English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
one nails drives another U غم جدید غم کهنه را بر از یاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rehyphenation U تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
imagism U مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
installs U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
clout U پارچه کهنه کهنه
clouts U پارچه کهنه کهنه
clouting U پارچه کهنه کهنه
clouted U پارچه کهنه کهنه
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
kettle holder U کهنه
knacker U کهنه خر
weatherworn U کهنه
worm eaten U کهنه
tatters U کهنه
tacky U کهنه
fustiest U کهنه
fusty U کهنه
rag U کهنه
outworn U کهنه
rags U کهنه
obsolete U کهنه
fustier U کهنه
timeworn U کهنه
trity U کهنه
antiquated U کهنه
age old U کهنه
out of d. U کهنه
pokey U کهنه
antique U کهنه
ragman U کهنه خر
antiques U کهنه
ragged U کهنه
olden U کهنه
shabbly U کهنه
mucid U کهنه
wadding U کهنه
obsolescent U کهنه
archaic U کهنه
age-old U کهنه
wads U کهنه
trite U کهنه
run-down U کهنه
rungs U کهنه
by gone U کهنه
dossil U کهنه
crusted U کهنه
pokier U کهنه
pokiest U کهنه
wad U کهنه
behind the times U کهنه
worn-out U کهنه
obsolescence U کهنه گی
poky U کهنه
worn out U کهنه
run down U کهنه
dowdy U کهنه
old-fashioned U کهنه
weatherbeaten U کهنه
musty U کهنه
gray U کهنه
lint U کهنه
fogram U کهنه
stale U کهنه
behindhand U کهنه
wads U کهنه نمد
fripper U کهنه فروش
boneman U کهنه فروش
obsolesce U کهنه شدن
wad U کهنه نمد
rag U کهنه شدن
fripperer U کهنه فروش
antiquate U کهنه کردن
rags U کهنه شدن
dab U کهنه را نم زدن
green meat U گوشت کهنه
ogygian U بسیار کهنه
duds U رخت کهنه
dabbed U کهنه را نم زدن
older U کهنه کار
ages U کهنه کردن
shabbier U کهنه ژنده
aging U کهنه شدن
hunkerism U کهنه پرستی
duddy U کهنه پوش
fogyish U کهنه پرست
fogyism U کهنه پرستی
aging U کهنه کردن
codex U دستخط کهنه
shabbiest U کهنه ژنده
oldest U پیرانه کهنه
older U پیرانه کهنه
shabby U کهنه ژنده
old U پیرانه کهنه
old U کهنه کار
dabs U کهنه را نم زدن
duddie U کهنه پوش
age U کهنه کردن
ancient U کهن کهنه
veterans U کهنه کار
back numbers U چیز کهنه
Neanderthal U خیلی کهنه
uptight U کهنه پرست
fuddy-duddy U کهنه اندیش
fuddy-duddies U کهنه اندیش
dodos U کهنه پسند
dodoes U کهنه پسند
dodo U کهنه پسند
wash linen U کهنه فرفشویی
dead U منسوخ کهنه
wall rue U سداب کهنه
unworn U کهنه نشده
the old world U جهان کهنه
back numbers U شماره کهنه
back number U چیز کهنه
back number U شماره کهنه
sour dough U کهنه کار
thread bare U فرش کهنه
old wool U پشم کهنه
stale joke U جوک کهنه
obscurantism U کهنه پرستی
lint U کهنه فتیله
A pair of old pants ( trousers ) . U یک شلوار کهنه
superannuated U زیاد کهنه
unreconstructed U کهنه پرست
old timer U کهنه کار
oldest U کهنه کار
superannuate U کهنه شدن
veteran U کهنه سرباز
junk U کهنه و کم ارزش
veterans U کهنه سرباز
rag picker U کهنه برچین
ragman U کهنه فروش
pseudo archaic U کهنه نما
old-timer U کهنه کار
old-timers U کهنه کار
mouldy U کهنه وفاسد
veteran U کهنه کار
back out U کهنه و فرسوده شدن
hach U زیاداستعمال کردن کهنه
bibliopolism U فروش کتابهای کهنه
glass cloth U کهنه شیشه پاک کن
Antiguated U آنتیک ،کهنه،قدیمی
trade something in <idiom> U تعویض وسایل کهنه
paleology U دانش چیزهای کهنه
outwear U کهنه شدن گذراندن
passe U کهنه مسلک گذشته
he has seen sevice U کهنه کار است
ragpicker U کهنه و ژنده جمع کن
tampons U پنبه یا کهنه قاعدگی
tampon U پنبه یا کهنه قاعدگی
antediluvian U ادم کهنه پرست
bric a brac U اشیاء کهنه وعتیقه
stager U ادم کهنه کار
knackery U جنس بنجل و کهنه
wear out U کهنه و فرسوده شدن
dishcloth U کهنه فرف شویی
sea dog U ملوان کهنه کار
to pick rags U کهنه برچینی کردن
dishcloths U کهنه فرف شویی
fossilizes U سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
age U : پیرشدن پیرنماکردن کهنه شدن
fossilize U سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
ages U : پیرشدن پیرنماکردن کهنه شدن
well worn U زیاد کار کرده کهنه
modified stock car U اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
God bless [you] ! U خدا حافظ [واژه کهنه]
ragbag U کیف لباسهای کهنه و بی مصرف
ragbags U کیف لباسهای کهنه و بی مصرف
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
well-worn U زیاد کار کرده کهنه
bibliopoly U فروش کتابهای کهنه یاعتیق
veteran skill U مهارت و کهنه کاری کارازمودگی
jalopies U اتومبیل یا هواپیمای کهنه واسقاط
jalopy U اتومبیل یا هواپیمای کهنه واسقاط
vet U بیطاری کردن کهنه سرباز
vetted U بیطاری کردن کهنه سرباز
he is a past master in U او در استاد یا کهنه کار است
fossilising U سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
fossilises U سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
fossilised U سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
junk U طناب کهنه کاغذ پاره
Old clothes ( houses ) . U لباس ( خانه های) کهنه
fossilizing U سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
She's quite a back number. <idiom> U او [زن] آدم کهنه فکری است.
demode U ازمد افتاده کهنه شده
vets U بیطاری کردن کهنه سرباز
snot rag U کهنه بینی پاک کنی
dish towel U کهنه فرف خشک کنی
old fashioned U کهنه پرست محافظه کار
tampon U توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
tampons U توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
His political beliefs are old hat now . U عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
mossback U ادم کهنه پرست یا محافظه کار
mossyback U ادم کهنه پرست یا محافظه کار
Who is worse shod than the shoemakers wife?. <proverb> U کهنه تر از کفش زن کفاش ,کفشى هست ؟.
The old paper money is called in. U اسکناسهای کهنه از جریان خارج می شوند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com