Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
plant food
U
غذای گیاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
botanical
U
ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
vegetable jelly
U
دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
health foods
U
غذای سالم
health food
U
غذای سالم
junk food
U
غذای ناسالم
birdseed
U
غذای پرندگان
sweetmeat
U
غذای شیرین
stinkpot
U
غذای بدبو
chicken feed
U
غذای جوجه
spirilual nutriment
U
غذای روحانی
shore dinner
U
غذای دریایی
antipasto
U
غذای اشتهااور
cornmeal
U
غذای ذرت
dinette
U
غذای گرم
entree
U
غذای اصلی
meats
U
غذای اصلی
meat
U
غذای اصلی
plant food
U
غذای گیاه
potluck
U
غذای مختصر
junk foods
U
غذای ناسالم
luncheons
U
غذای مفصل
restorative food
U
غذای مقوی
luncheon
U
غذای مفصل
seafood
U
غذای دریایی
sop
U
غذای مایع
sops
U
غذای مایع
dish of the day
U
غذای روز
when in season
U
غذای فصل
herbescent
U
گیاهی
vegetative
U
گیاهی
herbaceous
U
گیاهی
vegetable
U
گیاهی
vegetal
U
گیاهی
Frozen meat ( food ) .
U
گوشت ( غذای ) یخ زده
Good wholesome food .
U
غذای سالم وکامل
debilitant
U
غذای ضعیف کننده
Oily skin (food).
U
پوست ( غذای ) چرب
set menu
U
صورت غذای هر روزه
fondu
U
نوعی غذای سویسی
stenophagous
U
غذای محدود خوار
a special menu
U
صورت غذای مخصوص
gastronomist
U
متخصص غذای لذیذ
chopsuey
U
نوعی غذای چینی
board
U
غذای روی میز
boarded
U
غذای روی میز
chow mein
U
نوعی غذای چینی
geographical botany
U
جغرافیای گیاهی
sap wood
U
شیره گیاهی
vegetable fiber
U
الیاف گیاهی
latex
U
شیره گیاهی
plant geography
U
جغرافیای گیاهی
phytogeopraphy
U
جغرافیای گیاهی
phytochorology
U
جغرافیای گیاهی
geobotany
U
جغرافیای گیاهی
herbal dye
U
رنگینه گیاهی
mildew
U
زنگ گیاهی
honeydew
U
شهد گیاهی
sap
U
شیره گیاهی
sapped
U
شیره گیاهی
phyton
U
واحد گیاهی
phytogeography
U
جغرافیای گیاهی
saps
U
شیره گیاهی
pectin
U
ژلاتین گیاهی
loose smut
U
زنگ گیاهی
vegetality
U
حالت گیاهی
jassid
U
افت گیاهی
vegetive
U
گیاهی روینده
vegtable fat
U
چربی گیاهی
galenical
U
داروی گیاهی
milking
U
شیره گیاهی
milked
U
شیره گیاهی
bacterium
U
میکروبهای گیاهی
blight
U
زنگ گیاهی
blighting
U
زنگ گیاهی
bolster layer
U
بالش گیاهی
blights
U
زنگ گیاهی
milk
U
شیره گیاهی
auxin
U
هورمون گیاهی
aphis
U
شپشک گیاهی
vegetation
U
پوشش گیاهی
vegetation
U
زندگی گیاهی
pectin
U
دلمه گیاهی
floral zone
U
منطقه گیاهی
botanical pesticide
U
افت کش گیاهی
floral ornament
U
تزیینات گیاهی
milks
U
شیره گیاهی
baked meat
U
شیرینی اردی غذای پخته
progressive cookery
U
پخت تدریجی غذای یکان
to toy with one's food
U
با غذای خود بازی کردن
food container
U
فرف غذای قابل حمل
sloshes
U
غذای چسبناک مشروب لزج
Rice is a wholesome food .
U
برنج غذای کاملی است
slosh
U
غذای چسبناک مشروب لزج
sloshing
U
غذای چسبناک مشروب لزج
bakemeat
U
شیرینی اردی غذای پخته
speciality of the house
U
غذای مخصوص طبخ منزل
That was a very good meal.
غذای خیلی خوبی بود.
trichomic
U
کرک گیاهی مویک
underwood
U
گیاهی که در زیردرختی روییده
vitta
U
لوله یا منفذ گیاهی
plant-dyes
U
رنگینه های گیاهی
psyllidae
U
شپشههای جهنده گیاهی
trichome
U
کرک گیاهی مویک
psylla
U
شپشههای جهنده گیاهی
Manila
U
از الیاف گیاهی نساجی
plant ecology
U
بوم شناسی گیاهی
phytogenic
U
دارای منشاء گیاهی
phytosociology
U
جامعه شناسی گیاهی
phytobiology
U
علم الحیات گیاهی
humus
U
خاک گیاهی هرموس
guard cell
U
گیاهی را تشکیل میدهند
lenticel
U
خلل وفرج گیاهی
mungo
U
گیاهی از تیره روناسیان
fire blast
U
یرقان سوزنده گیاهی
paleobotany
U
سنگواره شناسی گیاهی
pollinose
U
شبیه گرده گیاهی
to pull up a plant
U
گیاهی را ازریشه دراوردن
phytoecology
U
بوم شناسی گیاهی
ravioli
U
نوعی غذای ایتالیایی از گوشت و نشاسته
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
غذای خوب طبیب را فراری می دهد.
entremets
U
غذای لذید اضافه بر برنامه معمولی
casserole
U
نوعی غذای مرکب از گوشت وارد
casseroles
U
نوعی غذای مرکب از گوشت وارد
succotash
U
غذای مرکب از لوبیا ومغزذرت پخته
agape
U
غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا
[دین]
mawkish
U
حالت تهوع نسبت به غذای بدمزه
underfeed
U
غذای غیر کافی خوردن یا دادن
excrescency
U
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
dragon's head
U
گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
pollen counts
U
درصد گردههای گیاهی در هوا
deciduous
U
گیاهی که در زمستان برگ میریزد
pollen count
U
درصد گردههای گیاهی در هوا
dragon head
U
گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
turgor
U
ورم سلولهای زنده گیاهی
trailer
U
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
verticillium
U
قارچ ناقص افت گیاهی
turgor
U
اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
trailers
U
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
irid
U
گیاهی از جنس سوسن یازنبق
I revisited her recipe.
U
من دستور کار
[غذای]
او
[زن]
را دوباره بکار بردم.
The food was not fit to eat.
U
غذای ناجوری بود ( قابل خوردن نبود )
for half board
U
برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
vetch
U
ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود
taxon
U
واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
ecesis
U
قراردادن حیوان یا گیاهی درمحل دیگری
herbal
U
مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
herb doctor
U
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
eelgrass
U
علف مارماهی که گیاهی است دریایی
albumens
U
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
buckeye
U
گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
albumen
U
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
aaron's beard
U
گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
sori
U
خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
He warned he would go on a termless hunger strike.
U
او
[مرد]
هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
slopped
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
broth
U
غذای مایعی مرکب از گوشت یاماهی وحبوبات وسبزیهای پخته
slopping
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
foliage plant
U
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
green soap
U
صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
gutta percha
U
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
globeflower
U
گیاهی از تیره الاله واز جنس الالگان
puff
U
دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
puffing
U
دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
puffs
U
دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
louse
U
هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش
greenbrier
U
گیاهی از خانوداده smilax شبیه عشبه یاصبرینه طبی
intermaediate host
U
جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
teliospore
U
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
glabrescent
U
گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
plastogene
U
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
floristry
U
شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
larkspur
U
[نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
pyxidium
U
کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
epiphytology
U
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
galbanum
U
نوعی صمغ زرد رنگ که از گیاهی شبیه انقوزه گرفته میشود و مصرف طبی دارد
munchies
[Colloquial]
U
غذای برای ریز ریز خوردن
[مانند تخمه یا پسته]
carthamin
U
رنگینه زرد که از شیره گیاه سفلاور بدست می آید این رنگ گیاهی بیشتر در هند و چین مصرف می شود
hunger strikes
U
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
hunger strike
U
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
embryophyte
U
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
acanthus design
U
طرح پیچک
[الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
botany
U
گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
natural dyes
U
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com