Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ghost signals
U
علایم راداری بدون منبع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ghost signals
U
علایم راداری سرگردان
skin paint
U
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gravy trains
U
منبع درامد بدون زحمت
gravy train
U
منبع درامد بدون زحمت
air signal
U
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
conventional sign
U
علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
datum dan buoy
U
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
ground signals
U
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
ups
U
منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply
U
منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
radar silence
U
سکوت راداری
radar range mark
U
فاصله یاب راداری
ramark
U
فار راداری دریایی
range marker
U
فاصله یاب راداری
calibration marker
U
فاصله یاب راداری
radio altimeter
U
ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
deadlock
U
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
air traffic control radar system
U
راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
line source
U
منبع خطی منبع شبکه
radar altitude
U
ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
display controlled
U
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
civision
U
رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
fog signal
U
علایم مه
draught marks
U
علایم ابخور
hazard signs
U
علایم خطر
indication of masculinity
U
علایم رجولیت
indication signs
U
علایم راهنمایی
traffic sign
U
تابلو علایم
informative signs
U
علایم اخباری
reflecting stud
U
علایم شبنما
plimsol mark
U
علایم بارگیری
fiducial marks
U
علایم پوشاننده
qualifying symbols
U
علایم توصیفی
identification markings
U
علایم شناسایی
visual signal
U
علایم بصری
control markings
U
علایم کنترل
cipher text
U
علایم رمز
sleeve emblem
U
علایم سراستین
load lines
U
علایم بارگیری
morse code
U
علایم مورس
legal assistance
U
علایم قراردادی نقشه
accounting symbol
U
علایم مشخصه حساب
military symbols
U
علایم قراردادی نظامی
emblem
U
با علایم نشان دادن
base symbol
U
علایم قراردادی مبنا
symbolic logic
U
زبان علایم یاعلامتی
emblems
U
با علایم نشان دادن
signaled
U
علایم مخابراتی مخابرات
signalled
U
علایم مخابراتی مخابرات
hazard signs
U
علایم امکان تولیدخطر
signal
U
علایم مخابراتی مخابرات
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
break up
U
مرز علایم مشخصه هدف
grid ticks
U
علایم شبکه بندی نقشه
legal assistance
U
کمکهای قضایی شرح علایم
r.m.a. color code
U
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
signal area
U
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
sign off
U
علایم ختم مخابرات یامکالمات
break up
U
حد فاصل علایم مشخصه هدف
descriptive name
U
شرح علایم روی نقشه
radar echo
U
علایم روی صفحه رادار
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
regulatory signs
U
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
berne list
U
کتاب علایم شناسایی بین المللی
fiducial marks
U
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
contacts
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacting
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
procedure sign
U
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
contact
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
service chevron
U
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
drift signal
U
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
service marking
U
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
compliance index
U
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
blinker
U
چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
signed route
U
جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
grid ticks
U
علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
symbolic form
U
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
pips
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
sanitize
U
حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
meaconing
U
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
target echo
U
علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
position light
U
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
to watch for certain symptoms
U
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
rootstock
U
منبع
cisterns
U
منبع اب
supplying
U
منبع
origins
U
منبع
wellspring
U
منبع
cisterns
U
منبع
receptacles
U
منبع
head spring
U
منبع
pool
U
منبع
pooled
U
منبع
reference
U
منبع
references
U
منبع
small reservoir at well top
U
منبع
source code
U
کد منبع
fountains
U
منبع
fountain
U
منبع
water supply
U
منبع اب
receptacle
U
منبع
pools
U
منبع
water supplies
U
منبع اب
supply
U
منبع
resource
U
منبع
resourc
U
منبع
cistern
U
منبع
fount
U
منبع
water system
U
منبع اب
supplied
U
منبع
source
U
منبع
hotbeds
U
منبع
cistern
U
منبع اب
origin
U
منبع
hotbed
U
منبع
spurious signal
U
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
data source
U
منبع داده
message source
U
منبع پیام
isogenous
U
دارای یک منبع
power supply
U
منبع انرژی
originals
U
منبع سرچشمه
light point
U
منبع روشنایی
resource
U
منبع ممر
power source
U
منبع قدرت
power supplay
U
منبع قدرت
second source
U
منبع دوم
lighting source
U
منبع روشنایی
power supply
U
منبع تغذیه
excitation source
U
منبع برانگیختگی
current supply
U
منبع جریان
resource sharing
U
اشتراک منبع
electron emitter
U
منبع الکترون
elevated tanke
U
منبع اب هوائی
elevator boot
U
منبع بالابر
resource file
U
فایل منبع
energizer
U
منبع انرژی
energy supply
U
منبع انرژی
power supplay
U
منبع تغذیه
resource allocation
U
اختصاص منبع
voltage source
U
منبع ولتاژ
neutron source
U
منبع نوترون
original
U
منبع سرچشمه
cold water supply
U
منبع ابسرد
cold body
U
منبع سرد
radiation source
U
منبع تشعشع
mains supply
U
منبع شبکه
resource management
U
مدیریت منبع
store of value
U
منبع ارزش
attack origine
U
محل یا منبع تک
source of power
U
منبع قدرت
source listing
U
لیست منبع
source language
U
زبان منبع
cooling water supply
U
منبع اب سرد
agency of communications
U
منبع ارتباط
heat supply
U
منبع حرارتی
incandescent source
U
منبع ملتهب
wellhead
U
منبع چشمه
grid bias supply
U
منبع ولتاژشبکه
source of power
U
منبع انرژی
source program
U
برنامه منبع
source
U
منبع منشاء
aliunde
U
از منبع دیگر
source
U
منبع برق
word of mouth
<idiom>
U
از منبع موثق
system resource
U
منبع سیستم
image source
U
منبع تصویر
illuminant
U
منبع نور
source routine
U
روال منبع
voltage source
U
منبع الکتریسیته
source register
U
ثبات منبع
source document
U
سند منبع
noises
U
منبع تغذیه
fountainhead
U
منبع خبر
source data
U
دادههای منبع
mine
U
منبع مامن
authority
U
منبع موثق
voltage source
U
منبع قدرت
magnetic storage
U
منبع مغناطیسی
light source
U
منبع نور
thermal reservoir
U
منبع گرمایی
noise
U
منبع تغذیه
thermal reservoir
U
منبع گرما
mined
U
منبع مامن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com