Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electro magnetism
U
علم روابط فیزیکی میان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psychophysics
U
علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
psychophysical
U
وابسته بعلم روابط میان تن وروان
dynamic relation
U
روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
technocracies
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
labor relations
U
روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
civil military relations
U
روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
reestablishment of diplomatic relations
U
برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
medoterranean
U
واقع در میان چند زمین میان زمینی
futtock
U
میان چوب میان تیر
intervenient
U
در میان اینده واقع در میان
relations
U
روابط
diplomatic relations
U
روابط دیپلماتیک
diplomatic relations
U
روابط سیاسی
sexual relations
U
روابط جنسی
good relations
U
روابط حسنه
social relations
U
روابط اجتماعی
disengagement
U
متارکه روابط
ideological relations
U
روابط ارمانی
economic relations
U
روابط اقتصادی
financial relations
U
روابط مالی
space relations
U
روابط فضایی
communal relationship
U
روابط ناحیهای
terming
U
روابط فصل
termed
U
روابط فصل
industrial relations
U
روابط صنعتی
paratactic
U
فاقد روابط
public relations
U
روابط عمومی
term
U
روابط فصل
rapporchment
U
تجدید روابط
public affairs
U
روابط عمومی
marital relations
U
روابط زناشویی
ideological relations
U
روابط ایده ئولوژیک
interstate relations
U
روابط بین الدول
rupture of diplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
phalanstery
U
روابط تعاونی اجتماعی
means end relations
U
روابط وسیله- هدف
good neigbourly relations
U
روابط حسن همجواری
rapprochement
U
ایجاد روابط حسنه
industrial relations
U
روابط کارگر وکارفرما
breach of diplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
interruption of diplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
severance of diaplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
break of relations
U
قطع روابط کردن
come to a rupture
U
قطع روابط کردن
come to rupture
U
قطع روابط کردن
community relations
U
قسمت روابط عمومی
flesh and blood
<idiom>
U
روابط نزیک داشتن
rupture of diplomatic relations
U
قطع روابط دیپلماتیک
international
U
وابسته به روابط بین المللی
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
international economic relations
U
روابط اقتصادی بین المللی
psychophysics
U
مبحث روابط روان وماده
anthropology
U
مبحث روابط انسان با خدا
amity
U
روابط حسنه حسن تفاهم
internationals
U
وابسته به روابط بین المللی
physical
U
فیزیکی
minnesota spacial relations test
U
ازمون روابط فضایی مینه سوتا
to break off diplomatic relations
U
روابط دیپلماتیکی را قطع کردن
[سیاست]
The sever ones connections ( relation ) with someone .
U
روابط خود را با کسی قطع کردن
to off negotiations
U
اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
physical change
U
تغییرات فیزیکی
physical constraints
U
محدودیتهای فیزیکی
physical analysis
U
تجزیه فیزیکی
physical capital
U
سرمایه فیزیکی
physical constant
U
ثابتهای فیزیکی
physical design
U
طرح فیزیکی
psychopaysical
U
روانی- فیزیکی
biophysical
U
زیستی- فیزیکی
physico mathematical
U
فیزیکی و ریاضی
physicalism
U
فیزیکی نگری
physical unit
U
واحد فیزیکی
physical state
U
حالت فیزیکی
physical security
U
امنیت فیزیکی
physical record
U
رکورد فیزیکی
hardware
U
واحدهای فیزیکی
physiotherapy
U
درمان فیزیکی
physical quantity
U
کمیت فیزیکی
interdenominational
U
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
physio chemical
U
وابسته به شیمی فیزیکی
marginal physical product
U
محصول فیزیکی نهائی
physical format
U
قالب بندی فیزیکی
environment
U
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
physical drive
U
دیسک گردان فیزیکی
lay (light) into
<idiom>
U
حمله فیزیکی کردن
environments
U
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
physical constant
U
ثابت فیزیکی
[فیزیک]
physical
U
فیزیکی مربوط به تاسیسات
community relations
U
روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی
entente
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes cordiales
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
marginal physical product of capital
U
محصول فیزیکی نهائی سرمایه
marginal physical product of labor
U
محصول فیزیکی نهائی کار
sizes
U
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size
U
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
geophysical survey
U
مطالعه خواص فیزیکی زمین
line
U
اتصال فیزیکی به ارسال داده
geopolitics
U
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
lines
U
اتصال فیزیکی به ارسال داده
environmental security
U
تامین محیطی و فیزیکی منطقه
deformation
U
تغییر شکل فیزیکی درساختمان
isotropic
U
دارای خواص فیزیکی مشابه
physicochemical
U
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
gather writer
U
تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
built into
U
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
pedestals
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestal
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
aircraft alternation
U
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
hands-on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
communication
U
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
communication
U
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
input output analysis
U
تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
ended
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
communication
U
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
security specialist
U
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
networking
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
ends
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
networks
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
media
U
هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
network
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
interior label
U
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
sonde
U
اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
channel
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channelled
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeled
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
physical analysis
U
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
channeling
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channels
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
landline
U
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
transmission
U
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
transmissions
U
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
real memory
U
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
geopolitic
U
علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
format
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
formats
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
mediums
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
medium
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
austempering
U
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
civil censorship
U
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
virtual
U
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
sensor
U
وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
bioecology
U
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
gestalt
U
تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند
reciprocal agreement
U
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
bussing
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busses
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
highway
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
addresses
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addressed
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
highways
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
port
U
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
bussed
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bus
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busing
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bused
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
buses
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
address
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
place utility
U
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
local
U
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
locals
U
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
digital
U
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
paged address
U
آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
locals
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
local
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
karyosystematice
U
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
sex
U
احساسات جنسی روابط جنسی
sexes
U
احساسات جنسی روابط جنسی
midrib
U
رگ میان
mean line
U
خط میان
mean water
U
میان اب
mesocarp
U
میان بر
mongst
U
میان
omphalos
U
میان
overthwart
U
از میان
among
U
میان
intershoot
U
در میان
cross country
U
میان بر
crosscut
U
میان بر
amongst
U
در میان
half back
U
میان
shortcut
U
میان بر
center
U
میان
in our midst
U
در میان ما
in the midden of
U
در میان
middle part
U
میان
through
U
از میان
centred
U
میان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com