Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tort
U
عملی که میتواندموجب موضوع دعوی مدنی باشد
torts
U
عملی که میتواندموجب موضوع دعوی مدنی باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
misrepresentation
U
در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
civil action
U
دعوی مدنی
civil action
U
دعوی مدنی یا حقوقی
issued
U
موضوع دعوی
issues
U
موضوع دعوی
issue
U
موضوع دعوی
subject of debate
U
موضوع دعوی
obiter dictum
U
خارج از موضوع دعوی
extrajudicial
U
بدون ارتباط به موضوع دعوی
estopel
U
عملی که باعث میشود عامل از طرح دعوی یاادعا یا تکذیب و انکار
overt act
U
عملی که در عالم خارج محسوس باشد
qui tam action
U
دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
problem plav
U
نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
quantum meruit
U
هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
low comedv
U
کمدای که موضوع ان لودگی ومسخرگی باشد
vexata questio
U
موضوع مختلف فیه مسالهای که پس از بحث زیاد حل نشده باشد
functionalism
U
عقیده بر اینکه شکل وساختمان بایستی منطبق با احتیاج باشد اعتقادباستفاده عملی از شغل وپیشه
interventions
U
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
intervention
U
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
attainder
U
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
equitable mortgage
U
بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد
demurs
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demur
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
declaratory judgment
U
حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
leases
U
در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
lease
U
در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
keyword
U
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
restitution of conjugal rights
U
دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
queued
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access
U
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
U
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition
U
موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reverses
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
pretend
U
دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretends
U
دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretending
U
دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
circular
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
trover
U
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
urban
U
مدنی
civil
U
مدنی
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
civil law
U
حقوق مدنی
civi law
U
حقوق مدنی
fraudulent misrepresentation
U
تدلیس مدنی
civil litigation
U
دادرسی مدنی
civil liability
U
مسئوولیت مدنی
civil injury
U
اضرار مدنی
civil rights
U
حقوق مدنی
civil injury
U
خسارت مدنی
deception
U
تدلیس مدنی
deceptions
U
تدلیس مدنی
civil liberties
U
ازادی مدنی
civil low
U
حقوق مدنی
civil partnership
U
شرکت مدنی
law of tort
U
مسئولیت مدنی
civics
U
علوم مدنی
tort
U
خطای مدنی
torts
U
خطای مدنی
civic
U
اجتماعی مدنی
civics
U
تعلیمات مدنی
transfer of obligation
U
حواله مدنی
jus cipile
U
حقوق مدنی
code civil
U
قانون مدنی
civil liberty
U
ازادی مدنی
jus cipile
U
حقوق مدنی رم
civillaw
U
قانون مدنی
civil wrong
U
خطای مدنی
civil code
U
قانون مدنی
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
attainder
U
محرومیت از حقوق مدنی
Deprivation of ones civil rights .
U
محرومیت از حقوق مدنی
law of tort
U
قانون مسئولیت مدنی
civil procedure
U
ایین دادرسی مدنی
law of civil procedure
U
ائین دادرسی مدنی
principle of civil litigation
U
اصول محاکمات مدنی
civil degradation
U
محرومیت از حقوق مدنی
law of torts
U
قانون مسئولیت مدنی
entitle to civil rights
U
متمتع از حقوق مدنی
civil death
U
محرومیت از حقوق مدنی
principle of civil litigation
U
ایین دادرسی مدنی
civi rights
U
حقوق وامتیازات مدنی
freemen
U
دارای حقوق مدنی
freeman
U
دارای حقوق مدنی
civil court division
U
بخش دادگاه مدنی
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
corruption of blood
U
محرومیت از حقوق اجتماعی و مدنی
enfranchising
U
حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchised
U
حقوق مدنی اعطا کردن به
pandect
U
حقوق مدنی روم قدیم
enfranchise
U
حقوق مدنی اعطا کردن به
civil procedure code
U
قانون ایین دادرسی مدنی
enfranchises
U
حقوق مدنی اعطا کردن به
star chamber
U
دادگاه عالی مدنی وجنایی
freemen
U
فرد متمتع از حقوق مدنی
presumption of clearance
U
فرض برائت درامور مدنی
infamous
U
محروم از حقوق مدنی ترذیلی
freeman
U
فرد متمتع از حقوق مدنی
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
law
U
قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
laws
U
قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
counsel appointed
U
وکیل مسخر یاتسخیری در امور مدنی
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
pleadings
U
افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
pandects
U
خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
pretensions
U
دعوی
case
U
دعوی
pretension
U
دعوی
strife
U
دعوی
lawsuit
U
دعوی
profession
U
دعوی
claims
U
دعوی
suit at law
U
دعوی
claiming
U
دعوی
cases
U
دعوی
professions
U
دعوی
lawsuits
U
دعوی
quarreling
U
دعوی
claimed
U
دعوی
claim
U
دعوی
quarrelled
U
دعوی
quarrels
U
دعوی
quarrelling
U
دعوی
quarrel
U
دعوی
quarreled
U
دعوی
opponent
U
طرف دعوی
proceeding for damage
U
دعوی خسارت
waiving a claim
U
اسقاط دعوی
vexatious action
U
دعوی ایذائی
quarrels
U
دعوی کردن
opponents
U
طرف دعوی
quarrelling
U
دعوی کردن
case
U
دعوی مرافعه
case
U
دعوی مورد
prime impression
U
دعوی بدوی
prime impression
U
دعوی ابتدایی
disclaimers
U
ترک دعوی
hearings
U
استماع دعوی
disclaimer
U
ترک دعوی
cases
U
دعوی مرافعه
quarrelled
U
دعوی کردن
hearing
U
استماع دعوی
withdrawal of a case
U
استرداد دعوی
cases
U
دعوی مورد
quarreling
U
دعوی کردن
litigants
U
اصحاب دعوی
remedy sought by plaintiff
U
خواسته دعوی
pretensions
U
دعوی خودفروشی
quarreled
U
دعوی کردن
pretension
U
دعوی خودفروشی
claimants
U
اصحاب دعوی
parties
U
اصحاب دعوی
sue
U
دعوی کردن
sued
U
دعوی کردن
quarrel
U
دعوی کردن
relinquishment of a claim
U
ترک دعوی
relinquishment of a claim
U
اسقاط دعوی
restitution of conjugal rights
U
دعوی تمکین
retraxit
U
استرداد دعوی
quitclaim
U
ترک دعوی
the litigants
U
طرفین دعوی
litigation
U
دعوی قضایی
litigation
U
ترافع دعوی
substituted service
U
اوراق دعوی
set up claim to
U
دعوی کردن
plea
U
پاسخ دعوی
suing
U
دعوی کردن
splitting a cause of action
U
تجزیه دعوی
set off
U
دعوی متقابل
s.c
U
همان دعوی
right of action
U
حق اقامه دعوی
sues
U
دعوی کردن
ancillary suit
U
دعوی طاری
cause of claim
U
منشاء دعوی
claim for restitution
U
دعوی استرداد
lis mota
U
شروع دعوی
counter claim
U
دعوی متقابل
post litem motam
U
پس از طرح دعوی
counterclaim
U
دعوی متقابل
criminal action
U
دعوی جزایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com