Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
decentralization
U
غیر متمرکز سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
centralized
U
متمرکز
concentrative
U
متمرکز
localizing
U
متمرکز کردن
localizes
U
متمرکز کردن
fixed fire
U
اتش متمرکز
concenter
U
متمرکز کردن
localize
U
متمرکز کردن
localising
U
متمرکز کردن
localises
U
متمرکز کردن
intensive
U
پرقوت متمرکز
centralizing
U
متمرکز کردن
localized capacity
U
فرفیت متمرکز
focussing
U
متمرکز ساختن
concentrating
U
متمرکز کردن
concentrates
U
متمرکز کردن
concentrate
U
متمرکز کردن
concentrated load
U
بار متمرکز
concentrator
U
متمرکز کننده
concentrator
U
متمرکز شونده
centralizes
U
متمرکز کردن
centralize
U
متمرکز کردن
centralising
U
متمرکز کردن
centralises
U
متمرکز کردن
centralised
U
متمرکز کردن
focusses
U
متمرکز ساختن
centralized system
U
نظام متمرکز
decentpalized
U
غیر متمرکز
centralizer
U
متمرکز کننده
centrally planned economy
U
اقتصاد متمرکز
centralized lubrication
U
روغنکاری متمرکز
focus
U
متمرکز ساختن
centralist socialism
U
سوسیالیسم متمرکز
focused
U
متمرکز ساختن
center
U
متمرکز کردن
focuses
U
متمرکز ساختن
center drill
U
مته متمرکز
focussed
U
متمرکز ساختن
center lathe
U
ماشین تراش متمرکز
decentralization
U
غیر متمرکز کردن
centralized planning
U
برنامه ریزی متمرکز
centralized oil shot system
U
روغنکاری متمرکز فشاری
center grinding
U
دستگاه سنگ متمرکز
center
U
متمرکز نقطه اتکاء
centralized network configuration
U
ساختار شبکهای متمرکز
focussed
U
متمرکز کردن توجه
centeralized planning
U
برنامه ریزی متمرکز
focus
U
متمرکز کردن توجه
focuses
U
متمرکز کردن توجه
focussing
U
متمرکز کردن توجه
focused
U
متمرکز کردن توجه
focusses
U
متمرکز کردن توجه
focalize
U
درکانون متمرکز کردن
decentralized planning
U
برنامه ریزی غیر متمرکز
hilar
U
متمرکز ونزدیک به ناف ومرکز
stigmatism
U
ننگ نور متمرکز در یک نقطه
totalitarianism
U
رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
pooled
U
قرقره متمرکز کردن یا محل تمرکز
pool
U
قرقره متمرکز کردن یا محل تمرکز
pools
U
قرقره متمرکز کردن یا محل تمرکز
totalism
U
رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
monroe effect
U
اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
distributing
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributes
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distribute
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
whitest
U
چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
whiter
U
چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
white
U
چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
centralized
U
امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
smart
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
concentrates
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrate
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrating
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
epitomizing
U
متمرکز کردن مجسم کردن
epitomizes
U
متمرکز کردن مجسم کردن
epitomized
U
متمرکز کردن مجسم کردن
epitomize
U
متمرکز کردن مجسم کردن
epitomising
U
متمرکز کردن مجسم کردن
epitomises
U
متمرکز کردن مجسم کردن
epitomised
U
متمرکز کردن مجسم کردن
fixate
U
محکم کردن متمرکز کردن
concentrated fire
U
اتش متمرکز توده اتش
authoritarainism
U
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
distributed processing system
U
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
centralized data processing
U
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
client centered therapy
U
درمان متمرکز بر درمان جو
massed fire
U
اتش توده شده اتش متمرکز شده
bundle
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
pavement
U
کف سازی
pavements
U
کف سازی
stylization
U
مد سازی
flection
U
خم سازی
flooring
U
کف سازی
compaction
U
تو پر سازی
local anasthesia
U
سر سازی
individuation
U
تک سازی
individualization
U
تک سازی
bridge building
U
پل سازی
idolization
U
بت سازی
padding
U
له سازی
bridgework
U
پل سازی
retortion
U
کج سازی
individualises
U
تک سازی
individualised
U
تک سازی
retortion
U
خم سازی
deflexion
U
خم سازی
truncation
U
بی سر سازی
individualize
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
repk lection
U
پر سازی
individualising
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
inculcation
U
جایگیر سازی
inspissation
U
غلیظ سازی
inceration
U
موم سازی
incavation
U
پوک سازی
impregnation
U
ابستن سازی
immortalization
U
جاوید سازی
channelization
U
مجرا سازی
image formation
U
تصویر سازی
ichnography
U
زمینه سازی
rejuvenation
U
جوان سازی
intensification
U
پر قوت سازی
infuriation
U
خشمگین سازی
assimilation
U
درون سازی
assimilation
U
همگون سازی
milling
U
ارد سازی
hymnography
U
سرود سازی
inflexion
U
خم سازی خمیدگی
inebriation
U
مست سازی
arching
U
طاق سازی
individuation
U
جدا سازی
smoothing
U
صاف سازی
individualization
U
فرد سازی
individualization
U
منفرد سازی
industrialization
U
صنعتی سازی
afforestment
U
جنگل سازی
neutralization
U
خنثی سازی
insulating
U
عایق سازی
insulates
U
عایق سازی
insulate
U
عایق سازی
pacification
U
ارام سازی
exclusion
U
محروم سازی
conceptualization
U
مفهوم سازی
computer simulation
U
شبیه سازی
compactions
U
فشرده سازی
neutralization
U
بی اثر سازی
horology
U
ساعت سازی
anabiosis
U
زنده سازی
grillwork
U
سبد سازی
gunsmithery
U
تفنگ سازی
haematogenesis
U
خون سازی
harmonization
U
هم اهنگ سازی
heterodyne reception
U
زنه سازی
anonymization
U
گمنام سازی
seduction
U
گمراه سازی
histogenesis
U
بافت سازی
aromatization
U
معطر سازی
aromatization
U
عطر سازی
arrefication
U
رقیق سازی
belittlement
U
کم ارزش سازی
bellfounding
U
زنگ سازی
christianization
U
عیسوی سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com