Perdic | فراورده یا محصول ادبی تالیف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	aliterary production U	فراورده یا محصول ادبی تالیف

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	production U	فراورده محصول
	productions U	فراورده محصول
	product U	نتیجه کار محصول فراورده
	products U	نتیجه کار محصول فراورده
	piracy U	هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
	exchanged U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	exchanging U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	exchange U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	exchanges U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	punched U	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
	punch U	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
	punches U	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
	product U	فراورده
	products U	فراورده
	supplying U	فراورده
	supply U	فراورده
	supplied U	فراورده
	literary work U	تالیف
	literary property U	حق تالیف
	copyrights U	حق تالیف
	conflation U	تالیف
	the profession of letters U	تالیف
	compilation U	تالیف
	compilations U	تالیف
	copyright U	حق تالیف
	intermediate product U	فراورده واسطه
	distillate U	هر فراورده نفتی
	by product material U	فراورده فرعی
	distillate U	فراورده تقطیر
	volatility product U	فراورده فرار
	by-product U	فراورده جنبی
	end product U	فراورده نهایی
	coproduct U	فراورده جنبی
	processed U	اموده فراورده
	by-products U	فراورده جنبی
	by product U	فراورده فرعی
	program product U	فراورده برنامه
	product scale U	مقیاس فراورده
	writes U	تالیف کردن
	copyrights U	حق تالیف و تصنیف
	compiling U	تالیف کردن
	authorship U	تالیف و تصنیف
	copyright U	حق تالیف و تصنیف
	write U	تالیف کردن
	compiled U	تالیف کردن
	map compilation U	تالیف نقشه
	compiles U	تالیف کردن
	syncretism U	تالیف عقایدمختلف
	synthetism U	تالیف گرایی
	compile U	تالیف کردن
	essay U	تالیف مقاله نویسی
	essays U	تالیف مقاله نویسی
	compile U	گرداوردن تالیف کردن
	compiled U	گرداوردن تالیف کردن
	compiling U	گرداوردن تالیف کردن
	coauthor U	شریک در تالیف ونگارش
	compiles U	گرداوردن تالیف کردن
	acceptable alter nate product U	فراورده مشابه قابل قبول
	acceptable product U	فراورده جانشین قابل قبول
	benzole U	فراورده قیر زغال سنگ
	iso product curve U	منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
	cad U	محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
	cads U	محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
	royalty U	حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
	scissors and paste U	تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
	royalties U	حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
	pirate U	از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
	pirates U	از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
	pirating U	از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
	pirated U	از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
	pseudepigrapha U	نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
	lowliness U	بی ادبی
	impoliteness U	بی ادبی
	indecorousness U	بی ادبی
	inurbanity U	بی ادبی
	literary U	ادبی
	discourtesy U	بی ادبی
	literay U	ادبی
	misbehaciour U	بی ادبی
	irreverence U	بی ادبی
	clownishness U	بی ادبی
	churlishness U	بی ادبی
	belletristic U	ادبی
	misbehaving U	بی ادبی کردن
	misbehaves U	بی ادبی کردن
	apologias U	پوزش ادبی
	plagiarist U	سارق ادبی
	misbehaved U	بی ادبی کردن
	pirating U	دزد ادبی
	pirates U	دزد ادبی
	plagiary U	دزدی ادبی
	misbehave U	بی ادبی کردن
	pirated U	دزد ادبی
	plagiarizer U	دزد ادبی
	apologia U	پوزش ادبی
	anthologies U	گلچین ادبی
	cribs U	دزدی ادبی
	cribbing U	دزدی ادبی
	cribbed U	دزدی ادبی
	to misbehave oneself U	بی ادبی کردن
	stylistic U	ادبی ادیبانه
	crib U	دزدی ادبی
	locus U	مثال ادبی
	anthology U	گلچین ادبی
	figure of speech U	صنایع ادبی
	pirate U	دزد ادبی
	literary property U	حق مالکیت ادبی
	skit U	هجو ادبی
	piracy U	دزدی ادبی
	literarily U	بطور ادبی
	skits U	هجو ادبی
	literal interpretation U	تفسیر ادبی
	criticisms U	نقد ادبی
	gobbet U	گلچین ادبی
	florilegium U	گلچین ادبی
	criticism U	نقد ادبی
	gobbets U	گلچین ادبی
	analecta U	گلچین ادبی
	analecta U	قطعات ادبی
	plagiarism U	دزدی ادبی
	analects U	گلچین ادبی
	miscellanea U	جنگ ادبی
	imagery U	تشبیه ادبی
	garlands U	گلچین ادبی
	reviewers U	منقد ادبی
	reviewer U	منقد ادبی
	garland U	گلچین ادبی
	moral theology U	لاهوت ادبی
	criticised U	نقد ادبی کردن
	He is courteous ( respectful ). U	آدم با ادبی است
	criticises U	نقد ادبی کردن
	criticising U	نقد ادبی کردن
	criticize U	نقد ادبی کردن
	criticized U	نقد ادبی کردن
	criticizes U	نقد ادبی کردن
	criticizing U	نقد ادبی کردن
	architectonics U	ساختمان اثر ادبی
	didactic U	یاد دهنده ادبی
	pirating U	دزدی ادبی کردن
	bluestockings U	دارای ذوق ادبی
	bluestocking U	دارای ذوق ادبی
	textual critic U	ناقد ادبی منقد
	locus classicus U	عبارت نمونه ادبی
	textual critic U	نقدگر متون ادبی
	stylistic U	وابسته به انشای ادبی
	chefs-d'oeuvre U	شاهکار ادبی یا هنری
	chef-d'oeuvre U	شاهکار ادبی یا هنری
	chef d'oeuvre U	شاهکار ادبی یا هنری
	textual critic U	نقد ادبی متون
	analects U	قطعات ادبی منتخبات
	piece U	قطعه ادبی یاموسیقی
	dialogues U	مکالمات ادبی و دراماتیک
	stylist U	از نظر سبک ادبی
	dialogue U	مکالمات ادبی و دراماتیک
	pirate U	دزدی ادبی کردن
	pirated U	دزدی ادبی کردن
	stylists U	از نظر سبک ادبی
	pirates U	دزدی ادبی کردن
	pieces U	قطعه ادبی یاموسیقی
	epigone U	مقلد اثار ادبی و هنری
	pastiche U	تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
	pastiches U	تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
	morceau U	قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
	anthologize U	گلچین ادبی جمع کردن
	the desk U	کار دفتری یا ادبی یاروحانی
	magnum opus U	مهمترین اثر ادبی یا هنری
	slang U	واژه عامیانه وغیر ادبی
	piracy U	چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
	academic	مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
	renaissance U	دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
	plagiarizes U	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
	cool one's heels <idiom> U	به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
	plagiarising U	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
	plagiarized U	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
	anthologist U	متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
	plagiarises U	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
	architectonic U	مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
	sketchbook U	کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
	plagiarised U	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
	academical U	ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
	plagiarize U	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
	plagiarizing U	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
	set pieces U	قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
	sketchbooks U	کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
	plagiary U	سارق اثار ادبی و هنری دیگران
	plagiarist U	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
	set piece U	قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
	classicize U	ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
	Nothing can excuse such impoliteness. U	هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
	neoscholasticism U	نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
	local colour U	نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
	sturm und drang U	نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
	locus classicus U	مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
	author language U	زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
	author U	: نویسندگی کردن تالیف و تصنیف کردن
	ethic U	روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
	exegeses U	تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
	exegesis U	تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
	parodist U	کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
	pot-boilers U	کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود