Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
balneology
U
علم استحمام درمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bathing
U
استحمام
to take a bath
U
استحمام کردن
bather
U
استحمام کننده
dib
U
استحمام کردن
bathers
U
استحمام کننده
bath
U
استحمام شستشوکردن
bathed
U
استحمام شستشوکردن
bathe
U
استحمام کردن شستشو
bathes
U
استحمام کردن شستشو
balneology
U
مبحث استحمام در ابهای گرم
therapeutic
U
درمانی
hydropathic
U
اب درمانی
physical therapy
U
تن درمانی
physiotherapy
U
تن درمانی
remedial
U
درمانی
hydrotherapy
U
اب درمانی
thermotherapy
U
حرارت درمانی
physical therapy
U
ورزش درمانی
narcotherapy
U
تخدیر درمانی
therapeutic millieu
U
محیط درمانی
milieu therapy
U
محیط درمانی
kinesiotherapy
U
جنبش درمانی
insight therapy
U
بینش درمانی
immunotherapy
U
ایمن درمانی
play therapy
U
بازی درمانی
reality therapy
U
واقعیت درمانی
recreation therapy
U
سرگرمی درمانی
will therapy
U
اراده درمانی
therapeutic impasse
U
بن بست درمانی
homoeopathy
[British]
U
همسان درمانی
therapeutic community
U
اجتماع درمانی
semantic therapy
U
معنا درمانی
homeopathy
U
همسان درمانی
role therapy
U
نقش درمانی
religious therapy
U
دین درمانی
relaxation therapy
U
ارمش درمانی
hypnotherapy
U
هیپنوتیسم درمانی
hydropathist
U
متخصص اب درمانی
behavior therapy
U
رفتار درمانی
art therapy
U
هنر درمانی
group therapy
U
گروه درمانی
chemotherapy
U
شیمی درمانی
psychotherapy
U
روان درمانی
speech therapy
U
گفتار درمانی
logopedics
U
گفتار درمانی
radiotherapy
U
پرتو درمانی
convulsive therapy
U
تشنج درمانی
music therapy
U
موسیقی درمانی
hydrotherapeutic
U
بنگاه اب درمانی
family therapy
U
خانواده درمانی
gestalt therapy
U
گشتالت درمانی
electrotherapy
U
برق درمانی
hydropath establishment
U
بنگاه اب درمانی
reconstructive psychotherapy
U
روان درمانی بازساختی
nondirective psychotherapy
U
روان درمانی بی رهنمود
psychagogy
U
روان درمانی رهنمودی
curative
U
دارای خاصیت درمانی
ambulatory psychotherapy
U
روان درمانی سر پایی
directive psychotherapy
U
روان درمانی رهنمودی
direct psychotherapy
U
روان درمانی رهنمودی
cerebral electrotherapy
U
برق درمانی مغزی
brief psychotherapy
U
روان درمانی کوتاه مدت
hospitalization
U
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
triage
U
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
crymotherapy
U
درمان بوسیله سرما سرما درمانی
cryotherapy
U
درمان بوسیله سرما سرما درمانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com