English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
complementary factors U عوامل مکمل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elasticity of factor substitution U کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
completive U مکمل
nine's complement U مکمل 9
complementarity U مکمل
two's complement U مکمل 2
ten's complement U مکمل 01
one's complement U مکمل یک
supplemented U مکمل
supplements U مکمل
supplement U مکمل
supplementing U مکمل
supplementary U مکمل
complementary U مکمل
integrant U مکمل
complemented U مکمل
complementing U مکمل
complements U مکمل
complement U مکمل
fan cameras U دوربینهای مکمل
radix complement U مکمل مبنا
codicils U مکمل وصیتنامه
codicil U مکمل وصیتنامه
integral part U جزء مکمل
complementary goals U اهداف مکمل
objective complement U مکمل موضوع
complementary demand U تقاضای مکمل
complementary colors U رنگهای مکمل
complementary goods U کالاهای مکمل
codicillary U مکمل وصیتنامه
nine's complement U مکمل دهدهی
complementary resources U منابع مکمل
integrant U جزء مکمل
additional moment U لنگر مکمل
additional <adj.> U مکمل اضافی
complemented U مکمل دهدهی
complement U حد مجاز مکمل
complements U مکمل دهدهی
complement U مکمل دهدهی
true complement U مکمل صحیح
complements U حد مجاز مکمل
complemented U متمم مکمل
complements U متمم مکمل
true complement U مکمل واقعی
complementing U مکمل دهدهی
complemented U حد مجاز مکمل
complementing U حد مجاز مکمل
complementing U متمم مکمل
supplementary costs U هزینههای مکمل
complement U متمم مکمل
self complementing code U کد خود مکمل
supplementary U اضافی مکمل
complementary U زاویه مکمل
m factors U عوامل ام
effects U عوامل
supplementing U الحاق زاویه مکمل
supplements U الحاق زاویه مکمل
supplement U الحاق زاویه مکمل
supplemented U الحاق زاویه مکمل
makeweight U چیز یاعضو مکمل
additional bending moment U لنگر خشمی مکمل
factor demand U تقاضای عوامل
psychological factors U عوامل روانی
excusatory conditions U عوامل رافعه
factor price U قیمت عوامل
elements of expense U عوامل هزینهای
constant factors U عوامل ثابت
growth factors U عوامل رشد
human factor U عوامل انسانی
demand factors U عوامل تقاضا
factor productivity U بازدهی عوامل
institutional factors U عوامل نهادی
factor proportion U نسبت عوامل
factors of production U عوامل تولید
adverse factors U عوامل نامساعد
technical data U عوامل فنی
production factors U عوامل تولید
allocative factors U عوامل تخصیصی
total factor productivity U بازدهی کل عوامل
balancing factors U عوامل جبرانی
aerodynamic factors U عوامل ایرودینامیکی
natural agents U عوامل طبیعی
motivational factors U عوامل محرکه
agents of production U عوامل تولید
justificatory conditions U عوامل موجهه
variable factors U عوامل متغیر
the i. parts of a whole U بخش هایی مکمل یک چیزدرست
polygene U عوامل توارثی غیرهمردیف
factor productivity U بهره دهی عوامل
factor price distortions U انحراف قیمت عوامل
factor price equalization U برابرسازی قیمت عوامل
o technique U تحلیل عوامل زمانی
fixed factor U عوامل تولید ثابت
fixed factor U عوامل ثابت تولید
additional production personnel عوامل دیگر تولد
human factors engineering U مهندسی عوامل انسانی
market forces U عوامل موثردر بازار
retarding factors U عوامل کند کننده
competitive factors U عوامل محرک رقابت
diseconomies U عوامل زیان اور
ingredients U داخل شونده عوامل
elements of expense U عوامل تولید هزینه
weathering U اثر عوامل جوی
cryptovariable U عوامل متغیر رمز
inputs U عوامل تولید منابع
aiming group U عوامل مثلث گیری
mechanisms U عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanism U عوامل مکانیکی مکانیزم
factor analysis U تجزیه و تحلیل عوامل
factor cost line U خط هزینه عوامل تولید
factor earnings U درامد عوامل تولید
factor markets U بازارهای عوامل تولید
factor mobility U تحرک عوامل تولید
mobility of factors of production U تحرک عوامل تولید
ingredient U داخل شونده عوامل
complements U رقم دودویی که مکمل شده است
complemented U رقم دودویی که مکمل شده است
complementing U رقم دودویی که مکمل شده است
complement U رقم دودویی که مکمل شده است
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
non specific factors of production U عوامل غیر اختصاصی تولید
aerometeorograph U دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
net factor income from abroad خالص درآمد عوامل از خارج
variable factors U عوامل قابل تغییر تولید
factor payments U پرداختهای عوامل تولید مانند
back-up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
map k U ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
self buried U مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
input output table U این جدول جریان عوامل تولید
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
unpredictable factors U عوامل غیر قابل پیش بینی
ceteris paribus U ثابت بودن تمام عوامل دیگر
mechanical powers U نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
columnar transposition U تغییر مکان دادن عوامل در ستون
elasticity of factor substitution U وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
complementing U با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complements U با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complements U با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید
complementing U با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید
complemented U با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complemented U با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید
complement U با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complement U با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید
shift forward U انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
bleaching materiel U پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
eurytopic U دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
fission products U عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
m factors U عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
sound effects U عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
physiocracy U حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
federal privacy act U قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
functional distribution U توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
lysenkoism U نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
elements of weather U عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
capital intensive goods U کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
rug condition U [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
apodosis U مکمل جملهء شرطی نتیجه جملهء شرطی
planning factor U معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com