Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
energy gap
U
فاصله سطوح انرژی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
energy gap between two bands
U
فاصله انرژی دو نوار
low gap semiconductor
U
نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
canard
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
virtual level
U
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pair production
U
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy
U
انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
single space
U
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance
U
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
point blank range
U
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval
U
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
energy transition
U
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
space
U
فاصله دادن فاصله داشتن
spaces
U
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
tail planes
U
سطوح دم
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
At lower levels.
U
در سطوح پایین تر
composite area
U
سطوح مرکب
european unclear a energy agency
U
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
isothermal layer
U
سطوح هم حرارت اب دریا
aloft
U
سطوح بالا در بالای
auxiliary flight surfaces
U
سطوح پرواز کمکی
auxiliary control surfaces
U
سطوح فرامین کمکی
altitude separation
U
حد سطوح مبنای ارتفاع
ailavator
U
سطوح فرامین روی بال
tail boom
U
پایهای که سطوح دم را تحمل میکند
pitch curves
U
تلاقی سطوح طرفین دندانه
formwork exposed
U
قالب بندی سطوح مرئی
formwork unexposed
U
قالب بندی سطوح نامرئی
formwork at cirved section
U
قالب بندی در سطوح منحنی
calyculate
U
دارای سطوح حفره دار
fairing
U
صاف کاری سطوح ائرودینامیکی
fission to yield ratio
U
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
holed
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
variable camber
U
سطوح هادی گاز به داخل توربین
fogging
U
مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
adhesion
U
اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
bright work
U
سطوح فلزی صیقلی و بدون رنگ
isotherm follower
U
دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
close march
U
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
full rubber
U
حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
facet
U
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
facets
U
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
air foil
U
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
adsorption
U
انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
cutting angle
U
زوایای بین سطوح قطعه کارکه باید بریده شود
balanced control surfaces
U
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
rotor incidence
U
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
crossed controls
U
بکارگیری سطوح کنترل برخلاف حالت عادی درمانورهای ویژه
inertia welding
U
جوشکاری توسط دوران سریع و فشار بین سطوح تماس
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
bulk yarn
U
نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
inhibiting
U
اغشتن سطوح داخلی دستگاه یاماشین با ماده ضدخوردگی قبل از انبار کردن ان
performance monitor
U
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
gust lock
U
قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
actuating horns
U
اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
aerodynamic heating
U
افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
control lock
U
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
aerodynamics
U
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
sound absorption
U
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
control surface angle
U
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
differential spoilers
U
اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
moustaches
U
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
brinelling
U
دندانه ها و برجستگیهایی که در سطوح یاتاقانها معمولابراثر بار استاتیک زیاد یااعمال نیرو هنگام جاگذاری وبرداشتن بوجود می اید
inscribes
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribed
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribe
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribing
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
biaxial deformation
U
خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
deep stall
U
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
vane pump
U
خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
altitude separation
U
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
high energy
U
پر انرژی
vigour
U
انرژی
exergonic
U
انرژی ده
deenergized
U
بی انرژی
energy line
U
خط انرژی
energies
U
انرژی
low energy
U
انرژی کم
energy
U
انرژی
endrgized
U
با انرژی
zipped
U
انرژی
zipping
U
انرژی
zips
U
انرژی
energy barrier
U
سد انرژی
vigor
U
انرژی
powering
U
انرژی
power
U
انرژی
isenergic
U
هم انرژی
zip
U
انرژی
powers
U
انرژی
powered
U
انرژی
correlation energy
U
انرژی همبستگی
energy production
U
تولید انرژی
deformation energy
U
انرژی تغییرشکل
energy quantum
U
کوانتوم انرژی
energy pattern
U
الگوی انرژی
energy regeneration
U
بازیابی انرژی
energy pattern
U
نقشه انرژی
kinetic energy
U
انرژی سینتیک
energy principle
U
اصل انرژی
excitation energy
U
انرژی تحریک
kinetic energy
U
انرژی جنبشی
chemical energy
U
انرژی شیمیایی
energy preservation
U
ذخیره انرژی
conservation of energy
U
بقای انرژی
energy preservation
U
نگهداری انرژی
cathexis
U
انرژی روانی
energy shell
U
لایه انرژی
exchange energy
U
انرژی تبادل
kinetic energy
U
انرژی حرکتی
kinetic energy
U
انرژی جنبنده
cohesive energy
U
انرژی همدوسی
fermi energy
U
انرژی فرمی
field energy
U
انرژی میدان
crystal energy
U
انرژی بلور
energetic
U
دارای انرژی
collision energy
U
انرژی برخورد
cohesive energy
U
انرژی همچسبی
energizer
U
منبع انرژی
deenergize
U
قطع انرژی
power transfer
U
انتقال انرژی
energy shell
U
پوسته انرژی
energy spectrum
U
طیف انرژی
energy spectrum
U
بیناب انرژی
energy stage
U
لایه انرژی
deenergized
U
بی انرژی شده
energy storage
U
انباره ی انرژی
energy supply
U
منبع انرژی
energy theorem
U
تئوری انرژی
energy transfer
U
انتقال انرژی
energy transmission
U
انتقال انرژی
dissipation of energy
U
اتلاف انرژی
atomic energy
U
انرژی اتمی
energy content
U
فرفیت انرژی
bending energy
U
انرژی خمشی
energy content
U
محتوای انرژی
energy converter
U
مبدل انرژی
energy crisis
U
بحران انرژی
energy demand
U
مطالبه انرژی
energy density
U
دانسیته انرژی
energy dissipation
U
اسراف انرژی
binding energy
U
انرژی پیوندی
energy dissipation
U
انرژی اتلاف
energy distribution
U
پخش انرژی
energy distribution
U
توزیع انرژی
energy drop
U
افت انرژی
energy equation
U
معادله انرژی
electron energy
U
انرژی الکترون
energy content
U
گنجایش انرژی
energizing loss
U
تلف انرژی
energy band
U
نوار انرژی
energy band
U
باند انرژی
energy conservation
U
بقاء انرژی
endrgized
U
انرژی یافته
dissociation energy
U
انرژی تفکیک
activation energy
U
انرژی کنانش
activation energy
U
انرژی فعالسازی
absolute energy
U
انرژی مطلق
endergonic
U
انرژی گیر
energy conservation
U
بقای انرژی
energy consumption
U
مصرف انرژی
energy exchange
U
تبادل انرژی
interchange of energy
U
تبادل انرژی
output
U
انرژی خروجی
energy level
U
تراز انرژی
energy loss
U
تلف انرژی
energy loss
U
گمگشت انرژی
energy of activation
U
انرژی فعالسازی
energy of vibration
U
انرژی ارتعاشی
energy expenditure
U
هزینه انرژی
bond energy
U
انرژی پیوند
might
U
نیرو انرژی
energy of vibration
U
انرژی ارتعاش
electric energy
U
انرژی الکتریکی
energy state
U
حالت انرژی
outputs
U
انرژی خروجی
energy level
U
سطح انرژی
binding energy
U
انرژی بستگی
energy flow
U
جریان انرژی
bioenergetics
U
انرژی جانداران
electron affinity
U
انرژی خروج
energy flow
U
سیلان انرژی
electromegnetic energy
U
انرژی الکترومغناطیسی
electrical energy
U
انرژی برقی
bloch band
U
نوار انرژی
energy flow
U
شارش انرژی
energy gain
U
بازده انرژی
energy gradient
U
شیب خط انرژی
energy intake
U
ورود انرژی
energy intake
U
مدخل انرژی
eigenstate
U
حالت انرژی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com