Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
service marking
U
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ammunition data card
U
کارت مشخصات مهمات
functional condition code
U
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
pos
U
محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
equation of exchange
U
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
free trade
U
شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
work drawing
U
نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
shop drawing
U
نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
aviation weather
U
مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
air signal
U
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
season cracking
U
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
privateer
U
کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
payola
U
وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
conventional sign
U
علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
scsi
U
پیشرفتی که باعث افزایش نرخ ارسال داده نسبت به مشخصات اصلی JCSI میشود
income velocity of money
U
سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
skin paint
U
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
commercialize
U
بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
antimateriel ammunition
U
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
specification
U
اوصاف و مشخصات دقیق یک اختراع که بر مبنای ان اختراع ثبت میشود
datum dan buoy
U
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
identification
U
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
image
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
images
U
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
read
U
بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
reads
U
بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
thrashing
U
1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
field storage
U
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line
U
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
ground signals
U
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
atomic demolition munition
U
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
goods
U
کالاها
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
civision
U
رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
class of suplies
U
طبقه کالاها
goods and services
U
کالاها و خدمات
complete substitution
U
جانشینی کالاها
materiel cognizance
U
مدیریت کالاها
commodity agreements
U
قرارداد کالاها
dunnage
U
حفاظ کالاها
class of suplies
U
گروه کالاها
subsitute
U
جانشینی کالاها
shipping
U
ارسال کالاها
shipment sponsor
U
مسئول ارسال کالاها
consolidate goods
U
کالاها را ادغام کردن
prestowage plan
U
طرح باربندی کالاها
packing
U
ماده محافظ کالاها.
supplying
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
quality control
U
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
supplied
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
shipment unit
U
یکان مسئول ارسال کالاها
materiel history
U
خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
marshalling yard
U
محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
The goods were shipped by air .
U
کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
fog signal
U
علایم مه
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
shipping
U
امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
He swore to having paid for the goods .
U
قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
point of sale
U
محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
port of embarkation
U
بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
daily movement summary
U
خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
inventory fraction
U
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
sleeve emblem
U
علایم سراستین
hazard signs
U
علایم خطر
morse code
U
علایم مورس
informative signs
U
علایم اخباری
plimsol mark
U
علایم بارگیری
indication of masculinity
U
علایم رجولیت
draught marks
U
علایم ابخور
control markings
U
علایم کنترل
traffic sign
U
تابلو علایم
qualifying symbols
U
علایم توصیفی
visual signal
U
علایم بصری
cipher text
U
علایم رمز
load lines
U
علایم بارگیری
reflecting stud
U
علایم شبنما
fiducial marks
U
علایم پوشاننده
indication signs
U
علایم راهنمایی
identification markings
U
علایم شناسایی
symbolic logic
U
زبان علایم یاعلامتی
ghost signals
U
علایم راداری سرگردان
military symbols
U
علایم قراردادی نظامی
emblem
U
با علایم نشان دادن
emblems
U
با علایم نشان دادن
hazard signs
U
علایم امکان تولیدخطر
accounting symbol
U
علایم مشخصه حساب
base symbol
U
علایم قراردادی مبنا
legal assistance
U
علایم قراردادی نقشه
signal
U
علایم مخابراتی مخابرات
signalled
U
علایم مخابراتی مخابرات
signaled
U
علایم مخابراتی مخابرات
marshalling yard
U
محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
management coding
U
سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
radar echo
U
علایم روی صفحه رادار
descriptive name
U
شرح علایم روی نقشه
ghost signals
U
علایم راداری بدون منبع
signal area
U
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
legal assistance
U
کمکهای قضایی شرح علایم
r.m.a. color code
U
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
break up
U
حد فاصل علایم مشخصه هدف
sign off
U
علایم ختم مخابرات یامکالمات
break up
U
مرز علایم مشخصه هدف
grid ticks
U
علایم شبکه بندی نقشه
honey combing
U
روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
regulatory signs
U
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
fiducial marks
U
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
berne list
U
کتاب علایم شناسایی بین المللی
packing
U
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
staging base
U
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
drift signal
U
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
contacts
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacting
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
procedure sign
U
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
service chevron
U
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
veil of money
U
نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
grid ticks
U
علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
symbolic form
U
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
blinker
U
چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
compliance index
U
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
signed route
U
جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
relating to business
<adj.>
U
تجارتی
commerical
U
تجارتی
commercial
<adj.>
U
تجارتی
for-profit
<adj.>
U
تجارتی
merchants
U
تجارتی
business
<adj.>
U
تجارتی
corporate
[commercial]
<adj.>
U
تجارتی
merchant
U
تجارتی
mercantile
U
تجارتی
commercial
U
تجارتی
pip
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pips
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
trading company
U
شرکت تجارتی
brands
U
عنوان تجارتی
trade winds
U
بادهای تجارتی
brand
U
عنوان تجارتی
trade restrictions
U
تضییقات تجارتی
branding
U
عنوان تجارتی
trade price
U
قیمت تجارتی
trade price
U
بهای تجارتی
branding
U
علامت تجارتی
trade mark
U
علامت تجارتی
trade gap
U
کسری تجارتی
merchant ship
U
کشتی تجارتی
trade disputes
U
دعاوی تجارتی
merchantman
U
کشتی تجارتی
business name
U
اسم تجارتی
commodity rate
U
براتهای تجارتی
business type operation
U
عملیات تجارتی
advertisements
U
اگهیهای تجارتی
mercantile marine
U
کشتیهای تجارتی
brand name
U
نام تجارتی
bill of goods
U
فهرست تجارتی
commercials
U
اگهیهای تجارتی
brand names
U
نام تجارتی
merchant bar
U
فولاد تجارتی
brand leader
U
علامت تجارتی
trade agreement
U
موافقتنامه تجارتی
brand loyalty
U
نام تجارتی
brands
U
علامت تجارتی
trade balance
U
موازنه تجارتی
brand
U
علامت تجارتی
trade barrier
U
مانع تجارتی
trades unions
U
اتحادیه تجارتی
trade names
U
نام تجارتی
commercial bills
U
اوراق تجارتی
trade name
U
نام تجارتی
commercial items
U
کالاهای تجارتی
commercial items
U
اقلام تجارتی
trademarks
U
علامت تجارتی
commercial invoice
U
سیاهه تجارتی
trademark
U
علامت تجارتی
commercial firm
U
شرکت تجارتی
document bills
U
اوراق تجارتی
industrial tube
U
لامپ تجارتی
commercial attache
U
وابسته تجارتی
trade union
U
اتحادیه تجارتی
trade unions
U
اتحادیه تجارتی
commercial loading
U
بارگیری تجارتی
commercial marine
U
کشتیرانی تجارتی
capital asset
U
علامت تجارتی
ideograph
U
مارک تجارتی
commerical papers
U
اسناد تجارتی
commerical papers
U
اوراق تجارتی
commercial value
U
ارزش تجارتی
commercial transactions
U
معاملات تجارتی
commercial structural steel
U
فولادسازهای تجارتی
argosy
U
ناوگان تجارتی
commercial papers
U
اوراق تجارتی
merchandise
U
کالای تجارتی
commercial paper
U
سند تجارتی
Trade mark.
U
علامت تجارتی
commercial pure
U
خلوص تجارتی
ammo
U
مهمات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com