English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
escapade U فراراززندگی دشوار
escapades U فراراززندگی دشوار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trickly U دشوار
deep <adj.> U دشوار
spinose U دشوار
mind-boggling U دشوار
toughest U دشوار
tougher U دشوار
hardest U دشوار
difficult U دشوار
tough U دشوار
inexplicable U دشوار
roughest U دشوار
mind-blowing U دشوار
rough U دشوار
inexplicit U دشوار
nerve-racking U دشوار
operose U دشوار
strait U دشوار
straits U دشوار
nerve wrack U دشوار
hard U دشوار
harder U دشوار
rock bound U دشوار
operous U دشوار
metaphisical U دشوار
intolerable U دشوار
arduous U دشوار
spiny U دشوار
nerve racking U دشوار
clutch U وضع دشوار
clutches U وضع دشوار
clutching U وضع دشوار
posers U پرسش دشوار
insuperability U دشوار گیری
sticky U دشوار سخت
hard game U بازی دشوار
crux U مسئله دشوار
laborious U دشوار پرزحمت
clutched U وضع دشوار
knotted U سفت دشوار
poseur U پرسش دشوار
poseurs U پرسش دشوار
poser U پرسش دشوار
tour de force U کار دشوار
dilemma U وضع دشوار
dilemmas U وضع دشوار
formidable U دشوار نیرومند
slippery U دشوار لغزان
herculean U بسیار دشوار
sores U سخت دشوار
sore U سخت دشوار
hot potatoes U کار دشوار و ناخوشایند
to be in a pickle <idiom> U در وضعیتی دشوار بودن
succussatory U دارای حرکت دشوار
hot potato U کار دشوار و ناخوشایند
pickle U خیارترشی وضعیت دشوار
pickles U خیارترشی وضعیت دشوار
glossaries U فرهنگ لغات دشوار
glossary U فرهنگ لغات دشوار
uphill U جاده سربالا دشوار
impasse U وضع بغرنج و دشوار
onerous U دشوار طاقت فرسا
jaw breaking U دشوار برای تلفظ
However difficult the circumstances [are] , ... U هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
insupportable U دشوار غیر قابل مقاومت
hydra U چیزی که برانداختن ان دشوار است
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
overparted U دارای سهم زیاد یا دشوار سنگین بار
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
cream-colored wool U پشم شکری [این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com