطیسی به ابتدای رکوردقبلی
centrifugal casting process U فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
recoveries U برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
pressure die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
minimax U روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
recovery U برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
data chaining U فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
macro definition U تعریف ماکرو
emblazon U تعریف کردن
he is well spoken of U از او تعریف می کنند
extoll U تعریف کننده
exponent U تعریف کننده
extoller U تعریف کننده
to crack up U تعریف کردن
the d. article U حرف تعریف
field definition U تعریف فیلد
block definition U تعریف بلوک
honorable U شایان تعریف
exponents U تعریف کننده
contextual definition U تعریف ضمنی
macro definition U درشت تعریف
macro difinition U درشت تعریف
unreel U تعریف کردن
data definition U تعریف داده
job definition U تعریف برنامه
undefined U تعریف نشده
definition of a problem U تعریف یک برنامهThe
circular definition U تعریف دوری
recount U تعریف کردن
traduced U تعریف کردن
articles U حرف تعریف
depictions U نگارش تعریف
glorify U تعریف کردن
glorifies U تعریف کردن
depiction U نگارش تعریف
recounts U تعریف کردن
article U حرف تعریف
complimentary U تعریف امیز
self aggrandizement U تعریف از خود
recitation U تعریف موضوع
recitations U تعریف موضوع
problem definition U تعریف مسئله
recounting U تعریف کردن
recounted U تعریف کردن
say a good word for U تعریف کردن
defining U تعریف کردن
traduces U تعریف کردن
operational definition U تعریف عملیاتی
praising U تعریف کردن
praises U تعریف کردن
glorifying U تعریف کردن
compliments U تعریف کردن از
define U تعریف کردن
complimenting U تعریف کردن از
anarthrous U بی حرف تعریف
complimented U تعریف کردن از
compliment U تعریف کردن از
praised U تعریف کردن
traduce U تعریف کردن
definable U تعریف پذیر
traducing U تعریف کردن
nosography U تعریف امراض
defines U تعریف کردن
defined U تعریف کردن
praise U تعریف کردن
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
dopant U مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
desk checking U فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
system v interface definition U تعریف میانجی سیستم 5
Defined depth finder U تعریف عمق یاب
predefined U از پیش تعریف شده
undefined label U برچسب تعریف نشده
object oriented U تصویری که از بردارهای تعریف
self prasise U خودفروشی تعریف از خود
self flattering U تعریف کننده از خود
self applauding U تعریف کننده از خود
user defined U تعریف یا انتخاب کاربر
well defined function U تابع خوش تعریف
To blow ones own trumpet. U از خود تعریف کردن
partially defined U پاره تعریف شده
domain of definition U دامنه تعریف [ریاضی]
undefined entry U فقره تعریف نشده
indefinable U غیر قابل تعریف
dimensioning U تعریف اندازه چیزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com