Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
backtracking
U
عمل پیمایش معکوس یک لیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
free form
U
نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
moderated list
U
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
subscribe
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribing
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
unmoderated list
U
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
push up list
U
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
circular list
U
لیست مدور لیست حلقوی
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
dictionaries
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
traversal
U
پیمایش
surveyed
U
پیمایش
scaling
U
پیمایش
scanned
U
پیمایش
surveys
U
پیمایش
scans
U
پیمایش
scan
U
پیمایش
scale factor
U
پیمایش
mensuration
U
پیمایش
scan line
U
خط پیمایش
survey
U
پیمایش
scan area
U
ناحیه پیمایش
traversing
U
پیمایش کردن
traverses
U
پیمایش کردن
scan path
U
مسیر پیمایش
traversed
U
پیمایش کردن
traverse
U
پیمایش کردن
immeasurability
U
پیمایش ناپذیری
immeusurableness
U
پیمایش ناپذیری
spanless
U
پیمایش ناپذیر
closing
U
بستن پیمایش
fathomable
U
پیمایش پذیر
mensurability
U
پیمایش پذیری
open travers
U
پیمایش باز
fathomable
U
قابل پیمایش
traverse leg
U
شاخه پیمایش
closed traverse
U
پیمایش بسته
optical scanning
U
پیمایش نوری
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
traverse leg
U
ساق پیمایش
directional traverse
U
پیمایش سمتی
gaugeable
U
پیمایش پذیر
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
traverse
U
حرکت سمتی پیمایش
traverseal
U
عمل طی کردن پیمایش
surveyor's level
U
تراز مساحی یا پیمایش
traversed
U
حرکت سمتی پیمایش
traingulation
U
پیمایش بوسیله مثلثات
geodetically
U
موافق قاعده پیمایش
traverses
U
حرکت سمتی پیمایش
traversing
U
حرکت سمتی پیمایش
cursive scanning
U
پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
padding
U
پیمایش لایه گذاری
immeasurable
U
پیمایش ناپذیر بیکران
immeasurably
U
بطور غیر قابل پیمایش
closing azimuth error
U
اشتباه گرای بستن پیمایش
heliometer
U
الت پیمایش قطر خورشید
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
chain survey
U
پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
mensurable
U
قابل پیمایش واندازه گیری پیمودنی
coherence
U
فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
thunderscan
U
یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
refresh display cycle
U
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
hypsometry
U
پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
heliometry
U
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
traingulation
U
تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
opisometer
U
الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
reverses
U
معکوس
reversed
U
معکوس
convert
U
معکوس
conversing
U
معکوس
conversely
U
معکوس
conversing
U
:معکوس
conversed
U
:معکوس
vice versa
U
معکوس
converse
U
:معکوس
converses
U
:معکوس
converse
U
معکوس
obverse
U
معکوس
reversible
U
معکوس
reverse
U
معکوس
converted
U
معکوس
inverse
U
معکوس
converting
U
معکوس
converts
U
معکوس
contrary
U
معکوس
conversed
U
معکوس
upside down
U
معکوس
reversals
U
معکوس
converses
U
معکوس
countering
U
معکوس
countered
U
معکوس
counter
U
معکوس
reversing
U
معکوس
reversal
U
معکوس
reversion
U
معکوس
negatives
U
معکوس
reciprocal
U
معکوس
negative
U
معکوس
back formation
U
اشتقاق معکوس
obcordate
U
قلبی معکوس
back conductance
U
برقرسانایی معکوس
obversion
U
استنتاج معکوس
back resistance
U
مقاومت معکوس
inverse function
U
تابع معکوس
opposites
U
روبرو معکوس
negative correlation
U
همبستگی معکوس
negative caster
U
گردش معکوس
negative relation
U
رابطه معکوس
feedback
U
تزویج معکوس
backset
U
معکوس وارونه
back splice
U
پیوند معکوس
inverse
U
واژگونه معکوس
opposite
U
روبرو معکوس
inverted file
U
فایل معکوس
draw back
U
کشیدن معکوس
lateral inversion
U
معکوس جانبی
reverse
U
معکوس کننده
reverse
U
معکوس کردن
mirroring
U
معکوس نمودن
reversing
U
معکوس کننده
reversed
U
معکوس کننده
reversed
U
معکوس کردن
reversing
U
معکوس کردن
inverter
U
معکوس کننده
reverses
U
معکوس کننده
inverted structure
U
ساختار معکوس
inverted opening
U
گشایش معکوس
indian in reverse
U
هندی معکوس
invertible
U
معکوس شدنی
inverse ratio or proportion
U
نسبت معکوس
inverse feedback
U
واخوراند معکوس
inverse ratio
U
نسبت معکوس
inverse relationship
U
ارتباط معکوس
inverse voltage
U
ولتاژ معکوس
invert matrix
U
ماتریس معکوس
invert suger
U
قند معکوس
reverses
U
معکوس کردن
reverse bias
U
پیشقدر معکوس
reversion
U
معکوس کردن
reverse gears
U
دنده معکوس
reverse gear
U
دنده معکوس
reverse slope
U
شیب معکوس
switcheroo
U
عمل معکوس
reverse speed
U
سرعت معکوس
set back
U
معکوس پس زدن
reverse thrust
U
تراست معکوس
retroaction
U
عمل معکوس
countdowns
U
شمارش معکوس
countdown
U
شمارش معکوس
reverse video
U
ویدئوی معکوس
reversal film
U
فیلم معکوس
back up
U
معکوس ریختن
back-up
U
معکوس ریختن
reverse polarity
U
پلاریته معکوس
reverse current
U
جریان معکوس
reverse control
U
کنترل معکوس
reverse bias
U
تغذیه معکوس
reversal process
U
جریان معکوس
reciprocal
U
معکوس دوجانبه
reciprocal
U
متقابل معکوس
reverse osmosis
U
اسمز معکوس
dis-
U
معکوس کردن
reverse pitch
U
گام معکوس
conversely
U
بطور معکوس
retrogressing
U
ترقی معکوس کردن
retrogresses
U
ترقی معکوس کردن
retrogressed
U
ترقی معکوس کردن
retrogress
U
ترقی معکوس کردن
reverse current circuit breaker
U
مدارشکن جریان معکوس
reverse flow regin
U
ناحیه جریان معکوس
reverse video
U
صفحه نمایش معکوس
inverse
U
تابع معکوس
[ریاضی]
reversed battery plate
U
صفحه باتری معکوس
king's indian in reverse
U
هندی شاه معکوس
inverted file
U
فایل معکوس شده
complementing
U
معکوس یک عدد دودویی
back titration
U
تیتر کردن معکوس
back turns of armature
U
سیمپیچی معکوس ارمیچر
de-
U
معکوس عمل کردن
couple back
U
معکوس تزویج شدن
inverse function
U
تابع معکوس
[ریاضی]
What invert sugar
U
قند معکوس چیست
complement
U
معکوس یک عدد دودویی
complemented
U
معکوس یک عدد دودویی
complements
U
معکوس یک عدد دودویی
inverse electrode current
U
جریان الکتردی معکوس
inverse current
U
جریان ولتاژ معکوس
inverting circuit
U
مدار معکوس کننده
backfires
U
نتیجه معکوس گرفتن
shift the rudder
U
معکوس کردن سکان
initial inverse voltage
U
ولتاژ معکوس نخستین
backfire
U
نتیجه معکوس گرفتن
backfired
U
نتیجه معکوس گرفتن
backfiring
U
نتیجه معکوس گرفتن
double quartan fever
U
نوبه ربع معکوس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com