English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exhibitionism U عورت نمایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anything that a man conceals U عورت
privy parts U عورت
sexual organ U عورت
exhibitionist U عورت نما
pudendal U وابسته به عورت یا شرمگاه
pudic U وابسته به عورت یا شرمگاه
to cover one's nakedness U ستر عورت کردن
spectroscopic binary U دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
effeminacy U زن نمایی
seediness U بد نمایی
shabbiness U نخ نمایی
male protest U نر نمایی
aberration U کج نمایی
exponential U نمایی
bimodal U دو نمایی
squalidity U بد نمایی
modals U نمایی
modal U نمایی
squalidness U بد نمایی
unimodal U یک نمایی
grandiosity U بزرگ نمایی
holographic image U نمایی از شی سه بعدی
illusionism U عمق نمایی
exponential rate U نرخ نمایی
playing dead U مرده نمایی
exponential rate U اهنگ نمایی
dichroism U دو رنگ نمایی
exponent bias U پیشقدر نمایی
exponential curve U منحنی نمایی
exponential function U تابع نمایی
exponential distribution U توزیع نمایی
illusionism U سه بعد نمایی
maculation U ملوث نمایی
sightliness U خوش نمایی
spectroscopy U طیف نمایی
spectroscopy U بیناب نمایی
stereoscopics U برجسته نمایی
transparecy U پشت نمایی
transparence U پشت نمایی
verisimilitude U راست نمایی
slow motion U کند نمایی
showiness U خود نمایی
sanctimony U مقدس نمایی
sanctified airs U مقدس نمایی
masculine protest U نرینه نمایی
master stroke U هنر نمایی
pearliness U مروارید نمایی
pretentiousness U خود نمایی
prewetting U پیش تر نمایی
sanctimoniousness U مقدس نمایی
puppydom U خود نمایی
puppyhood U خود نمایی
tokenism U نمونه نمایی
death feigning U مرده نمایی
data display U داده نمایی
transparencies U پشت نمایی
transparency U پشت نمایی
magnification U بزرگ نمایی
magnification U درشت نمایی
ostentation U خود نمایی
saber rattling U قدرت نمایی
likelihood U درست نمایی
pleading U برهان نمایی
notoriety U انگشت نمایی
magnifications U درشت نمایی
foreshortening U کوته نمایی
flare U خود نمایی
flares U خود نمایی
characterization U منش نمایی
boldfacing U درشت نمایی
grins U دندان نمایی
grinning U دندان نمایی
grinned U دندان نمایی
grin U دندان نمایی
magnifications U بزرگ نمایی
characterized U منش نمایی کردن
characterize U منش نمایی کردن
characterising U منش نمایی کردن
characterizes U منش نمایی کردن
characterises U منش نمایی کردن
characterised U منش نمایی کردن
parading U خود نمایی کردن
woolliness U پشم نمایی پرپشمی
parades U خود نمایی کردن
parade U خود نمایی کردن
to cut a dash U خود نمایی کردن
to prank out oneself U خود نمایی کردن
characterizing U منش نمایی کردن
prink U خود نمایی کردن
likelihood ratio U بهر درست نمایی
ebullioscopy constant U ثابت غلیان نمایی
magnification factor U عامل درشت نمایی
direction indicator U دستگاه جهت نمایی
circular dischroism U دو رنگ نمایی دورانی
maximum liklihood U درست نمایی بیشینه
paraded U خود نمایی کردن
masterstrokes U هنر نمایی شاهکار
masterstroke U هنر نمایی شاهکار
lateral magnifying power U درشت نمایی جانبی
magnifications U بزرگ سازی درشت نمایی
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
powers U درشت نمایی قدرت دوربین
powering U درشت نمایی قدرت دوربین
powered U درشت نمایی قدرت دوربین
power U درشت نمایی قدرت دوربین
time constant of an exponential quantity U ثابت زمانی یک کمیت نمایی
maximum likelihood method U روش حداکثر درست نمایی
panchromatic emulsion U امولسیون تمام رنگ نمایی
magnification U بزرگ سازی درشت نمایی
perspective U عمق نمایی چشم انداز
perspectives U عمق نمایی چشم انداز
resolution U قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
pedantic U وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
resolutions U قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
sandbar U جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
hypsographic map U نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
animations U ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
hypsometric diagram U طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
animation U ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
cheneau U [ناودان با نیم نمایی از قرنیز پیچ در پیچ]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com