Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
girly
U
غیر بالغ خام وبچه گانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hobbledehoy
U
کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
lollipop
U
اب نبات یا شیرینی که در سرچوب نصب شده وبچه ها انرامیمکند
lollipops
U
اب نبات یا شیرینی که در سرچوب نصب شده وبچه ها انرامیمکند
lollypop
U
اب نبات یا شیرینی که در سرچوب نصب شده وبچه ها انرامیمکند
imago
U
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
majoring
U
بالغ
of mature age
U
بالغ
grown-up
U
بالغ
grown-ups
U
بالغ
adolescent
U
بالغ
adolescents
U
بالغ
immature
U
نا بالغ
adult
U
بالغ
adults
U
بالغ
majored
U
بالغ
passing
U
بالغ بر
mature
U
بالغ
full grown
U
بالغ
matures
U
بالغ
full-grown
U
بالغ
major
U
بالغ
of age
U
بالغ
marriageable
U
بالغ
sextuplicate
U
شش گانه
triple
U
سه گانه
trinary
U
سه گانه
tripled
U
سه گانه
triples
U
سه گانه
three fold
U
سه گانه
ternal
U
سه گانه
triplet
U
سه گانه
sextuplet
U
شش گانه
hobby-horse
U
گانه
hobby-horses
U
گانه
decuple
U
ده گانه
trinal
U
سه گانه
tripling
U
سه گانه
trebly
U
سه گانه
sextette
U
شش گانه
hexaploid
U
شش گانه
grown up
U
بالغ و رشید
grow up
U
بالغ شدن
bloomer
U
شخص بالغ
full fledged
U
بالغ رسیده
maturate
U
بالغ شدن
to come of age
U
بالغ شدن
fullest
U
بالغ رسیده
subadult
U
نیمه بالغ
come of age
U
بالغ شدن
attaining one's majority
U
بالغ شدن
full-fledged
U
بالغ رسیده
full
U
بالغ رسیده
ripest
U
بالغ چیدنی
exceeded
U
بالغ شدن بر
soar
U
بالغ شدن بر
exceeds
U
بالغ شدن بر
to attain on's majority
U
بالغ شدن
to figure out
U
بالغ شدن
to foot up
U
بالغ شدن
to grow up
U
بالغ شدن
exceed
U
بالغ شدن بر
to run up to
U
بالغ شدن بر
mount
U
بالغ شدن بر
soared
U
بالغ شدن بر
soars
U
بالغ شدن بر
Mt
U
بالغ شدن
riper
U
بالغ چیدنی
ripe
U
بالغ چیدنی
mounts
U
بالغ شدن بر
mature
U
بالغ شدن
matures
U
بالغ شدن
number
U
بالغ شدن بر
Mts
U
بالغ شدن
numbers
U
بالغ شدن بر
macrogamete
U
کلان گانه
triple point
U
نقطه سه گانه
in severalty
U
جدا گانه
octoploid
U
هشت گانه
triple bond
U
پیوند سه گانه
the big three
U
بزرگان سه گانه
the three kingdoms
U
مولودهای سه گانه
the three kingdoms
U
موالیدسه گانه
the tribes
U
اسباط 21 گانه
the triple entent
U
ائتلاف سه گانه
ternary
U
سه برگچهای سه گانه
the learned professions
U
علوم سه گانه
trilcgy
U
یا قطعات سه گانه
ternate
U
سه برگچهای سه گانه
triple address
U
با نشانی سه گانه
septempartite
U
هفت گانه
quadruplet
U
چهار گانه
quadruplets
U
چهار گانه
quadruple
U
چهار گانه
quadrupled
U
چهار گانه
quadruples
U
چهار گانه
quadrupling
U
چهار گانه
duopoly
U
انحصار دو گانه
toothless
U
بچه گانه
sextet
U
شش گانه شش قلو
sextets
U
شش گانه شش قلو
degress of comparison
U
درجات سه گانه
services
U
نیروهای سه گانه
twelve
U
دوازده گانه
amounting
U
بالغ شدن رسیدن
goslings
U
شخص نا بالغ وخام
gosling
U
شخص نا بالغ وخام
averaged
U
رویهمرفته بالغ شدن
averages
U
رویهمرفته بالغ شدن
averaging
U
رویهمرفته بالغ شدن
average
U
رویهمرفته بالغ شدن
maturely
U
بطور کامل یا بالغ
amounts
U
بالغ شدن رسیدن
amounted
U
بالغ شدن رسیدن
amount
U
بالغ شدن رسیدن
twelve tables
U
الواح دوازده گانه
small clothes
U
جامه بچه گانه
triumvir
U
عضو اتحاد سه گانه
trivium
U
علوم ازاد سه گانه
the big four
U
بزرگان چهار گانه
the three persons
U
اقنوم های سه گانه
slingshot
U
تیرکمان بچه گانه
slingshots
U
تیرکمان بچه گانه
decathlon
U
ورزشهای ده گانه دوومیدانی
octarchy
U
ولایات هشت گانه
octachord
U
نتهای هشت گانه
multicomputer
U
کامپیوتر چند گانه
multiprocessing
U
پردازش چند گانه
fourteen points
U
اصول چهارده گانه
five unit code
U
الفبای پنج گانه
multiple connector
U
بست چند گانه
pedologia
U
گفتار بچه گانه
octateuch
U
کتابهای هشت گانه
punic wars
U
جنگهای سه گانه رم باقرطاجنی ها
multiple regression
U
رگرسیون چند گانه
sextuple
U
دارای شش ضربه شش گانه
decathlons
U
ورزشهای ده گانه دوومیدانی
hypocorism
U
لقب بچه گانه
heptarchy
U
ولایات هفت گانه
to tal
U
بالغ شدن بر جمع زدن
the students t. 00
U
شاگردان به 004تن بالغ میشود
multiprocessing system
U
سیستم پردازش چند گانه
multiaccess computer
U
کامپیوتر با دسترسی چند گانه
multiprecision arithmetic
U
ریاضیات با دقت چند گانه
parish register
U
دفتر ثبت وقایع سه گانه
The losses run into hundreds of thousands.
U
خسارات بالغ به صدها هزار می شوند.
to run to a quantity
[to run into a sum]
U
بر مبلغی
[مقداری]
بالغ شدن
[یا بودن]
mensch
U
[انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
the students total 00
U
شماره شاگردابه 004تن بالغ میشود
spermatozoa
U
یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
spermatozoon
U
یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
multiple arc lamp
U
لامپ قوسی با اتصال چند گانه
soapbox derby
U
مسابقه گاریهای بچه گانه درسرازیری
hop stop and jump
U
قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
signs of the zodiac
U
صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
to orient oneself
U
جهات چهار گانه خود راتعیین کردن
gamete
U
سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
The book runs to nearly 600 pages.
U
این کتاب تقریبا بالغ بر ۶۰۰ صفحه می شود.
trigraph
U
حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
triathlon
U
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
hierarchies
U
گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchy
U
گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
agoines
U
مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
phratry
U
درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
jan grid
U
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
menu display
U
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
siva
U
خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
heptateueh
U
کتب هفت گانه اول کتب عهدعتیق
vigesimal
U
بیست قسمت شده بیست گانه
octamerous
U
هشت گانه هشت عددی
pocket
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
Seprately.
U
جدا جدا ( جدا گانه )
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com