English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
head line U عنوان سرصفحه روزنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
headings U عنوان سرصفحه
heading U عنوان سرصفحه
an open letter U نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
staffers U مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
staffer U مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
front page U سرصفحه
headlines U سرصفحه
head line U سرصفحه
headline U سرصفحه
head piece U سرصفحه
front-page U سرصفحه
frontispieces U سرلوحه سرصفحه
head U فرق سرصفحه
head liner U سرصفحه نویس
frontispiece U سرلوحه سرصفحه
vigmette U ارایش سرصفحه کتاب
front-page U مطالب سرصفحه یا سرمقاله
front page U مطالب سرصفحه یا سرمقاله
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
catchword U کلمه سرصفحه برای جلب توجه
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
journal U روزنامه
the daily paper U روزنامه
newspaper U روزنامه
papering U روزنامه
papers U روزنامه
journals U روزنامه
papered U روزنامه
paper U روزنامه
newspapers U روزنامه
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
paper boy U روزنامه رسان
newsprint U طبع روزنامه
newspaperman U روزنامه نگار
cutting U برش روزنامه
paper boy U روزنامه فروش
paper boys U روزنامه فروش
newspapermen U روزنامه نگار
publicists U روزنامه نگار
publicist U روزنامه نگار
official jurnal U روزنامه رسمی
sportswriter U خبرنگارورزشی روزنامه
official gazette U روزنامه رسمی
journalism U روزنامه نگاری
paper boys U روزنامه رسان
newsman U روزنامه فروش
newsstand U روزنامه فروشی
news vendor U روزنامه فروش
news agent U روزنامه فروش
logbook U روزنامه دریاپیمایی
local paper U روزنامه محلی
newspaperman U روزنامه فروش
journalist U روزنامه نگار
journalists U روزنامه نگار
gazetteer U روزنامه نویس
daybook U دفتر روزنامه
day book U دفتر روزنامه
daily news paper U روزنامه یومیه
newsmen U روزنامه فروش
columns U ستون روزنامه
newspaper columns U ستونهای روزنامه
dailies U روزنامه یومیه
daily U روزنامه یومیه
journal U دفتر روزنامه
book of account U دفتر روزنامه
column U ستون روزنامه
editor U سردبیر روزنامه
journals U دفتر روزنامه
journalistic U وابسته به روزنامه و روزنامهنگاری
sales d. U دفتر فروش روزنامه
semi monthly U روزنامه یامجله دوهفتگی
name plates U نام و آرم روزنامه
unit journal U دفتر روزنامه یکان
trade journal U روزنامه یا مجله بازرگانی
newspaper U روزنامه نگاری کردن
journals U دفتر روزنامه یکان
newsboy U پسر روزنامه فروش
news room U اطاق روزنامه خوانی
intelligence journal U دفتر روزنامه اطلاعات
headliner U نویسنده سرمقاله روزنامه
editoress U مدیره روزنامه یامجله
a newspaper's political affiliation U وابستگی سیاسی روزنامه ها
commonly read paper U روزنامه کثیر الانتشار
journal U دفتر روزنامه یکان
newspapermen U صاحب وگرداننده روزنامه
newspapers U روزنامه نگاری کردن
purchase journal U دفتر روزنامه خرید
newsstand U دکه روزنامه فروشی
news stand U جایگاه فروش روزنامه
newsprint U ماشین چاپ روزنامه
news-stand U جایگاه فروش روزنامه
news-stands U جایگاه فروش روزنامه
gazette U مجله رسمی روزنامه
newspaperman U صاحب وگرداننده روزنامه
city article U گزارش مختصرمالی یاتجاری در روزنامه
tabloids U روزنامه نیم قطع و مصور
editorial board U هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
feuilleton U پاورقی قسمت پایین روزنامه
he writes for the papers U برای روزنامه هامقاله مینویسد
tabloid U روزنامه نیم قطع و مصور
newsstand U دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
back copy U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back issue U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
offprint U مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
scrapping U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
press campaingn or stunt U مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
scrapped U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrap U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scraps U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
tear sheet U قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
shirt-tails U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
balaam U موادکوتاه برای پرکردن جاهای خالی در روزنامه
shirt-tail U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
personals U بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
feuilleton U کتاب یامقالهای که بصورت پاورقی در روزنامه چاپ شود
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
advertorial U تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
papered U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papers U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papering U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
penny a liner U کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
agony aunt U شخصیکهدر ستونیاز روزنامه مطلبمینویسد کهدر آن پاسخ مشکلات و نامههای خوانندگان طرح میشود
title U عنوان
name U عنوان
heading U عنوان
appellative U عنوان
names U عنوان ها
topics U عنوان ها
capitulary U عنوان
subject [topic] U عنوان
topic U عنوان
captions U عنوان
subjects U عنوان ها
titles U عنوان ها
titles U عنوان
title U عنوان
head line U عنوان
headings U عنوان
by way of remainder U به عنوان رد
themes U عنوان ها
print U عنوان و..
epithet U عنوان
headword U عنوان
headlines U عنوان
headline U عنوان
caption U عنوان
rubrics U عنوان
printed U عنوان و..
rubric U عنوان
prints U عنوان و..
headwords U عنوان
life peers U عنوان
life peer U عنوان
ground U عنوان
epithets U عنوان
captions U عنوان دادن
headings U عنوان گذاری
head U سالار عنوان
head U عنوان مبحث
honorific U عنوان تجلیلی
in a topic form U بصورت عنوان
surnames U لقب عنوان
surname U لقب عنوان
naturals U حرکت در عنوان
natural U حرکت در عنوان
guize U روبند عنوان
the hoy f. U عنوان پاپ
superscrible U عنوان روی
topic U عنوان سرفصل
appropriation title U عنوان سپرده
appropriation title U عنوان اعتبار
topics U عنوان سرفصل
titlist U دارای عنوان
untitled U بدون عنوان
for example U به عنوان مثال
exercise term U عنوان مانور
exempli gratia [e.g.] U به عنوان مثال
heading U عنوان گذاری
caption U عنوان دادن
honorifics U عنوان تجلیلی
berths U کسب عنوان
Under the title ( heading) of … U تحت عنوان ...
Distinguished . Titled. U صاحب عنوان
nowise U به هیچ عنوان
possessory title U عنوان مالکیت
on loan U به عنوان قرض
doctorate U عنوان دکتری
doctorates U عنوان دکتری
berth U کسب عنوان
berthed U کسب عنوان
berthing U کسب عنوان
intitule U عنوان دادن به
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com